به بهانه فیلمی تاریخی
بزهکاری ها، نابکاری ها و رسوایی های رژیم جمهوری اسلامی تا آن اندازه بوده است که بسیاری از مردم ناآگاه که چندان هم کم نیستند، به مصداق «صد رحمت به کفن دزد اولی»، حاکمیت پلید، تبهکار و سراپا وابسته پهلوی و رژیم شاهنشاهی را به رژیم قرون وسطایی ترجیح می دهند. براستی، اگر بنا باشد که سرانجام با زیرپا گذاشته شدن همه دستاوردهای انقلاب بهمن، رژیم کنونی جایگزین آن دیگری شود، به آن مردم ناآگاه باید حق داد که چنین بیندیشند و بخواهند. ولی بیاییم امیدوار باشیم و در آن راه بکوشیم که بن بست و بحران سیاسی ـ اجتماعی پدیدار شده در میهن ما، سرانجام با فشار توده های مردم زحمتکش و در راس آنها طبقه کارگر، سمت و سو و راهی درست و بسامان خواهد یافت. این راه درست، چیزی جز در پیش گرفتن راه رشد با سمتگیری سوسیالیستی در پهنه اقتصادی و سازماندهی زحمتکشان و کارگران در سازمان های صنفی ـ سیاسی خود و نیز افزایش بیش از پیش نقش شوراهای شهر و روستا در پهنه اجتماعی ـ اقتصادی، نخواهد بود.
راه درست، بازگشت به گذشته نیست که ساختن و هموار نمودن راهی نو به سود همه تولید کنندگان ثروت های مادی و معنوی جامعه است.
فیلم تاریخی زیر برای آن گروه از مردم ناآگاهی که از درماندگی، خشم و ... رژیمی به زباله دان تاریخ سپرده شده را به رژیم کنونی ترجیح می دهند، می تواند سودمند باشد.
«اعتراض دانشجویی بر ضد شاه در برلین ،۲ جون ۱۹۶۷ - ساواک حتا مراعات دانشجویان خارجی که برای حمایت از دانشجویان ایرانی در محل حاضر بودند را نمیکرد، نتیجه: کشته شدن یک دانشجوی آلمانی بوسیله شلیک تیر»
«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی
والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!
درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر