«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

عوام گرایی و عوام فریبی هنوز سکه رایج است!


در تارنگاشت «پیک نت»، گزارشی آماری زیر عنوان «نگاهی به موقعیت سایت‌های خبری و هفته نامه‌ها»۱ درج شده که گویا به توصیه خوانندگان صورت گرفته است.

هنگامی که به آمار ارزش دلاری تارنگاشت ها که بر پایه تعداد بینندگان آنها تراز شده، نگاه کردم، یک فکر بی درنگ از ذهنم گذشت: « ... عوام گرایی و عوام فریبی هنوز سکه رایج است!» و این پربیراه نیست. در کشوری که هنوز «سنگ را بسته و سگ را گشاده اند»۲، جز این چه انتظاری می توان داشت:
خوانندگانی که تشنه خبرهای ناب و دست اول هستند، یکی دو گاهنامه ای که نان را به نرخ روز می خورند و درست همان ها رکورد تعداد بینندگان را شکانده اند و نُخاله هایی که در «ساختن خبر»، «ساختن تاریخ» و مانند آنها، خوب درس شان را فراگرفته اند؛ "آدم" هایی که برخی شان زمانی برای خود «حق آب و گل» قائل بوده اند یا شاید هنوز هم قائلند و اکنون و شاید از دیر زمانی پیش حق شان را کف دستشان می گذارند: روزانه یا ماهیانه یا شاید هم به شکل هایی دیگر؛ تفاوتی دارد؟ مهم آن است که دیگر از «حق آب و گل» چندان شکایتی ندارند. روزگار است دیگر! یکی از آن دو، همچنان دستش پیش خوانندگان خود دراز است؛ هر ازگاهی می نالد و بابت مثنوی های هفتاد منی که بر روی کاغذ می آورد، مدعی است که هر خواننده ای، هرچند بینوا، باید سهم خود را از این بابت پرداخت کند؛ گرچه بیشتر بنظر می رسد برای ایز گم کردن است. نوشته هایش را که می خوانی جز پرحرفی های معمول که نام آن را روزنامه نگاری گذاشته و در آنها، هر چیزی از «دل» یک چیز دیگر بیرون می آید، چیز دیگری دستگیرت نمی شود و سر آخر هم پی نمی بری کدامیک از دل آن یکی بیرون آمده و اصلا برای چی بیرون آمده است؟! گوشه چشمی به «عالیجناب کوسه» دارد و روزی نیست که به هر بهانه ای شده، تعریفی از محاسن «حضرت اجل» توی گاهنامه اش ننویسد؛ و آن دیگری که یک تجارتخانه درست و حسابی است و سر در «آخور» ها و «کاهدان» های گوناگون دارد. کافی است سر کیسه را کمی شل کنی و در آنجا هرچه دلت خواست به چاپ برسانی؛ حتا مجموعه آثار!

خوب! انتظار دارید در این بلبشویی که به لطف خفقان و نبود خبر درست و حسابی در داخل کشور از یک سو و لطف «عالیجناب» های داخلی و خارجی، پدید آمده، تیراژشان بالا نباشد؟ سخت در اشتباهید!

ب. الف. بزرگمهر ۲۱ اسفند ۱۳۸۷


پی نوشت ها:

۱ ـ «نگاهی به موقعیت سایت‌های خبری و هفته نامه‌ها»، «پیک نت»، ۲۱ اسفند ۱۳۸۷

۲ ـ گلستان سعدی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!