«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

تنهايي باشكوه خانم نويسنده!


نظر محمود دولت‌آبادی درباره‌ی سیمین‌ دانشور

محمود دولت‌آبادی، سیمین دانشور را یك نویسنده‌ی مهم و تأثیرگذار توصیف می‌كند.

به گزارش بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،‌ محمود دولت‌آبادی درباره‌ی سیمین دانشور می‌گوید:
«در كنار شأن پرتأثیر نویسندگی خانم سیمین دانشور، دانش و آگاهی و بصیرت عمیق او در شناخت ادبیات است. او همچنین دانشجویان زیادی را تربیت كرده است و بسیاری از حضور خانم دانشور بهره برده‌اند. همین‌ها سبب می‌شود ما قدردان این شخصیت بزرگ باشیم.

نخستین آشنا‌یی و دیدارم با خانم دانشور هم به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد. این آشنایی در آغاز یك مقدار یك‌سویه بود. خانم سیمین دانشور یك بار به همراه جلا‌ل آل احمد در اجرای‌ یك تئاتر مرا دیده بودند و هنگامی كه ایشان یكی از داستان‌های درخشان ادبیات جهان را به نام «در جنگل» ترجمه كردند، من آن‌قدر تحت تأثیر این اثر داستانی قرار گرفتم كه به تمرین نمایشی این داستان پرداختم و هنگامی كه تمرین به جایی رسیده بود كه قابل دیدن بود، از سركار خانم سیمین دانشور دعوت كردم تا این اجرا را ببیند. من ایشان را از نزدیك بار نخست آن‌جا دیدم كه گمانم مربوط به سال ۴۷ ـ ۴۶ می‌شد. البته پیش‌تر هم سر فیلم «گاو» داریوش مهرجویی، سركار خانم سیمین دانشور به اتفاق جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی آمده بودند. این ارتباط‌ها تا سال‌های پیروزی‌ انقلاب اسلامی ادامه داشت. آن‌چه مایه‌ی تأسف عمیق من و اهل فرهنگ باید باشد، این است كه این ارتباط‌ها محدود و محدود‌تر شد و یك شكاف بین نویسندگان رخ داد. البته در سال‌های بعد از انقلاب، خدمت ایشان تماس می‌گرفتم و جویای حال و احوال‌شان بودم.

به اعتقاد من، آیندگان پی خواهند برد كه رمان «سووشون» چقدر در روند ادبیات داستانی ما بااهمیت و تأثیرگذار بوده است و من هم در شمار مخاطبانی بودم كه با خواندن «سووشون» به شوق آمدم. این اثر به اعتقاد من، تأثیر عمیقی بر روی نویسندگان نسل بعد از سیمین دانشور گذاشت. «سووشون» اثری سترگ و سنگین است كه برآمده از گذشته‌های اساطیری ماست و این نشان از دانش گسترده‌ی ایشان دارد.

به نظرم، این‌كه سركار خانم دانشور تمام توجهش را بر ادبیات گذاشته است و كم‌تر به فعالیت‌های اجتماعی پرداخته، تشخیص كاملا درستی بوده است، برخلاف من كه زیاد انرژی‌ام را بر سر مسائل اجتماعی گذاشتم و از این مسأله هم پشیمان نیستم. به هر حال، هر شخصیتی یك عملكرد و كاركردی دارد و هر دو این مسائل در كنار هم اهمیت دارند و با هم منافاتی ندارند. من برای سیمین دانشور احترام زیادی قائل‌ام. به اعتبار این‌كه تشخیص داد این روابط اجتماعی مفید نیستند، توانست در تنهایی باشكوه خودش، كارش را به انجام برساند. عمرش دراز باد».

سیمین دانشور - داستان‌نویس و مترجم - هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۰۰ در شیراز به‌دنیا آمد. در سال ۱۳۲۸، دكتری خود را در رشته‌ی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت. یك سال بعد با جلال آل ‌احمد ازدواج كرد و در سال ۱۳۳۱ برای مطالعه در رشته‌ی «زیبایی‌شناسی» در دانشگاه استنفورد، به آمریكا سفر كرد و دو سال بعد به ایران بازگشت.
از جمله تألیف‌ها و ترجمه‌های دانشور عبارت‌اند از: «آتش خاموش» (۱۳۲۷)، «سرباز شكلاتی» برنارد شاو (۱۳۲۸)، «باغ آلبالو» و «دشمنان» از آنتوان چخوف (۱۳۳۱)،‌ «بئاتریس» از شنیتسلر و «رمز موفق زیستن» از دیل كارنگی (۱۳۳۲)، «كمدی انسانی» ویلیام سارویان و «داغ ننگ» از ناتانیل هارتون (۱۳۳۴)، «شهری چون بهشت» (۱۳۴۰)، «سووشون» (۱۳۴۸)، «بنال وطن» از آلن پیتون (۱۳۵۱)، «به كی سلام كنم؟» (۱۳۵۹)، «غروب جلال» (۱۳۶۰)، «ماه عسل آفتابی» (داستان‌های ملل مختلف) (۱۳۶۲)، «جزیره‌ی سرگردانی» (۱۳۷۲)، «شناخت و تحسین هنر» (مجموعه‌ی مقالات) (۱۳۷۵)، «از پرنده‌های مهاجر بپرس» (۱۳۷۶) و «ساربان سرگردان» (۱۳۸۰).
پی‌نوشت: مطلب نقل‌شده از محمود دولت‌آبادی در شماره‌ی جدید نشریه‌ی «نقد و بررسی كتاب تهران» ویژه‌ی نودمین سالگرد تولد سیمین دانشور هم منتشر شده است.

برگرفته از:

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!