الکساندر واسیلیف
Aleksander Vasilyev
برگردان: ا. م. شیزلی
مهمترین موضوع کنفرانسهای بین المللی سالهای ٨۰-٩۰ قرن گذشته، مسئله «خطرناکترین، حیله گرانه ترین و خشن ترین » سلاحها، سلاحهای میکروبی بود. مدافعان حقوق بشر، طرح نابود کردن کامل انواع سلاحهای کشتار جمعی را مطرح می سازند. صدای سیاستمداران آمریکائی بلندتر از همه در مورد امکان کاربرد تسلیحات میکروبی بیماری زا در جنگها بگوش می رسد. ایالات متحده آمریکا در برابر چشمان جامعه جهانی، از «متدهای جنگی متمدن» بطور حرفه ای استفاده می کند. وقتی که واقعیت احداث آزمایشگاههای نظامی آمریکا و نه صرفا آزمایشگاهها که آزمایشگاههای تولید ویروسهای قابل کاربرد در عملیات نظامی بعنوان اسلحه باکتریولوژی در اراضی کشورهای "جهان سوم"، نه در جائی از آمریکای لاتین، بلکه در همسایگی روسیه، در گرجستان افشاء شد، چگونه باعث تعجب همین جامعه جهانی گردید!
اولین «زنگ»، چند سال پیش، هنگامی که نمایندگان دفتر اطلاع رسانی بیماریهای واگیر اعلام کردند که همکاران گرجی آنها از سال ٢۰۰٢ از ارائه گزارش سالانه آزمایشگاههای ویروس شناسی خود در مورد مطالعه ویروسهائی که طبق کنوانسیون بین المللی استفاده از آنها در سلاحهای بیولوژیکی و مسموم کننده ممنوع اعلام شده، خودداری می کنند، به صدا در آمد. البته به هنگام خود، میخائیل ساکاشویلی، برای جلب «اعتماد خاص» اربابان فرا اقیانوسی خود، برای تصویب طرح ویژه همکاری مشترک با وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا مبنی بر گسترش فعالیتهای تحقیقاتی در زمینه ساخت سلاحهای بیولوژیکی کوشش بسیار کرد.
همانطور که برخی از دانشمندان گرجی تأئید می کنند، آمریکائیها با آگاهی از اینکه آزمایشگاه اصلی مرکز هماهنگی اجرای برنامه های بازدارنده تولید سلاحهای بیولوژیکی در اراضی گرجستان واقع است، از آن برای اهداف خود استفاده می کنند. طبق ارزیابی کارشناسان بین المللی، اتفاقا، همه کشورهای شرکت کننده در برنامه تحقیقات زیست شناسی، تحقیقات خود را بر اساس اطلاعات همان آزمایشگاه، تنظیم و سپس به آزامایشگاه زیست شناسی ـ نظامی آمریکا تقدیم می کنند. دانشمندان میکروبیولوژی گرجستان که بدلایل خاصی نمی خواهند نام خود را فاش کنند، اظهار می دارند که آنها از سال ٢۰۰٣ دوره های آموزش تکمیلی سالانه خود را در مراکز نظامی ایالات متحده آمریکا می گذرانند.
زیست شناسان خود گرجستان، در ماه اوت سال گذشته، هنگامی که خطر افتادن مراکز سری آمریکائی ـ گرجی بدست ارتش روسیه وجود داشت، « چکش بر ناقوس» کوبیدند. در تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، آنها «کارتها را رو کردند». آنها،از جمله، این موضوع را اعلام کردند که امریکا در سال ٢۰۰٦، گونه ای از ویروسها و دستورالعمل کاربرد آن را که آنها پیش از آن هیچگاه در اتحاد شوروی مشاهده نکرده بودند، در اختیار واحدهای ویژه وزارت کشور گرجستان قرار داده اند. این واقعیت که واکسن های تولید شده پیشین، در مقابل نمونه این ویروسها مؤثر نیستند، موجبات نگرانی جامعه دانشمندان را فراهم آورده است. علاوه بر آن، در جریان تحقیقات مشترک آمریکا ـ گرجستان، بانک محرک بیماریهای واگیر سریع و خطرناک که هیچوقت در اراضی گرجستان مشاهده نشده است، تأسیس گردیده است. بگفته مصاحبان ما، در جریان سازماندهی این بانک، بیماریهائی که در مرزهای آبخازیای جدائی خواه شایع شده بود، بیش از هرکسی، توجه آمریکائیها را بخود جلب کرد.
در شبکه جهانی اینترنت، مطلبی با امضای گوچی توپوریا، لودویک بولا و یئنس بورتکو منتشر شده است که نویسندگان آن، در مورد خطر اپیدمیولوژیک برخاسته از تفلیس به جهان هشدار می دهند. نویسندگان مقاله با اشاره به اینکه اقدامات غیر قابل پیش بینی سآکاشویلی و رؤسای آمریکائی او می تواند به فاجعه اپیدمیولوژیک، با پیامدهای بسیار جدی منجر شود، جهان را می ترسانند. بنا به تعبیر آنها، گرجستان با سفارش و کمک آمریکا، در مورد تولید سلاحهای اپیدمیولوژیک، بطور مخفیانه تحقیقات می کند. متخصصان آمریکائی ساز و برگ لابراتوارهای گرجستان را تجهیز کرده و در تحقیقات از ویروسهائی که استفاده از آنها در سلاحهای بیولوژیک و مسموم کننده طبق کنوانسیون بین المللی قدغن شده است، استفاده می کنند. این طرح، تحت نظارت و اداره نهاد مدنی تحقیقات و توسعه ایالات متحده آمریکا با اخذ مجوز کار از دولت آمریکا، انجام می گیرد.
انتظار می رفت که اوضاع بی ثبات کنونی در گرجستان، سیاست نا متعارف میخائیل ساکاشویلی و احتمال تکرار مناقشه جنگی، آمریکائیها را برای متوقف ساختن آزمایشهای دو منظوره خود در منطقه متقاعد کرده باشد؛ ولی، طبق گزارشهای مختلف، کار در مراکز موازی نه تنها متوقف نشده که حتی از تأمینات مالی بیشتری نیز برخوردار گردیده اند. بر اساس اطلاعات موجود، آمریکائیها تحت پوشش برنامه های مختلف، سعی می کنند از تمام امکانات مالی و سیاسی خود برای جلب متخصصان و دانشمندان موسسات مبارزه با آفات گرجستان، ارمنستان، قزاقستان و اوکرائین به توسعه این اقدام مخالف با قراردادهای حقوق بین المللی، استفاده کنند.
طبیعتا این سؤال پیش می آید که، همه این کارها با چه منظوری انجام می شود؟ چه رشته های ارتباطی ظریفی تفلیس و واشینگتن را به هم پیوند می دهد که ایالات متحده آمریکا بخاطر اتحاد با ساکاشویلی حاضر است چنین برنامه باکتریولوژیکی پر مخاطره ای را در منطقه پر جمعیت قفقاز به اجرا در آورد؟ در هفته های اخیر، در محافل روزنامه نگاری موضوعی مورد بحث قرار گرفته است که مشکل بتوان امکانپذیری آن را انکار کرد. گرجستان، واقعا هم یک سکوی پرش ساده برای ماجراجوئیهای بین المللی بعدی آمریکا محسوب می شود. به تاریخ اخیر توجه کنید. وجود انبارهای سلاحهای شیمیائی که گویا صدام حسین تولید کرده بود، بهانه اصلی آمریکا برای حمله نظامی به عراق بود. نتیجه معلوم است. ایالات متحده، عراق را به اشغال خود درآورد؛ صدام به دار آویخته شد؛ نفت عراق زیر کنترل آمریکا در آمد؛ ولی سلاحهای شیمیائی یافت نشد...
به نقشه جهان نگاه کنید تا ببینید که ایران، نزدیکترین کشور مخالف نخبگان نظامی و سیاسی آمریکا به گرجستان است. بلحاظ فنی، رها کردن باکتری های بیماری زا به اراضی این کشور و سپس متهم ساختن جمهوری اسلامی به استفاده از سلاحهای بیولوژیکی و تخلف از کنوانسیون بین المللی ممنوعیت کاربرد سلاحهای بیولوژیکی و مسموم کننده، چندان مشکل نیست. آیا چنین احتمالی وجود ندارد؟ مگر امریکائیها این سناریو را در عراق به اجرا در نیاوردند؟ چرا در ایران این کار را نکنند؟
در هر صورت، چشم انداز چنین روند حوادث بین دو همسایه نزدیک ایران و گرجستان، بیش از حد، واقعی است. این مسئله، مقامات آذربایجان را بیش از هر کسی نگران ساخته است. ایلقار ولی زاده، مفسر سیاسی، تأکید می کند که، نزدیکی اراضی گرجستان و ایران امکان استفاده از ویروسهای تولیدی آزمایشگاههای تحقیقاتی آمریکائی ـ گرجی بر علیه ایران را ممکن ساخته است. و در رابطه با سازمانهای جاسوسی و تروریستی فعال در منطقه و از جمله در قفقاز شمالی، هیچ کسی نمی تواند تضمین کند که بخشی از حاصل این تحقیقات، بدست گروههای تروریستی نخواهد افتاد. به عقیده ولی زاده، بلی و در صورت بروز هر اتفاق غیر منتظره در شرایط بی ثباتی ـ و بخاطر اوضاع سیاسی داخلی، وجود چنین آزمایشگاههائی در اراضی گرجستان، یک ریسک عیر قابل پیش بینی است.
اکتای صادق زاده هم می گوید که آذربایجان باید در مورد مسئله وجود پروژه های اقدام مشترک آمریکا و گرجستان مبنی بر ساخت تسلیحات اپیدمیولوژیک، به کنگره آمریکا مراجعه نموده و جواب دقیق بخواهد. صادق زاده معتقد است که اگر چنین پروژه ای واقعا وجود داشته باشد، تهدیدی جدی برای امنیت مردم ما و امنیت ملی آذربایجان بحساب می آید.
اقدامات «نظامی ـ پزشکی» گرجستان و آمریکا، ثبات منطقه قفقاز را تهدید می کند و با «تحریک ایران» هم از تبدیل شدن به خطرناکترین حادثه جهانی فاصله چندانی ندارد. در صورت اجرای این طرح، «فقط» خود ایران و همسایه های آن آسیب خواهند دید. اما، اگر این «محصول» محققان آمریکائی بدست تروریسم بین المللی بیافتد، در آن صورت، خود ایالات متحده آمریکا هم آسیب خواهد دید. برای یافتن نمونه ها، رفتن به جاهای دیگرلازم نیست. آمریکائیها، بن لادن را با پول و اسلحه تأمین و تجهیز کردند و او هم، انتهاری های خود را به شهرهای آمریکا فرستاد.
لازم به تأکید است که خود آمریکائیها خشمگینانه همه اتهامات بر علیه متخصصان و تهدیدات ناشی از آزمایشات نظامی- زیست شناسی را رد می کنند و متذکر می شوند که همه اینها، تحریکات مخالفان آنها در سطح جهان است. در چنین شرایطی، تنها بازرسی سازمان بین المللی گروه متخصصان سازمان ملل متحد از آزمایشگاههای آمریکائی موجود در خاک گرجستان منطقی بنظر می رسد. در حالیکه ایران و کره شمالی متخصصان خارجی را به مراکز هسته ای خود راه می دهند، خود آمریکائیها بشدت از این کار خودداری می کنند. در همه حال، یعنی، چیزی برای پنهان کردن دارند و این هم بمفهوم آن است که امیدواری جامعه جهانی به تغییر در روشهای خارجی خشن خط واشینگتن با بقدرت رسیدن اوباما هم بی مورد است.
منبع: روزنامه عصر سیبری
www.vn.ru/index.php?id=99394
«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی
والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!
درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!
۲ نظر:
هرچند دل خوشي از آمريكا نداريم . اما همين آمريكا صدبار از روسيه و چين بهتر است . هنوز هم آمريكا پناهگاه آزادي خواهان است .
ستیزی بر سر بهتر یا بدتر بودن آمریکا (منظور شما لابد ایالات متحده است؛ چون این نام را هنگامی که سایر کشورهای قاره آمریکا، باغچه پشت این کشور به شمار می رفت، برای خود برگزیدند که نام درستی نیست. نام راستین این کشور، اتازونی است!) یا روسیه و چین با شما ندارم. این ستیزی کودکانه است؛ ولی آیا می توانید آمار حتا کوچکی از این به اصطلاح آزادیخواهان که به آنجا پناه آورده اند، ارائه دهید؟ تا آنجا که می دانم، به جز پناهنگان بخت برگشته ای که در همه جای جهان از جمله این کشور پناهنده هستند، این کشور، چه در گذشته و چه اکنون، بهترین پناهگاه بزرگترین دزدان همه جای جهان بوده است.
اظهارنظر شما تنها دو حالت می تواند داشته باشد:
ـ یا هیچ در این باره نمی دانید که در آن صورت بهترین کار پژوهش است. البته کمی زحمت لازم دارد؛
ـ یا شما نیز یکی از همانگونه دزدهای «خوشبخت» هستید که البته بعید می دانم!
ارسال یک نظر