به بهانه ی نوشته ی
آقای مجید محمدی به نام «همه از دولتها پول می گیرند، اما ...»*
می
پرسید: آیا نمی توان یک جای بی دردسری میان راهزن خون آشام از یک طرف و مسیح شهید
از طرف دیگر یافت؟
چرا،
می توان! می توان صورتک بی گناهان را بر چهره زد و سپس به راهزنی خود ادامه داد.
می توان کم توقع بود و فقط برای آقای راهزن توبره کشی کرد؛ و سپس گفت:
خانم
ها، آقایان! من تنها یک توبره کش بیچاره هستم. بعلاوه، آقای راهزن مرا مجبور می
کند. چه کنم؟ مگر همه نمی کنند؟ مگر شما نمی کنید؟
تردیدی
نیست که راهزن خون آشام به چاکر نیازمند است و مسوولیت چاکر هم به اندازه ی ارباب
نیست؛ ولی آیا کوره ی پر نفیر شیطان که در آن انسان ها را کباب می کنند، بدون هیزم
کشان، بدون این ماموران معذور می توانست بسوزد؟ سوال مهمی است، اینطور نیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر