«نماینده ی خدا در ایران» فرمودند:
«امسال سال جهاد اقتصادی است ...»
«نماینده ی پیشین خدا» که اکنون جایی در بهشت برین زیر درخت سِدر لم داده، فرموده بودند:
«اقتصاد مال خره ...»
نخود آش:
آخه وقتی فتوای جهاد می دی، این مقلّدین بیچاره و زبون بسته نباید بدونن برای چی باید جهاد کنن، بر ضد کی باید جهاد کنن، دوستاشون کیان، دشمناشون کیان، به کدوم طرف باید برن و اصلا چطور شده که تازه بعد از این همه سال تازه باید جهاد اقتصادی کنن، اونم واسه ی یه سال؟! بهتر نبود از همون اول سرِ خرِ اقتصاد رو می چرخوندین به یه سمت دیگه که خلق الله هم به یه نوایی برسن و اینقده به بدبختی نیفتن؟
از عبید زاکانی که درود خلق خدا بر او باد، آمده:
«سربازی را گفتند چرا به جنگ بيرون نروی؟ گفت:
به خدا سوگند كه من يك تن از دشمنان را نشناسم و ايشان نيز مرا نشناسند پس دشمنی ميان ما چون صورت بندد؟»
اگه مطلبو گرفتی به خدا برسون!
نخود آش
۲ نظر:
با سلام
این طنز واقعا دریائی سخن برای گفتن دارد. نغز و پرمغز است.
مرا یاد ماجرائی در دن آرام انداخت.
خدا بر گوینده اش رحمت کند.
زنده باشید
خرسندم که به تارنوشتم توجه دارید و آن نوشتار کوچک را پسندیده اید.
خداوند بر گوینده اش آنچنان تاکنون رحمت داده که اگر تاکنون از نیش ماران و کژدمان و بوی خرچُسنگان جان به جان آفرین (یا عزراییل!) نسپرده و ریغ رحمت را سر نکشیده، باید بسی خرسند باشد ...
ارسال یک نظر