«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ آذر ۱۸, جمعه

جنگ علیه ایران آغاز شده است!


ایران دخالت سرویسهای اطلاعاتی باختری در انفجار در پادگان ملارد را رد کرده است.

روزنامه گاردین چاپ لندن، در شماره روز پنجشنبه ۸ دسامبر ۲۰۱۱ خود نوشته که عملیات نظامی «باختر» علیه ایران شروع شده است؛ هر چند شاید علنا اعلام نشده باشد.

شیموس میلن، نویسنده این مقاله با عنوان «جنگ علیه ایران آغاز شده است»، می نویسد:
«تعداد شواهدی که نشان می‌دهد جنگ مخفی آمریکا و اسرائیل علیه ایران با حمایت بریتانیا و فرانسه از هم اکنون آغاز شده، روز به روز افزایش می‌یابد. حمایت مخفیانه از گروه‌های مخالف کم کم به تلاش برای کشتن دانشمندان ایرانی، استفاده از جنگ افزار سایبری، حمله به تاسیسات موشکی، و کشتن یکی از فرماندهان ایرانی از جمله این شواهد است.»

نویسنده مقاله گاردین می‌نویسد، هر چند که این حملات مستقیما تائید نشده‌، اما در کنار سر تکان دادن‌ها و چشمک زدن‌های تاییدآمیز منابع اطلاعاتی و رساندن داستان‌های خصمانه‌ در مورد ایران به دست رسانه‌ها که عجیب‌ترین آن‌ها طرح ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا بود، قدرت‌های باختری هم فشاری بیشتر برای افزایش تحریم‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران وارد می کنند.

نویسنده مقاله ادامه می‌دهد که تصمیم بریتانیا به پیشگام شدن برای اعمال تحریم علیه تمام بانک‌های ایران و تحت فشار قرار دادن اتحادیه اروپا برای تحریم صنعت نفت ایران، منجر به حمله عده‌ای به سفارت بریتانیا در تهران در هفته گذشته و در پی آن، اخراج دیپلمات های ایرانی از لندن شد.

او می‌نویسد که این نمونه به خوبی نشان می‌دهد که چنین مناقشه‌ای چگونه می‌تواند به سرعت ابعاد بزرگتری به خود بگیرد؛ همانطور که سرنگون کردن یک هواپیمای جاسوسی آمریکا در خاک ایران در اوایل هفته نشان داد. آنچه که یک مقام اسرائیلی آن را «نوع جدیدی از جنگ» توصیف کرده، می‌تواند تبدیل به جنگی از نوع قدیمی‌تر آن بشود که می تواند برای همه خطرناک باشد.

نویسنده می افزاید که ماه گذشته مقام های وزارت دفاع بریتانیا به روزنامه گاردین گفتند که چنانچه آمریکا اجرای طرح حمله به ایران را جلو بیاندازد (که به عقیده آنها همینطور خواهد شد)، در آنصورت از «نیروی نظامی بریتانیا درخواست کمک می کند و این کمک را دریافت هم خواهد کرد.»

در ادامه مقاله گاردین آمده است که صرف نظر از هدف مقامات وزارت دفاع که می‌تواند آرام کردن افکار عمومی و یا هشدار دادن به آنها باشد، بیان این موضوع خود دارای اهمیتی فوق العاده است:
نیروی نظامی بریتانیا موافق است که به حمله بی دلیل آمریکا به ایران کمک کند.

شیموس میلن در ادامه مقاله می‌نویسد شواهد قابل اعتمادی که نشان دهد ایران به دنبال تولید سلاح هسته‌ای است، وجود ندارد.

در ادامه مقاله گاردین آمده است، همانگونه که پیش از آغاز جنگ علیه عراق گفته می‌شد، این بار هم قوی‌ترین ادعاها در رابطه با ایران بر اساس «اطلاعات سری» از طرف کشورهای باختری مطرح می‌شود. اما حتی جیمز کلپر، رئیس اطلاعات ملی آمریکا هم تصدیق کرده که شواهد حاکی از آن است که ایران برنامه خود برای تولید سلاح هسته‌ای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده و هنوز از سر نگرفته است.

به نوشته آقای میلن، ماجرا در کل بیشتر شبیه داستان «آلیس در سرزمین عجایب» است. ایران که می گوید برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد، در میان کشورهایی قرار دارد که خود سلاح هسته‌ای دارند:
آمریکا که در کشورهای همسایه یعنی افغانستان و عراق نیرو دارد و در سراسر منطقه هم دارای پایگاه‌های نظامی است؛ و همچنین اسرائیل، روسیه، پاکستان و هند.

آقای میلن در ادامه مقاله می‌نویسد:
«البته ایران یک کشور دیکتاتوری است؛ هر چند که به اندازه کشورهایی مانند عربستان سعودی سرکوبگر نیست. ایران در ۲۰۰ سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است؛ اما خود در دهه ۱۹۸۰ توسط عراق و با حمایت قدرت‌های باختری مورد تهاجم قرار گرفت. این در حالیست که آمریکا و اسراییل در طی ۱۰ سال گذشته به ۱۰ کشور یا اراضی خارج از خاک خود حمله کرده اند. بریتانیا هم به مدت بیش از یک قرن، خاک ایران را اشغال کرده، دولت‌های آن را برکنار کرده و از این کشور بهره برداری کرده است. پس در اینجا، چه کسی دیگری را مورد تهدید قرار می دهد؟»

روزنامه گاردین می‌نویسد یهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، اخیرا گفت که اگر او از رهبران ایران بود، «احتمالا» خواهان تولید سلاح هسته‌ای می‌بود. این ادعا که ایران برای «هستی اسرائیل» خطرناک است، هیچ واقعیت ندارد. «حتی اگر ایران توانایی تولید سلاح هسته‌ای را به دست آورد، همانطور که به اعتقاد عده‌ای آرمان واقعی این کشور است، باز هم در موقعیتی قرار ندارد که به کشوری حمله کند که بیش از ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای دارد و از طرف قوی‌ترین نیروی نظامی جهان حمایت می‌شود.»

به عقیده نویسنده مقاله، «حمله آمریکا و اسرائیل به ایران، مناقشه ای منطقه‌ای را به یک توفان آتشین جهانی تبدیل خواهد کرد. ایران قطعا در پاسخ، مستقیما و با کمک متحدانش به اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی متحد آمریکا در حاشیه خلیج فارس حمله خواهد کرد و مانع از عبور ۲۰ درصد از نفت صادراتی جهان از طریق تنگه هرمز خواهد شد. صرف نظر از کشتار و ویرانی‌های ناشی از این جنگ، تاثیر آن بر اقتصاد جهان غیر قابل تصور خواهد بود.»

در ادامه مقاله روزنامه گاردین آمده است که عقل و منطق حکم می‌کند که چنین اقدام خصمانه‌ای نباید صورت بگیرد.

نویسنده سپس می نویسد که تقریبا شکی نیست که دولت آمریکا بسیار محتاطانه در مورد حمله مستقیم به ایران فکر می‌کند. اما در اسرائیل، یهود باراک گفته است که برای دست زدن به چنین اقدامی کمتر از یک سال وقت هست؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، از اتخاذ «تصمیمی درست در زمان درست» صحبت کرده است.

آقای میلن در پایان مطلب خود می‌نویسد:
«شاید این حمله انجام نگیرد. شاید هدف از بحث‌ درباره این جنگ، بیشتر ایجاد بی ثباتی باشد تا دست زدن به یک حمله تمام عیار؛ اما شکی نیست که کسانی در آمریکا، بریتانیا و اسرائیل هستند که نظر دیگری دارند. اشتباه در محاسبه، احتمال دارد که تعادل را به ضرر ایران برهم بزند. اگر با حمله به ایران شدیدا مخالفت نشود، امکان دارد که این حمله تبدیل به بزرگترین جنگ خاور میانه بشود.»

برگرفته از «بی بی سی»:

این نوشتار در برخی جاها از سوی اینجانب ویرایش شده است. برجسته نمایی ها نیز از آن من است.        ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!