«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

نیمی از حقیقت، دروغی بیش نیست!


در پی آشکار شدن و بهتر است گفته شود آبروریزی ناامن بودن سامانه های ای ـ میل «یاهو»، «جی میل»،  «اسکایپ» و احتمالا دیگر سامانه هایی این چنین، «بی بی سی» که بی گفتگو نقشی عمده در پخش دروغ و گمراه نمودن بینندگان و خوانندگان خود ـ و در این باره ماسمالی جُستار ـ دارد، در نوشتاری با عنوان «تلاش هکرهای مستقر در ایران برای نفوذ در یاهو، جی میل و اسکایپ»۱ شتابزده کوشش نمود تا آن را سرراست به گردن «هکر»هایی از داخل ایران (بخوان: مامورین جمهوری اسلامی) بیندازد:
«شرکت کمودو در نیوجرسی آمریکا که در زمینه صدور گواهی دیجیتال فعالیت می کند، اعلام کرده است هکرهایی از داخل ایران توانسته اند با رخنه به درون سایت یکی از واحدهای اروپایی این شرکت، گواهی دیجیتال سایت هایی مانند جی میل، یاهو، اسکایپ و مرورگر فایرفاکس را جعل کنند.

کمودو با اشاره به آدرس اینترنتی هکرها و نوع تمرکز حملات آنها احتمال می دهد این حمله از سوی دولت ایران و برای به دست آوردن نام کاربری و کلمه عبور ای میل شهروندان این کشور انجام شده باشد.»۲

به خاطر اهمیت جُستار، بویژه برای کوشندگان و کنشگران اجتماعی و سیاسی در میهن مان، بی درنگ نوشتاری کوتاه در این باره نوشتم۳ و نوشتار «بی بی سی» را نیز پیوست نمودم؛ گرچه بخوبی می دانستم که آنچه «بی بی سی» می گوید، شاید کمتر از نیمی از حقیقت است؛۴ از همین رو، در یادداشت یاد شده، یادآور شدم:
«... این سامانه ها به هیچ رو درخور و شایسته برای برخی ارتباطات حساس نیست.  ... احساسی برخاسته از منطق می گوید که کار به این سادگی نیست که گروهی «هکر» از جایی به سامانه هایی بسیار پیشرفته چون «گوگل» یا «یاهو» نفوذ کرده باشند؛ ساده لوحی خواهد بود که امکان همکاری های دوجانبه و چندجانبه میان همه ی آنها با رژیم هایی چون رژیم جمهوری اسلامی را از چشم دور بداریم.»۵.

اینک، بار دیگر «بی بی سی» پا به میدان گذاشته و همان سخنان پیش گفته را با اندکی لفت و لعاب فنی ـ آبکی وامی گوید. در ویدئوی زیر، گزارشگر این خبرگزاری آب زیر کاه، از آن میان، به درستی چنین می گوید:
«... تنها کسی که کلید این قفل را دارد، همان «سرور» (server) است.»۶ و در پی آن می افزاید:
«... در روزهای اخیر هکرهایی از ایران توانسته اند قفل کلید نُه تا از این گواهینامه های معتبر «اس اس ال»۷ را بدزدند»۸

اکنون با یقین بازهم بیشتری می گویم که جُستار به این سادگی نیست که «بی بی سی» برای ماسمالی نمودن آن می کوشد. همکاری رسانه ها و سامانه های «یاهو»، «جی میل» و تقریبا همه ی همانندهای آنها که مهم ترین شان از کشور ایالات متحده (اتازونی) هستند، با سازمان جاسوسی این کشور بر کمتر آدم آگاهی پوشیده است. پیش تر، نکته ی بالا را برای گروهی از کوشندگان سیاسی و اجتماعی میهن مان در منطقه ای بسیار حساس و مهم در آینده، یادآوری نموده بودم:
«هیچگاه از یاد نمی برم که در آغاز کار گوگل و راه اندازی سامانه ای ـ میل آن، خبری کوتاه در تارنگاشت «بی بی سی» درج شد که برپایه آن، دولت ایالات متحده، شرکت گوگل را برای گشودن و دراختیار نهادن اطلاعات رد و بدل شده در ای ـ میل ها و کاربران آن زیر فشار نهاده بود. پس از آن، هرچه گشتم، این خبر را در آن تارنگاشت نیافتم.»۹

اکنون، با روند واگرایانه ی بسیار پرشتاب در سامانه ی سرمایه داری امپریالیستی که برخلاف ادعاهای «پروفسور»های چپ نمای آن، نشانه های بسیار جدی زمینگیر شدن و فروپاشی این سامانه ی دوزخی را دربر دارند، منطقی است ـ و دیالکتیک ماتریالیستی نیز چنین می گوید! ـ که بر همکاری های کشورهای امپریالیستی با همه ی رژیم های دیکتاتوری و خودکامه و از آن میان رژیم جمهوری اسلامی و سامانه های اطلاعاتی، جاسوسی و امنیتی آنها بسی افزوده شود.

بسیار کودکانه و خنده دار است که ماجرای یادشده در بالا را آنسان که «بی بی سی» از قول این یا آن شرکت بر زبان می آورد، بپذیریم. دزدیِ «کلیدِ قفل» که در دستان «یاهو»، «جی میل» و مانند آنها در جایی بیرون از خاک ایران قرار دارد، اگر نگویم نشدنی، ولی بسیار بسیار دشوار است؛ بویژه آنکه هر ای ـ میلی راه (تونل) ویژه ی خود را می پیماید. اینکه سازمان اطلاعات و امنیت ایالات متحده (CIA) و سازمان های همانند آن، تا آن اندازه زرنگ هستند که کار را از بیراهه، ناشناس و به دست دیگران به فرجام برسانند نیز بر هیچ آدم آگاهی پوشیده نیست. این جُستار که چگونه «کلیدِ قفل گواهینامه های معتبر» به دست ماموران جمهوری اسلامی افتاده، در اینجا، کمتر اهمیت دارد؛ آنچه مهم تر و برای همه ی ما هشدارآمیز باید باشد، آشکار شدن شاید بسیاری از گفتگوها و ای ـ میل های کوشندگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در میهن ماست که در واپسین جمله ی ویدئوی «بی بی سی» نیز کم و بیش چنین بازتاب یافته است:
«دزدی این گواهینامه ها، نخستین تلاش برای رمزگشایی اینترنتی کاربران ایرانی نیست؛ اما بخوبی نشان می دهد که تلاش ها برای پی بردن به آنچه ایرانیان به هم می گویند، تا چه حد گسترده شده»۱۰

از «بی بی سی» و دیگر خبرگزاری های امپریالیستی، چیزی بیش از این نمی توان بیوسید (انتظار داشت)؛ آنگونه که زبانزد زیبای ما می گوید:
«از کوزه همان برون تراود که در اوست». آنها دروغ می بافند و آن را به یاری دم و دستگاه سترگ تبلیغاتی شان در همه جای جهان می پراکنند؛ ولی همان دروغ، اندک زمانی پس از آن بوسیله ی نیروهای حقیقت جو  که همچنان «گردنی نازک» دارند، آشکار می شود و بیشتر آبرویشان می رود. اگر خوب بنگریم، ماهیت جُستار و نبرد و ستیز میان حقیقت و دروغ رسانه ای، چندان تفاوتی با گذشته و پیش از پیدایش اینترنت و فن آوری های کنونی نکرده است؛ در حالیکه هر روز شکل ها و برونزدهای نوتر و نوتری به خود گرفته و می گیرد. پای چوبی دروغ که در گذشته استواری بیشتر داشت و لنگ لنگان راه درازتری می پیمود، اینک گاه پیش از آنکه گامی بردارد، ترک برمی دارد یا می شکند.

باید آبروی این رسانه ها را هرچه بیشتر ببریم و این ماجرا را تا آنجا که در توانمان هست به آگاهی جهانیان برسانیم. باید چنین انگاشت که حتا اگر همه ی آنچه که گفته اند نیز راست و درست باشد (که چنین نیست!)، بازهم مسوولیت بزرگتر این گندکاری بر دوش همان «سِروِر»هایی است که بارها و بارها کاربران خود را درباره ایمنی سامانه ها و رسانه های خود فریفته اند.

همزمان، باید در جستجوی راه هایی بود که دریافت درونمایه ی گفتگوها و ای ـ میل ها را برای جاسوسان و خودفروختگان همه ی این دستگاه های اهریمنی دشوارتر نماید؛ همچنین باید از گفتگوها و ستیزه ها درباره ی دشواری ها و چالش های درونی سازمان های سیاسی و اجتماعی ایران در سامانه هایی چون «پالتاک» و مانند آن، بویژه آنها که براستی در میهن مان کوشا هستند، پرهیز نمود و این کارها را به همان خودفروختگان چپ و راست که دانسته به چنین کارهایی دست می یازند، واگذاشت. باید توجه نمود که سامانه های اطلاعاتی ـ امنیتی کشورهای بزرگ سرمایه داری و در تارک آن ایالات متحده (اتازونی) از چنین گفتگوها و ستیزه هایی، در بهترین حالت چون سامانه های نظرسنجی مفت و مجانی سود بسیار می برند و دیگر نیازی به بنگاه هایی چون «گالوپ» و مانند آن ندارند؛ بنگاه هایی که برای کارشان پول های کم و بیش گزافی باید بپردازند. خوشبختانه۱۱، ایرانیان به سبب دیرپایی «خاور خودکامگی» (استبداد شرقی) در میهن مان با زبان «اِزوپ»۱۲ به خوبی آشنایی دارند؛ باید شیوه های سودبری از همان رسانه ها و سامانه ها را آنگونه دگرگونه یا حتا در صورت لزوم، چنان دگردیسه نمود که جاسوسان شان چندان از درونمایه ی گفتگوها چیزی درنیابند.

ب. الف. بزرگمهر       هشتم فروردین ماه هزار و سیصد و نود

برجسته نمایی ها، همه جا، از اینجانب است.        ب. الف. بزرگمهر



پانوشت:
۱ ـ تلاش هکرهای مستقر در ایران برای نفوذ در یاهو، جی میل و اسکایپ»

۲ ـ همانجا

۳ ـ تلاش هکرهای مستقر در ایران برای نفوذ در یاهو، جی میل و اسکایپ


۴ ـ گرچه در زمینه ی جُستار مورد گفتگو در این نوشتار، ویژه کار (متخصص) نیستم؛ ولی به دلیل پیشینه ی کاری در زمینه ی ساخت نرم ابزار و پردازش داده ها (در رشته ای ویژه)، آگاهی هایی درباره ی آن از همکاران ویژه کار خود در آن زمینه ها اندوخته و آموخته ام.  

۵ ـ تلاش هکرهای مستقر در ایران برای نفوذ در یاهو، جی میل و اسکایپ



۷ ـ Secure Sockets Layer


۹ ـ معرفی ماهنامه «کازیوه» (سپیده دم) و یک یادآوری



۱۱ ـ خوشبختی میان شوربختی!

۱۲ ـ زبانی آمیخته با رمز و کنایه، برگرفته از نام برده ای تیزهوش و دلیر در یونان یا رُم باستان به همین نام.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!