سالیانه، انبوه سترگی از سرمایه ملی ایران که بطور عمده درآمدهای نفتی را دربر می گیرد، از راه های گوناگون "قانونی" و قاچاق، ازکشور خارج می شود و در بهترین حالت در بانک های اروپایی، ژاپن، سوییس، شیخک نشین های کنداب (خلیج) پارس، سپرده ـ نه حتا سرمایه گذاری ـ می شود.
در چنین شرایطی، «جذب سرمایه گذاری خارجی» به کوشش «سربازان اقتصادی»، چه معنا و مفهومی جز تاراج اقتصاد به اندازه کافی نابسامان و درهم شکسته ایران، نابودی اقتصادی ـ اجتماعی میهن مان و زمینه سازی فروپاشی و نابودی ایران ـ زمین دارد؟
همه این ها، یکبار دیگر یادآور سروده دردآور زنده یاد سیّد اشرف الدین گیلانی (نسیم شمال) است که گفت:
«حاجی! بازار رواج است رواج کو خریدار؟ حراج است حراج!
«حاجی! بازار رواج است رواج کو خریدار؟ حراج است حراج!
می فروشم همه ی ایران را عرض و ناموس مسلمانان را
رشت و قزوین و قم و کاشان را بخرید این وطن ارزان را!
یزد و خوانسار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
دشمن فرقه ی احرار منم قاتل زمره ی ابرار منم
شیخ فضل الله سمسار منم دین فروشنده به بازار منم
مال مردار حراج است حراج کو خریدار؟ حراج است حراج
با همه خلق عداوت دارم دشمنی با همه ملت دارم
از خود شاه وکالت دارم به حراج از همه دعوت دارم
وقت افطار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
شهرنو اردوی ملی زده رج متفرق شده قزاق کرج
گر که دیوانه شوم نیست حرج جز حراجم نبود راه فرج
رخت زرتار حراج است حراج کو خریدار؟ حراج است حراج
طبل و شیپور و علم را کی می خواد؟ شیر و خورشید رقم را کی می خواد؟
تخت جمشید عجم را کی می خواد؟ تاج کی، مسند جم را کی می خواد؟
اسب و افسار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
می دهم تخت کیان را به گرو می زنم مسند جم را به الو
می کشم قاب خورش را به جلو می خورم قیمه پلو قرمه چلو
رشته خشکار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
آن شنیدم که حجج در عتبات زده چادر به لب شط فرات
شده عازم به عجم با صلوات جز حراجم نبود راه نجات
دین به ناچار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
گر زاسلام بشد قطع اثر ور به پا گشت به گیلان محشر
ور به تبریز ارس کرد مقر هرچه شد، شد، به جهنم به سقر
فوج افشار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
جد مرحوم شه از مهر و وداد هفده شهر ز قفقازیه داد
آن چه از مال پدر مانده زیاد می فروشد همه را باداباد
همه یک بار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
می کشد صیحه سروش از طرفی بختیاری به خروش از طرفی
ملت رشت به جوش از طرفی شیخ را عزم فروش از طرفی
فرش دربار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
در همه مکر و فن استادم من مفتی بصره و بغدادم من
قاضی سلطنت آبادم من آی، عجب در تله افتادم من!
گرگ و کفتار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!»*
گویا سهم ما ایرانیان نه مصداق پاسخ آن دهگان به انوشیروان بیدادگر که مصداق گفته زیراست :
«دیگران کاشتند و خود نیز خوردند ما هرآنچه کاشتیم، دیگران خوردند».
آنچه بویژه پس ازدستبرد فراقانونی و زیرپا نهاده شدن اصل ۴۴ در شکل نخستین آن رویداده و می دهد، نشانگر نقطه چرخش آشکار و بنیادین به سوی «راست» و سراشیبی تند روندی است که فرجام آن، بن بست کنونی و شکست بی بروبرگرد انقلاب بهمن بوده و می باشد.
رشت و قزوین و قم و کاشان را بخرید این وطن ارزان را!
یزد و خوانسار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
دشمن فرقه ی احرار منم قاتل زمره ی ابرار منم
شیخ فضل الله سمسار منم دین فروشنده به بازار منم
مال مردار حراج است حراج کو خریدار؟ حراج است حراج
با همه خلق عداوت دارم دشمنی با همه ملت دارم
از خود شاه وکالت دارم به حراج از همه دعوت دارم
وقت افطار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
شهرنو اردوی ملی زده رج متفرق شده قزاق کرج
گر که دیوانه شوم نیست حرج جز حراجم نبود راه فرج
رخت زرتار حراج است حراج کو خریدار؟ حراج است حراج
طبل و شیپور و علم را کی می خواد؟ شیر و خورشید رقم را کی می خواد؟
تخت جمشید عجم را کی می خواد؟ تاج کی، مسند جم را کی می خواد؟
اسب و افسار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
می دهم تخت کیان را به گرو می زنم مسند جم را به الو
می کشم قاب خورش را به جلو می خورم قیمه پلو قرمه چلو
رشته خشکار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
آن شنیدم که حجج در عتبات زده چادر به لب شط فرات
شده عازم به عجم با صلوات جز حراجم نبود راه نجات
دین به ناچار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
گر زاسلام بشد قطع اثر ور به پا گشت به گیلان محشر
ور به تبریز ارس کرد مقر هرچه شد، شد، به جهنم به سقر
فوج افشار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
جد مرحوم شه از مهر و وداد هفده شهر ز قفقازیه داد
آن چه از مال پدر مانده زیاد می فروشد همه را باداباد
همه یک بار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
می کشد صیحه سروش از طرفی بختیاری به خروش از طرفی
ملت رشت به جوش از طرفی شیخ را عزم فروش از طرفی
فرش دربار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!
در همه مکر و فن استادم من مفتی بصره و بغدادم من
قاضی سلطنت آبادم من آی، عجب در تله افتادم من!
گرگ و کفتار حراج است حراج! کو خریدار؟ حراج است حراج!»*
گویا سهم ما ایرانیان نه مصداق پاسخ آن دهگان به انوشیروان بیدادگر که مصداق گفته زیراست :
«دیگران کاشتند و خود نیز خوردند ما هرآنچه کاشتیم، دیگران خوردند».
آنچه بویژه پس ازدستبرد فراقانونی و زیرپا نهاده شدن اصل ۴۴ در شکل نخستین آن رویداده و می دهد، نشانگر نقطه چرخش آشکار و بنیادین به سوی «راست» و سراشیبی تند روندی است که فرجام آن، بن بست کنونی و شکست بی بروبرگرد انقلاب بهمن بوده و می باشد.
رژیم دروغگو، تبهکار و ایران برانداز جمهوری «اسلام آمریکایی» را نه از روی شعارهای مردم فریبانه اش که از روی کردارش باید شناخت. گزارش زیر، دربرگیرنده آمار تکان دهنده که بطور رسمی از سوی وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام شده، بخوبی نشانگر سمتگیری تبهکارانه رژیمی پوسیده است که همه منابع مالی، انسانی و کانی کشور را به حراج سرمایه داران بزرگ چندملیتی گذاشته است. ادعای جذب «سرمایهگذاری ایرانیان مقیم خارج از کشور» که هیچکدام از آنها دارای سرمایه ها و انحصارهای بزرگ فراملی نیستند و در بهترین حالت، کارچاق کن های بنگاه های بزرگ سرمایه داری بشمار می روند، تنها و تنها برای ایز گم کردن و فریب دادن افکار عمومی مردم ایران است.
آیا برای آن گروه از نیروهای نادان ـ اگر براستی کارشان از روی نادانی باشد؟ ـ که جامه چپ دربردارند، این همه نشانه ها و نمودارهای ناگوار اقتصادی و کاری که با شتاب هرچه بیشتر از سوی واپسگرایان به پیش برده می شود، در کنار سایر رویدادهای تلخ اجتماعی و سیاسی که همچنان سرشکستگی ایرانیان را فراهم آورده و می آورد، بسنده نیست تا از هواداری این یا آن جناح از حاکمیت تبهکار جمهوری اسلامی دست بردارند؟
گاهی با خود می اندیشم چه سرنوشت شگفتی ایرانیان به درازای تاریخ داشته و دارند. ملتی سرفراز که پیامبر اسلام درباره شان چنان به نیکی یاد کرده، ملتی که تنها به عنوان نمونه، نزدیک به پنج هزار ریاضیدان به جهان پیشکش نموده ـ می دانم بسیاری باور نمی کنید؛ ولی حقیقت دارد ـ ، ملتی که مزدک و بابک و مانند آنها را به جهان ارزانی داشته، کمتر دستاوردی برای خود داشته است.
خیلی پیش ترها، هنگامی که پادگان های کم و بیش نوبنیاد ایرانی در دوره قاجارها، بوسیله قزاق ها اداره می شد، در مناطق سردسیر و برفگیر کشور مانند آذرآبادگان، رسم بر این بود که پس از پایان برف روبی زمین و میدان پادگان، چارگوشی کوچک از برف پارونشده را در میان میدان برجای گذارند تا با یاری آن، اندازه کار انجام یافته را به نمایش بگذارند.
آیا، ما ایرانیان، باهمه آنچه که به جهان ارزانی داشته ایم، ناچاریم چون گذشته، چنین حاکمیت های پلیدی را که مانند آن چارگوش برف روفته نشده بر ما گرانبار شده، به دوش کشیم و انگشت نمای دیگر ملت ها و خلق های جهان که بدرازای تاریخ بسیاری چیزها از ما آموخته اند، شویم؟
آیا میهن مان به نشانه تباهی ها، خرافات و واپسماندگی تاریخی یا بهتر بگویم نهشته ای تاریخی، برجای مانده و خواهد ماند؟ چنین مباد!
ب. الف. بزرگمهر هشتم خردادماه هزار و سیصد و هشتاد ونه
* حیفم آمد همه این سروده را درج نکنم.
به گزارش روابط عمومی سازمان سرمایه گذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، علیشیری درهمایش سرمایهگذاری ایرانیان مقیم خارج از کشور با بیان اینکه این همایش ازیک و سال نیم قبل برنامه ریزی شده است، گفت: با توجه به این که فرآیند جذب سرمایههای خارجی فرآیندی بسیاری پیچیده است باید پیش نیازهای لازم برای آن فراهم شود.
ب. الف. بزرگمهر هشتم خردادماه هزار و سیصد و هشتاد ونه
* حیفم آمد همه این سروده را درج نکنم.
***
علیشیری در همایش "ائتلاف سرمایه " اعلام کرد: معرفی بیش از ۱۰۰۰ پروژه به سرمایه گذاران خارجی
رشد ۶۰ درصدی جذب سرمایه خارجی به ایران در سال گذشته: بالاترین رقم رشد جذب سرمایهگذاری در جهان
وی گفت: اگر این پیش فرض را قبول کنیم که جذب سرمایه گذاری خارجی موجب پیشرفت کشور و تسریع انتقال تکنولوژی خواهد شد و زمینههای اشتغال را فراهم و سطح بنگاهها را ارتقا میبخشد باید مزیتهای خود را تقویت کنیم و بدانیم که کشورهای دیگر هم در این زمینه رقابت بسیار شدیدی دارند و در واقع جذب سرمایه خارجی به نوعی جنگ مزیتهاست.
معاون وزیر اقتصاد در ادامه گفت: فرآیند جذب سرمایه گذاری خارجی با بازیهای ساده موثر نیست و نیاز به مکانیزمهای جدیدتر و ابزارهای پیچیدهتر دارد.
رییس کل سازمان سرمایه گذاری و کمکهای فنی و اقتصادی ایران بر به کار گیری ابزارهای نوین در جذب سرمایه خارجی تاکید کرد و گفت: پس از تغییر از ابزار مالی یوزانس به فاینانس تنها در چند سال اخیر، در سرمایهگذاری مستقیم خارجی متمرکز شدهایم که نتایج مثبتی داشته است که ۸۰ درصد ورودی سرمایههای خارجی مربوط به سه سال اخیر است و در همین مدت ۴۰ میلیارد دلار پروژههای مصوبه سرمایه گذاری خارجی داشتهایم.
معاون وزیر اقتصاد شاخصهای اقتصاد کلان از جمله حساب سرمایه، رفتارهای سیاسی و امنیتی، فضای کسب و کار کشور و مشوقها را در جذب سرمایههای خارجی موثر دانست و افزود: جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی مثل بازی در شرایط المپیک است.
علیشیری در پایان خاطر نشان کرد: این امر با تلاش سربازان اقتصادی کشور در سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران محقق شد و سال گذشته رکورد دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری ورود سرمایه خارجی شکسته شد اما معتقدیم ظرفیت اقتصادی ایران بسیار بالاتر است و برای مهیا شدن شرایط بهبود فضای کسب و کار باید به عنوان یک پرونده دائمی روی میز مسئولان ارشد نظام باز باشد چرا که مهمترین متغیر تاثیرگذار در جذب سرمایههای خارجی همین رتبه فضای کسب و کار است که نیاز به تغییر قوانین، آییننامهها و رفتارها دارد.
روابط عمومی وزارت امور اقتصادی و دارایی
۱۳۸۹/۰۳/۰۳
http://www.mefa.ir/newsdetail-fa-4559.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر