۹/۷ درصد «با درآمد بدون کار»
نکته ای درباره ی آمارهای نموده شده!
بیش تر ما می دانیم که با سود بردن از آمار و نمودارهای آماری چه ترفندهایی می توان بکار بست که سیاه را سپید و سپید را سیاه نشان داد و با درآمیختن دوغ و دوشاب، واقعیت ها را پنهان نمود. در آمارهای نموده شده زیر که به گمانم خوش بینانه ترین گزینه ها و «واریانت» ها در آن گنجانده شده، دانسته مرز میان «کودکان کار»، کسانی که باید آموزش ببینند و بازیگوشی کنند، با کسانی که به سن راستین کار رسیده اند، خراشیده و برداشته شده است. با درآمیزی «کودکان کار» با سایر گروه های سنی، دانسته آماری نادرست سرهمبندی شده که به عنوان نمونه درصد خانوارهای ایرانی بدون حتا یک شاغل در خانوار را چندین درصد پایین تر از اندازه ی راستین آن نشان می دهد؛ گرچه حتا اگر تنها همان دو آمار «عنوان» و «زیرعنوان» این گزارش به یک آمارگر یا کسی که تا اندازه ای از این رشته سر در می آورد، نشان داده شود، با خود خواهد گفت:
«چه جامعه ی خاک بر سری!» و شما چنین خاکی به سر توده های مردم ایران ریخته اید! ننگ بر شما!
ب. الف. بزرگمهر ٢۷ فروردین ماه ١٣٩١
۲۲/۵ درصدخانوارهای ایرانی بدون حتا یک شاغل!
در سال ٨٩ در ایران ٢٢/۵ درصد خانوارها «بدون فرد شاغل»، ۵۵/٤ درصد دارای «یک نفر شاغل»، ١۷/٢ درصد دارای «دو نفر شاغل» و ٤/٩ درصد دارای «سه نفر شاغل و بیشتر» بودهاند.
نتایج بررسی های بانک مرکزی از وضعیت اشتغال در کشور در سال ۸۹ گویای آن است که در میان افراد شش ساله و بیشتر خانوارها، ۳۰/۵ درصد «شاغل»، ۴/۰ درصد «بیکار»، ۹/۷ درصد «با درآمد بدون کار»، ۲۴/۳ درصد «محصل»، ۲۶/۵ درصد «خانهدار» و ۵/۰ درصد متعلق به سایر گروهها بودهاند. برپایه ی یافتههای بالا، سهم افراد محصل و افرادی که در سایر گروهها طبقهبندی شدهاند در سنجش با سال پیش کاهش و سهم افراد شاغل، بیکار، با درآمد بدون کار و خانهدار افزایش داشته است.
بررسی مزبور نشان میدهد که در میان اعضای مذکر شش ساله و بیشتر خانوارها، ۵۲/۲ درصد «شاغل»، ۵/۹ درصد «بیکار» ۱۱/۱ درصد «با درآمد بدون کار»، ۲۴/۵ درصد «محصل» و ۶/۳ درصد مربوط به سایر گروهها بوده اند. این نتایج نشان میدهد که درصد افراد مذکر محصل و افرادی که در سایر گروهها طبقهبندی شدهاند، نسبت به سال قبل کاهش و درصد افراد شاغل، بیکار و با درآمد بدون کار افزایش داشته است.
در میان اعضای مؤنث شش ساله و بیشتر خانوارها، سهم افراد «شاغل»، «بیکار»، «با درآمد بدون کار»، «محصل» و «خانهدار» به ترتیب ۸/۷ درصد، ۲/۰ درصد، ۸/۳ درصد، ۲۴/۱ درصد و ۵۳/۲ درصد بوده است. سهمهای مشابه در سال ۱۳۸۸ به ترتیب ۸/۰ درصد، ۲/۰ درصد، ۸/۰ درصد، ۲۵/۶ درصد بوده است.
برپایه ی نتایج این بررسی، ۲۲/۵ درصد خانوارها «بدون فرد شاغل»، ۵۵/۴ درصد دارای «یک نفر شاغل»، ۱۷/۲ درصد دارای «دو نفر شاغل» و ۴/۹ درصد دارای «سه نفر شاغل و بیشتر» بودهاند. در مقایسه با سال ۱۳۸۸ درصد خانوارهای با «یک نفر شاغل» کاهش و درصد خانوارهای «بدون فرد شاغل»، با «دونفر شاغل» و با «سه نفر شاغل و بیشتر» افزایش داشته است.
پراکندگی افراد شاغل خانوارها بر حسب رشته فعالیت اصلی محل کار در سال ۱۳۸۹ گویای آن است که ۴/۱ درصد در بخش «کشاورزی، دامپروری، شکار، جنگلداری و ماهیگیری»، ۱۸/۱ درصد در بخش «صنعت و معدن»، ۹ درصد در بخش «برق، گاز و آب»، ۱۴/۲ درصد در بخش «ساختمان»، ۲۱/۵ درصد در بخش «عمدهفروشی، خردهفروشی، هتلداری و رستوران»، ۱۱/۷ درصد در بخش «حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات»، ۷/۶ درصد در بخش «خدمات مالی، بیمه، ملکی، حقوقی و تجاری» و ۲۱/۹ درصد در بخش «خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی» شاغل بوده اند.
در سال مورد بررسی، پراکندگی افراد شاغل خانوارها بر حسب میزان سواد و رشته فعالیت محل کار نشان میدهد که بیشترین تعداد افراد شاغل بیسواد و با آموزش ابتدایی و راهنمایی و متوسطه به ترتیب با سهمی معادل ۲/۰، ۴/۱ و ۱۲/۶ درصد در بخش «عمده فروشی، خردهفروشی، هتلداری و رستوران» و بیشترین تعداد افراد قادر به خواندن و نوشتن با سهمی معادل ۵ درصد در بخش «ساختمان» اشتغال داشتهاند. بیشترین تعداد افراد شاغل دارای تحصیلات دانشگاهی نیز با سهمی معادل ۱۲/۹ درصد در بخش «خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی» به کار اشتغال داشتهاند.
بررسی یادشده نشان میدهد که ۶/۳ درصد از اعضای شاغل خانوارها کارفرما، ۳۲/۱ درصد کارکن مستقل، ۱۹/۱ درصد کارکن مؤسسات دولتی و عمومی، ۳۹/۸ درصد کارکن مؤسسات خصوصی و ۲/۷ درصد کارکن خانوادگی و کارآموز بدون مزد بودهاند.
«افکارنیوز» ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
نکته ای درباره ی آمارهای نموده شده!
بیش تر ما می دانیم که با سود بردن از آمار و نمودارهای آماری چه ترفندهایی می توان بکار بست که سیاه را سپید و سپید را سیاه نشان داد و با درآمیختن دوغ و دوشاب، واقعیت ها را پنهان نمود. در آمارهای نموده شده زیر که به گمانم خوش بینانه ترین گزینه ها و «واریانت» ها در آن گنجانده شده، دانسته مرز میان «کودکان کار»، کسانی که باید آموزش ببینند و بازیگوشی کنند، با کسانی که به سن راستین کار رسیده اند، خراشیده و برداشته شده است. با درآمیزی «کودکان کار» با سایر گروه های سنی، دانسته آماری نادرست سرهمبندی شده که به عنوان نمونه درصد خانوارهای ایرانی بدون حتا یک شاغل در خانوار را چندین درصد پایین تر از اندازه ی راستین آن نشان می دهد؛ گرچه حتا اگر تنها همان دو آمار «عنوان» و «زیرعنوان» این گزارش به یک آمارگر یا کسی که تا اندازه ای از این رشته سر در می آورد، نشان داده شود، با خود خواهد گفت:
«چه جامعه ی خاک بر سری!» و شما چنین خاکی به سر توده های مردم ایران ریخته اید! ننگ بر شما!
ب. الف. بزرگمهر ٢۷ فروردین ماه ١٣٩١
|||||||||||||||||||||||||
۲۲/۵ درصدخانوارهای ایرانی بدون حتا یک شاغل!
در سال ٨٩ در ایران ٢٢/۵ درصد خانوارها «بدون فرد شاغل»، ۵۵/٤ درصد دارای «یک نفر شاغل»، ١۷/٢ درصد دارای «دو نفر شاغل» و ٤/٩ درصد دارای «سه نفر شاغل و بیشتر» بودهاند.
نتایج بررسی های بانک مرکزی از وضعیت اشتغال در کشور در سال ۸۹ گویای آن است که در میان افراد شش ساله و بیشتر خانوارها، ۳۰/۵ درصد «شاغل»، ۴/۰ درصد «بیکار»، ۹/۷ درصد «با درآمد بدون کار»، ۲۴/۳ درصد «محصل»، ۲۶/۵ درصد «خانهدار» و ۵/۰ درصد متعلق به سایر گروهها بودهاند. برپایه ی یافتههای بالا، سهم افراد محصل و افرادی که در سایر گروهها طبقهبندی شدهاند در سنجش با سال پیش کاهش و سهم افراد شاغل، بیکار، با درآمد بدون کار و خانهدار افزایش داشته است.
بررسی مزبور نشان میدهد که در میان اعضای مذکر شش ساله و بیشتر خانوارها، ۵۲/۲ درصد «شاغل»، ۵/۹ درصد «بیکار» ۱۱/۱ درصد «با درآمد بدون کار»، ۲۴/۵ درصد «محصل» و ۶/۳ درصد مربوط به سایر گروهها بوده اند. این نتایج نشان میدهد که درصد افراد مذکر محصل و افرادی که در سایر گروهها طبقهبندی شدهاند، نسبت به سال قبل کاهش و درصد افراد شاغل، بیکار و با درآمد بدون کار افزایش داشته است.
در میان اعضای مؤنث شش ساله و بیشتر خانوارها، سهم افراد «شاغل»، «بیکار»، «با درآمد بدون کار»، «محصل» و «خانهدار» به ترتیب ۸/۷ درصد، ۲/۰ درصد، ۸/۳ درصد، ۲۴/۱ درصد و ۵۳/۲ درصد بوده است. سهمهای مشابه در سال ۱۳۸۸ به ترتیب ۸/۰ درصد، ۲/۰ درصد، ۸/۰ درصد، ۲۵/۶ درصد بوده است.
برپایه ی نتایج این بررسی، ۲۲/۵ درصد خانوارها «بدون فرد شاغل»، ۵۵/۴ درصد دارای «یک نفر شاغل»، ۱۷/۲ درصد دارای «دو نفر شاغل» و ۴/۹ درصد دارای «سه نفر شاغل و بیشتر» بودهاند. در مقایسه با سال ۱۳۸۸ درصد خانوارهای با «یک نفر شاغل» کاهش و درصد خانوارهای «بدون فرد شاغل»، با «دونفر شاغل» و با «سه نفر شاغل و بیشتر» افزایش داشته است.
پراکندگی افراد شاغل خانوارها بر حسب رشته فعالیت اصلی محل کار در سال ۱۳۸۹ گویای آن است که ۴/۱ درصد در بخش «کشاورزی، دامپروری، شکار، جنگلداری و ماهیگیری»، ۱۸/۱ درصد در بخش «صنعت و معدن»، ۹ درصد در بخش «برق، گاز و آب»، ۱۴/۲ درصد در بخش «ساختمان»، ۲۱/۵ درصد در بخش «عمدهفروشی، خردهفروشی، هتلداری و رستوران»، ۱۱/۷ درصد در بخش «حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات»، ۷/۶ درصد در بخش «خدمات مالی، بیمه، ملکی، حقوقی و تجاری» و ۲۱/۹ درصد در بخش «خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی» شاغل بوده اند.
در سال مورد بررسی، پراکندگی افراد شاغل خانوارها بر حسب میزان سواد و رشته فعالیت محل کار نشان میدهد که بیشترین تعداد افراد شاغل بیسواد و با آموزش ابتدایی و راهنمایی و متوسطه به ترتیب با سهمی معادل ۲/۰، ۴/۱ و ۱۲/۶ درصد در بخش «عمده فروشی، خردهفروشی، هتلداری و رستوران» و بیشترین تعداد افراد قادر به خواندن و نوشتن با سهمی معادل ۵ درصد در بخش «ساختمان» اشتغال داشتهاند. بیشترین تعداد افراد شاغل دارای تحصیلات دانشگاهی نیز با سهمی معادل ۱۲/۹ درصد در بخش «خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی» به کار اشتغال داشتهاند.
بررسی یادشده نشان میدهد که ۶/۳ درصد از اعضای شاغل خانوارها کارفرما، ۳۲/۱ درصد کارکن مستقل، ۱۹/۱ درصد کارکن مؤسسات دولتی و عمومی، ۳۹/۸ درصد کارکن مؤسسات خصوصی و ۲/۷ درصد کارکن خانوادگی و کارآموز بدون مزد بودهاند.
«افکارنیوز» ۲۶ فروردين ۱۳۹۱
این گزارش از سوی اینجانب ویرایش شده است. زیرعنوان را نیز من افزوده ام. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر