«شما
دنیای ما را می پایید. شما هوایی را که دم می زنیم، زهرآلود نموده اید؛ آبی را که
می آشامیم، آغشته و فرآوری خوراکی را که می خوریم، از آن خود نموده اید. ما برای
جنگ های شما، زد و خورد می کنیم؛ در راه شما جان می سپاریم و آزادی مان را برای نگهداری
تان قربانی می کنیم. شما پس اندازهایمان را به حساب خود واریز نموده، طبقه میانی
جامعه ما را نابود کرده و از دلارهای مالیات هایمان برای فرونشاندن آز بی پایان
خود سود برده اید. ما بردگانی هستیم برای بنگاه هایتان؛ لاشه هایی که در امواج
صدایتان جان می گیریم و بندگانی برای آغاز تباهی تان. شما انتخابات ما را دزدیده،
رهبران ما را کشته و حقوق بنیادی مان را به عنوان انسان از میان برده اید. شما
دارایی مان را از آن خود نموده، شغل هایمان را به جاهای دیگر سپرده و یگانگی مان (منافع
مشترک؟!) را پاره پاره کرده اید. شما از بدبختی سود برده، پول رایج را بی ثبات
کرده و هزینه زندگی مان را افزایش داده اید. شما آزادی ما را از آن خود نموده،
آموزش مان را لخت نموده و شور و عشق مان را تقریبا فرونشانده اید. ما ضربه خورده
ایم؛ از ما خون می رود ... ولی زمانی برای خون دادن نداریم. ما می خواهیم نره غول
ها را به زانو درآوریم و شما گواه انقلاب ما خواهید بود. اکنون از سر راه کنار برو!»
از
پیامی دریافت شده
برگردان
از انگلیسی: ب. الف. بزرگمهر
*
گرچه این بیانیه از روحیه همبستگی با توده های مردم جهان کم و بیش دور بوده و
همزمان رگه هایی از سوسیال دمکراسی باختری و گونه ای کوته بینی هرج و مرج جویانه
در آن به چشم می خورد، از سمتگیری ضد سرمایه داری نیرومندی برخوردار است. پدیداری چنین
جنبشی در کشوری که رهبر حزب کمونیست آن نیز به راست می زند، زمینه ها و چشم
اندازهای تازه ای برای پویش و گسترش چپ انقلابی فراهم می آورد. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر