«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

منشور زنان*

اگر بخواهیم خواسته های زنان را در یک جمله خلاصه کنیم، این جمله خواهد بود:
«ما خواستار تمام خوبی ها و زیبایی های زندگی هستیم.» به همین دلیل همیشه درمبارزات اجتماعی و سیاسی شرکت داشته ایم و داریم. اما همیشه در هنگام مبارزه به ما گفته اند:
«صبر داشته باشید! اگر همه پیروز شویم، شما هم به حقوق تان می رسید»؛ ولی بارها و بارها تجربه کرده ایم که پس از پیروزی ها، نخستین چیزی که نادیده گرفته می شود، زنان هستند و حقوق آنان!

امروز هم برخی از جریانات سیاسی که سال ها بر ما ستم روا داشته اند، می کوشند فریب مان دهند و با حرف های مبهمی مثل «مقام والای زن» یا «شأن زنان در اسلام» و...  ما را از پیگیری خواسته هایمان بازدارند. اما دیگر بس است. از همین امروز خواسته های مان را روشن و صریح مطرح و برای رسیدن به آن ها مبارزه می کنیم.

ما گروهی از زنان که خود را متعلق به جنبش بزرگ مردم ایران برای نان و آزادی می دانیم، مطالبات مان را در این منشور اعلام می کنیم.

این منشور تلاش نوینی است تا نیازهای مان را از زندگی واقعی و روزمره مان برگیریم و بازگوییم؛ از رنج نان گرفته تا حسرت آزادی. مسلما این منشور، همه ی خواست های ما نیست؛ به همین دلیل باز می ماند تا با مشارکت فعال زنان در تغییر سرنوشت خویش همواره کامل تر گردد؛ تا زمانی که تمام خوبی ها و زیبایی های زندگی نصیب ما نیز گردد.

سیاسی
به تجربه فهمیده ایم تا زمانی که دین از دولت جدا نشود و دست مذهب از دولت و زندگی زنان کوتاه نشود از بسیاری از حقوق خود محرومیم.

ما چه می خواهیم؟
ـ  جدایی کامل دین از دولت؛
ـ  حق آزادی عقیده و بیان؛ حق تشکل و برقراری تمام آزادی های سیاسی؛ حقوق دمکراتیک و مدنی مردم ایران؛
ـ  برابری بی قید و شرط حقوق اجتماعی و سیاسی زن و مرد؛
ـ  آزادی انتخاب پوشش و لغو حجاب اجباری؛
ـ  لغو تفکیک جنسیتی در تمام عرصه ها؛
ـ  حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در تمامی سطوح سیاسی؛ و
ـ  به رسمیت شناخته شدن روز هشت مارس به عنوان روز جهانی زن.

اقتصادی
بسیاری از ما شاغلیم؛ در اداره و کارخانه و مزرعه یا حتا در خانه کار دستمزدی می کنیم؛ همدوش مردان و گاهی سخت تر و بیش تر. بخشی از بار تأمین مالی خانواده بر عهده ماست و گاهی هم تنها نان آور خانواده هستیم. اما وقتی پای دستمزد به میان می آید، چون زنیم، باید قانع باشیم که دستمزد کم تری بگیریم؛ باید قانع باشیم که کارهایمان پست تر باشد و پیشرفت شغلی از ما دریغ شود؛ باید قانع باشیم که علاوه بر کار بیرون در خانه هم کارهای خانه به عهده ما باشد.

ما چه می خواهیم؟
ـ  دستمزد برابر برای کار برابر؛
ـ  لغو قراردادهای موقت، قراردادهای سفیدامضا؛
ـ  تامین فرصت های شغلی برابر؛
ـ  تامین مهد کودک های رایگان برای مادران شاغل و دانشجو؛
ـ  دریافت کامل مزایای شغلی و حق بیکاری؛
ـ  برخورداری از بیمه درمانی رایگان؛
ـ  حق مرخصی پیش و پس از زایمان با دریافت حقوق و مزایای کامل هنگام بارداری؛ و
ـ  حق مرخصی پس از زایمان برای پدران تا آنان نیز در امر تربیت و مراقبت از نوزاد سهیم شوند.

قانون خانواده:
بخش بزرگی از بار خانواده، همیشه بر عهده ما زنان بوده و هست. اما در قانون خانواده جمهوری اسلامی، به علت زن بودن، از کم ترین حقوق برخورداریم. به همین دلیل یکی از عرصه های مبارزه ما برای گرفتن حقوق مان، خانواده و قوانین مربوط به آن است.

ما چه می خواهیم؟
ـ  حقوق برابر در خانواده از جمله: حق طلاق، حق سفر، حق تعیین مسکن، لغو چند همسری، حق حضانت و سرپرستی کودکان؛
ـ  دخالت نکردن در روابط خصوصی زنان و به رسمیت شناخته شدن حق زن بر بدن خویش؛
ـ  حق سقط جنین رایگان؛
ـ  برخورداری از کمک های دولتی و تامین اجتماعی به جای مهریه؛
ـ  حق تحصیل رایگان و اجباری از دبستان تا دبیرستان و تحصیل رایگان در دانشگاه؛
ـ  ممنوعیت ازدواج کودکان و نوجوانان زیر ١٨ سال و آزادی کامل دختران در انتخاب همسر؛ و
ـ  برابری کامل در ارث و شهادت.

خشونت علیه زنان:
با آن که ما در خانواده و اجتماع روزانه در معرض خشونت های جسمی و روانی متعددی هستیم، نه تنها از هیچ حمایت قانونی در برابر این خشونت ها برخوردار نیستیم که جمهوری اسلامی یکی از عوامل و مشوق اصلی این خشونت هاست.

ما چه می خواهیم؟
ـ  رفع تمام تبعیض های مردسالارانه در قوانین کیفری؛
ـ  مبارزه با خشونت های جسمی و روانی علیه زنان و تضمین امنیت اجتماعی کامل آنان؛ و
ـ  مجازات شدید عاملان هر گونه خشونت جسمی و روانی علیه زنان، به ویژه در صورت وقوع قتل های ناموسی و تجاوز.


* این منشور را «جنبشی» به نام «جنبش نان و آزادی» با ای ـ میل برایم فرستاده است. آن را در برخی جاها ویرایش کرده ام.
ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!