«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

یا عمّامه یا کلاه ایمنی!


اینها را که می بینید «امام های جمعه و جماعت» هستند که برای بازدید تونل های در دست ساخت مترو آمده اند. با خود می اندیشم:
«خوب! که چی؟ ... چه دستاوردی برایشان دارد؟» و سپس یاد داستان «ماشین دودی»* می افتم که مادرم زمانی دورتر از زبان بزرگترها برایم گفته بود ... چه غوغا و هیاهویی مشتی آخوند اینجا و آنجا راه انداخته بودند که دیگر دوره ی آخر زمان شده ... و لابد «ماشین دودی» هم از نشانه های ظهور آن حضرت بوده است!

اکنون نزدیک هزار و دویست سال از ناپدید شدن آن حضرت می گذرد و ایشان هنوز گرایشی به ظهور برای برقراری عدل و داد ندارد. برای سرگرمی توده های مردم چه هزینه های سرسام آوری در جمکران و سایر جاها کردند و چه چاه های کوچک و بزرگی کندند؛ ولی مردم دیگر رفته رفته خو می گیرند که جلوی پایشان را بهتر نگاه کنند و راه را از چاه بیش از پیش تشخیص دهند.

اینها هم اینطور که روشن است به پیشواز «امام زمان» نرفته اند؛ و از اول هم قرار نبوده، آن کودک ۵ ساله که حتما اکنون پیری با بیش از هزار و اندی سن و سال است، توی هر گودال، چاه، قنات یا تونل پنهان شده باشد. آنگونه که برخی آخوندهای پیشروتر شیعه می گویند، مانند همه دیگر آدم ها زن و فرزند دارد و برای خودش پنهانی میان جماعت سرگشته، می گردد؛ سالی یکبار به حج می رود و ... به قول معروف: عشق و حال می کند.

خوب! به هرحال، با همه ی بدبیاری های مردم مسلمان ایران و سایر مسلمین که هنوز هم در شمار واپسمانده ترین کشورهای جهان هستند، جای شکرش باقیست که اینها دیگر با کندن هر تونلی یا هر کار ساختمانی بزرگ، هیاهو نمی کنند و به یاد ظهور امام زمان نمی افتند. به این می گویند: پیشرفت! تنها هنوز درنیافته اند: یا عمّامه یا کلاه ایمنی!


ب. الف. بزرگمهر       ۲۴ بهمن ۱۳۸۹


* «ماشین دودی» نامی بود که در تهران قدیم به اولین خط آهن ایران که میان تهران و شهر ری کشیده شده بود، داده بودند. علت این نامگذاری بخاری بود که از دودکش قطار آن خارج می‌شد.

این راه آهن در سال ۱۲۶۱خورشیدی (۱۸۸۳ ترسایی) ساخته شده بود و امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال به نمایندگی یک شرکت بلژیکی از ناصرالدین شاه گرفت. ماشین دودی را می‌توان در اصل نخستین خط تراموای تهران دانست.

ماشین دودی دو ایستگاه داشت. نقطه آغاز این خط نزدیک خیابان دروازه خراسان (میدان قیام و پارک کوثر فعلی) و نقطه پایانی جلوی در شاه عبدالعظیم در شهر ری بود.

این هم تصویر ماشین دودی! جای خرسندی است که هنوز
 اوراقش نکرده اند تا آهن آلاتش را به زخم جایی بزنند.


۱ نظر:

باقر گفت...

سلام
دوست عزیز
اگر اوراق نشده به خاطر آن است که به حرم شاه عبدالعظیم می رفته وجزو میراث اسلامی است
اگر مثلا به تخت جمشید می رفت تا به حال فروخته و اوراق شده بود

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!