«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

لاوروف اروپا و ناتو را از تلاش برای دخالت در «کشورهای مشترک المنافع» برحذر داشت!


خبر زیر از قول لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با همه کوتاهی آن، دربردارنده و بازتاب دهنده دخالت های گسترده نیروهای امپریالیستی در منطقه ای بسیار گسترده است. این منطقه، نه تنها جمهوری های پیشین اتحاد شوروی در آسیای میانی که شبه قاره هند، حوزه آریانا (افغانستان، ایران، ترکمنستان و قرقیزستان، تاجیکستان) و خاورمیانه عربی را نیز دربرمی گیرد. در همه این جاها، دست نیروهای امپریالیستی، بویژه امپریالیست های یانکی، برای پیشبرد سیاست های تبهکارانه شان کم و بیش گشوده شده است. رویدادهای ناگوار کنونی، در کشور خود ما ایران، یکبار دیگر بخوبی و بیش از پیش نشان داد که این سیاست ها تا چه اندازه در ساختارهای سیاسی جمهوری اسلامی نفوذ نموده و تاثیرگذار هستند.

بی هیچ گفتگو، نقش سرمایه داری لیبرال ایران را که از کشیده شدن فرش از زیر پایش به هراس افتاده و از هر دو سو، هم از درون و هم از برون در منگنه قرار گرفته، به عنوان ستون پنجم دشمن امپریالیستی، نباید دستکم گرفت. در همه پهنه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میهن مان می توان دست های ناپاک گماشتگان و نمایندگان آن را در همدستی با سیاست های امپریالیستی دید.

بخش عمده ای از آنچه که لاوروف به عنوان مهندسی اجتماعی از آن نام می برد، در همه جا و از جمله میهن ما با دستیاری مستقیم و غیرمستقیم سرمایه داری لیبرال که بویژه در کشور ما نیروی اقتصادی عمده ای است، انجام می یابد. سرشت طبقاتی این نیروها، آنها را تا مرز خیانت و همکاری با دشمنان خلق های منطقه و جهان برعلیه منافع ملی، برعلیه منافع توده های زحمتکش و به بهای به خاک سیاه نشستن توده های مردم و نابودی سرزمین، کشانده و باز هم بیشتر خواهد کشاند. کدام چپ راستینی نمی داند که در جهان، بویژه پس از پیدایش سامانه سرمایه داری، همپیوندی ها و همبستگی های طبقات اجتماعی همانند در کشورهای گوناگون، بسی نیرومندتر از سایرهمپیوندی ها و همبستگی ها از جمله همبستگی ملی، عمل می کند.

این مهم، باید چشمان نیروهای میهن پرست و بویژه آن گروه از نیروهای چپ را که این راستا از فرایند رویدادها را نادیده گرفته یا بهای لازم به آن نمی دهند، باز نماید. اشتباهات نیروهای هرج و مرج جو، بطور عمده دربرگیرنده سیاهی لشگری بی مایه و ناکارآمد از نیروهای خرده بورژوازی که به دلیل نداشتن افق دید طبقاتی و وابستگی سرشتی خود به بورژوازی و بویژه به دلیل نداشتن پیوند نیرومند با نیروهای چپ در کشور ما، ابزار دست بورژوازی لیبرال و حتا نیروهای امپریالیستی قرار می گیرند را باید تنها جبهه ای فرعی از نبرد بشمار آورد که وظیفه ای جز آفرینش سردرگمی بیشتر میان نیروهای انقلابی و پیشرفتخواه و فراهم نمودن زمینه برای یورش فرجامین  دشمنان درونی و بیرونی جنبش توده ای نداشته و ندارد.

آن گروه از نیروهای چپی که هنوز ـ با همه ناگوار بودن رویدادهایی که بویژه از سوی چنین نیروهایی به جنبش مردمی و توده ای گرانبار شده ـ جبهه اصلی نبرد را به فراموشی می سپارند و آن را نادیده می گیرند، در کردار خود جز دنباله روان بورژوازی لیبرال و هیزم بیاران آتشی بزرگ به سود امپریالیسم نبوده و نخواهند بود.

ب. الف. بزرگمهر             سی اردی بهشت ماه هزار و سیصد و هشتاد و نه 


 ***

لاوروف اروپا و ناتو را از تلاش برای دخالت در «کشورهای مشترک المنافع» برحذر داشت!

"سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی را از تلاش در جهت دخالت در روند توسعه داخلی اعضای ساختار کشورهای مشترک المنافع برحذر داشت.

وی در جریان "ساعت پارلمان" در مجلس دومای روسیه اعلام کرد: 
«وقایع اخیر مانند بحران قفقاز، انتخابات در اوکراین، اوضاع در قرقیزستان نشان می دهند که تلاش برای دخالت از خارج در روند توسعه داخلی و آزمایش هایی در زمینه مهندسی اجتماعی در مسیری بی منطق و بی نتیجه تاثیر عکس می گذارند و به بی ثباتی منجر شده و سیر قهقهرایی برای کشورها و توسعه آنها در بر خواهد داشت». 

به گفته وی، هیچ روند مثبتی نمی تواند در شرایط بی ثباتی داخلی توسعه یابد.
لاوروف خاطرنشان کرد: 
«ما خواستار آنیم که درک این مسئله زیربنایی برای فعالیت به اصطلاح عوامل خارجی در منطقه باشد، خواه اتحادیه اروپا، خواه ناتو و یا غیره».

مسکو، 29 اردیبهشت، خبرگزاری «ریا نووستی»
1389 / 02 / 29

برگرفته از تارنگاشت «ریانووستی»:
http://pe.rian.ru/foreign/cis/20100519/126362895.html 


برجسته نمایی ها از اینجانب: ب.الف. بزرگمهر است.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!