«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ خرداد ۱۱, پنجشنبه

شو سفیر و جای قم، رُم را بچسب!


از بحران اقتصادی تا «سوء تفاهم فرهنگی» و یا هر خبر دیگری که نظر عموم مردم را به خود جلب کند، می‌توان در «اس‌ام‌اس» هایی که فرستاده می‌شود، یافت. دشواری های اقتصادی، سهمیه بندی بنزین، سوء تفاهم فرهنگی و یورش امریکا از مهم ترین جُستارهایی است که این روزها اندیشه ی مردم و «اینباکس» گوشی‌های همراه مردم ایران را انباشته است.

ستاد تبصره ١٣ اعلام کرد:
در صورت پایان یافتن سهمیه بنزین، رانندگان محترم در باک خودرو بش...ند. چرخ ماشین که از چرخ مملکت سنگین‌تر نیست؛ ما ری...م؛ چرخید! شما هم بش...د؛ حتماً میچرخد!

***

شهروند محترم! شما دیروز پیرامون یک قصابی مشاهده شده اید که نشانه ی پولدار بودن شماست؛
لطفا جهت انصراف از یارانه به آدرس زیر مراجعه نمایید:

***

می نویسیم موسی و عیسی
می خوانیم موسا و عیسا
پرسش: تولید ملی و ثروت ملی را چه بخوانیم؟
پاسخ: تولید ملا و ثروت ملا

***

می دونید چرا با ازدواج دین آدم کامل میشه؟
چون تا پیش از ازدواج فکر می کنی دنیا بهشته؛ اما بعدش به دوزخ هم باور پیدا می کنی!

***

آن جا که آزادی نیست، اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد، اجازه نمی دادند که رای بدهی!
مارک تواین

***
فدراسیون فوتبال اعلام کرد:
به تعدادی داور بدون خواهر مادر و همسر نیازمندیم!

***

کار هر کس نیست همسر داشتن
مرد خر می خواهد و پول خفن
سعدی (بعد از اجرای هدفمندی یارانه ها)

***

داشتن اصل شناسنامه برای صدور المثنی الزامی است
ثبت احوال …

***

فقط یه آخوند ایرانی میتونه طوری از بهشت و جهنم و حیات پس از مرگ صحبت کنه که انگار «لیدر» توره و هفته ای یک بار میره و برمی گرده!

***

نظراتی در باره خبرِ آمریکا چهارشنبه به ایران حمله می‌کند!:
·         ما ٤ شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه!
·         من چهارشنبه چک دارم!
·         منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم. برم جنگ، نَرَم جنگ ...
·         پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم ...
·         حالا من چی بپوشم؟!
·         ما شماره ماشین مون فرده، فکر نکنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!
·         میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا!
·         سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جمعه بریم دَدَر!
·         شام هم میدن؟
·         ایول، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
·         بگو سر راه نون بگیره ...
·         ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ٣ ـ ٤ حمله کنن بعد از ناهار

***
نظراتی در مورد سوء تفاهم فرهنگی در برزیل:
در خیابان
زن: مرتیکه، معلوم هست داری چه غلطی می کنی؟
مرد: حساس نشو، حساس نشو… این یه سوء تفاهم ناشی از اختلاف فرهنگی بیشتر نیست!

***
متلک ٢٠١٢:
خانومی می آی بین خودمون اختلاف فرهنگی ایجاد کنیم و دچار سوء تفاهم بشیم؟!

***

در مراسم خواستگاری
دختر: برای من، نداشتن اختلاف فرهنگی از هرچیز دیگه ای مهمتره.
پسر: ای بابا، مگه بدون داشتن سوء تفاهم ناشی از اختلاف فرهنگی هم می شه ازدواج کرد؟ یهو بگو سردمزاجی دیگه!

***

زین پس به جای واژه زشت و بی معنای «ترشیده» بگوییم: «در آرزوی سوء تفاهم»!

***

یک مشاور خانواده:
برای داشتن ازدواج موفق، باید از سوء تفاهم به تفاهم برسید!

***
اخبار مشکوک:
ایران با همه کشورها تفاهم نامه امضا می کند!

***

هرچند تن تو، مانتوی تنگی بود
بر پای تو دامن گلی رنگی بود
انگی که به من زدی مرا ننگی بود
چون ناشی از اختلاف فرهنگی بود!

***

شو سفیر و جای قم، رُم را بچسب!
تا که هستی مرد، خانم را بچسب!
داخل استخرهای مختلط
تو فقط سوء تفاهم را بچسب!

***
شدم رسوای عام و خاص مردم
خودم را دوست دارم تا کنم گم
نکردم کار قابل داری آنجا
تمامش بود یک سوء تفاهم!

برگرفته از تارنگاشت «ملی ـ مذهبی» که همچنان میان چپ و راست سرگردان است. نمی دانم چرا نامی که بر خود نهاده اند، مرا یاد شترمرغ می اندازد؟! امیدوارم خداوند رحمان و رحیم شان که بی گفتگو چهره ای خندان تر از «الله قاسم الجبارین» آن یکی ها دارد، راستگوترین ها و راستکردارترین هایشان را از سوء تفاهم درآورده به «راه چپ» راهنمایی فرماید!   الهی آمین!

این طنزنوشته از سوی اینجانب ویرایش و پاکیزه نویسی شده است.

ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!