سروده ای زیبا از اشرف الدّین حسینی («نسیم شمال»)
مصلحت
|
|
شب عید است ای ملا ، من ندانم
|
زر از مخزن بگیرم یا نگیرم
|
بود عمر من از هفتاد افزون
|
بفرما زن بگیرم یا نگیرم
|
مرا باشد زن پیری به خانه
|
به ریشم می زند هر صبح شانه
|
ولی میگیرد از بهرم بهانه
|
نخ و سوزن بگیرم یا نگیرم
|
بدیدم دختری چون دستهی گل
|
ربود از قلب من صبر و تحمل
|
دلم پر می زند مانند بلبل
|
بگو ار زن
بگیرم یا نگیرم
|
جواب
|
|
آی بارك الله به تو با اعتقاد
|
مؤمن خوش نیت نیكونهاد
|
خوب خیالی به سرت اوفتاد
|
دختر پاكیزه به صد فن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
فال زدم فال تو خوب است خوب
|
طالع و اقبال تو خوب است خوب
|
منزل امسال تو خوب است خوب
|
زود به تجریش تو مسكن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
فال تو خوب آمده دنبال كن
|
رو بسوی خانه دلاله كن
|
فکر یکی دختر نه ساله کن
|
گر تو نمی خوای واسه ی من بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
این شب عید است بكن عیش و حال
|
رو سوی بازار بخر با جوال
|
سیب و به و خربزه و پرتقال
|
ماهی و قرقاول و روغن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
زود تو اسباب عروسی بخر
|
قند بخر چایی روسی بخر
|
جنس ز دكان پروسی بخر
|
بهر خودت پیرهن تن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
عمر تو هفتاد بود در جهان
|
ارواح بابات تو جوانی جوان
|
پیش حریفان بنما امتحان
|
دختركی چون گل سوسن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
منزل زن ها تو سوا كن سوا
|
پیر شدی پیر حیا كن حیا
|
ریشتو قرمز ز حنا كن حنا
|
بر زنخت دوده گلخن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
زود بخر همره حاجی مفید
|
اشرفی و لیره و شاهی سفید
|
عید تو با تازه عروست سعید
|
خوشه ی لذت تو ز خرمن بگیر
|
فصل بهار است برو زن بگیر
|
|
هیچ از این جنگ و جدل دم مزن
|
تیشه به این ریشه دمادم مزن
|
پول مده معركه برهم مزن
|
دامن خفتان تهمتن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
چار پسر داری همه قل چماق
|
زود بده مادرشان را طلاق
|
فكر سه زن كن ز ره اشتیاق
|
شب به كفت مشعل روشن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
مخلص تو در همه طهرون منم
|
جون تو با دشمن تو دشمنم
|
باد و بال تو به این گردنم
|
پول بده مال معین بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
دم مزن از آیروپلان پروس
|
هیچ مكن صحبت ورشوی روس
|
جان تو و جان عزیز عروس
|
عارض چون لاله به دامن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
كرده فلان شخص خیانت مگو
|
یا شده بر شرع اهانت مگو
|
صحبت اسلام و دیانت مگو
|
آفت چین، لعبت ارمن بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
عید شریف تو مبارك بود
|
برسر تو تاج تبارك بود
|
دنبه ی قوچ تو سه چارك بود
|
قیمه بخور مرغ و فسنجان بگیر
|
مشدی حسن زود برو زن بگیر
|
|
«فالگیر»
|
برگرفته از «کلیّات نسیم شمال»، کتاب باغ بهشت،
کتابفروشی صحفی مدرسه فیضیه، چاپ دوم، سال ١٣٦٤
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر