«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

دزدی که دزد می جوید!


آتش  زهد و ریا خرمن دین  خواهد سوخت
حافظ  این  خرقه  پشمینه  بینداز  و  برو

محمدرضا رحیمی پس از اعلام نامش به عنوان یکی از متهمان پرونده اختلاس بیمه ایران در دادگاه، شب گذشته جلسه «ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی» را برگزار کرد.

جلسه «ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی» شامگاه دیروز (دوشنبه) به ریاست محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری برگزار شد.

آنگونه که «پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری» گزارش کرده، در این جلسه درخصوص برنامه های این ستاد برای تشدید اقدامات در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادی، بحث و تبادل نظر شده و پیشنهادات و راهکارهایی در جهت کاهش بزهکاری های اقتصادی و جلوگیری از سوء استفاده‌های مالی در میان گذاشته شد.

صبح روز گذشته پیش از برگزاری جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به ریاست آقای رحیمی، هشتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه ایران هم برگزار و در آن «د.س» یکی از متهمان پرونده اختلاس بیمه اعلام کرد که ١/۵ میلیارد تومان به حساب آقای «م. ر.» رییس پیشین «دیوان محاسبات» واریز کرده و این فرد از او کلاهبرداری کرده است.

به نظر می‌رسید، منظور متهم اختلاس بیمه ایران از  «م. ر.»، محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهور است که البته نماینده دادستان در یکی از جلسات دادگاه رسماً اعلام کرد که نام محمدرضا رحیمی در این پرونده به عنوان رییس پیشین دیوان محاسبات کشور عنوان شده است.

اختلاس‌گران بیمه ایران یا همان حلقه خیابان فاطمی
نخستین بار ١۷ فروردین ٨٩، الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس هشتم، آقای رحیمی رییس پیشین «دیوان محاسبات» را متهم به دست داشتن در اختلاس بیمه ایران کرد. وی که با خبرنگاران گفت‌وگو می‌کرد، گفته بود:
«آقای رحیمی رییس حلقه خیابان فاطمی است و این حلقه در خصوص توزیع درآمدهای منابع فاسد تصمیم‌گیری می‌كرده و تقریباً تمام اعضای این حلقه دستگیر شده‌اند الا آقای رحیمی.»

آقای نادران از وجود تبعیض در برخورد و بازداشت اعضای این حلقه گلایه کرده و گفته بود:
«آقای جابر ابدالی، الیاس محمودی و آقای مسعودی اعضای این حلقه بودند و سایر افراد این حلقه دستگیر شده‌اند و این حلقه منابع فاسد جمع‌آوری شده را توزیع می‌كردند و آقای جابر ابدالی حساب‌ها و چك‌ها را امضاء می‌كرده است اما اینكه گفته شود در توزیع پول‌ها آقای رحیمی نقش نداشته است بررسی دست‌خط‌ها كار مشكلی نیست چرا كه پس از بررسی مشخص می‌شود چه كسی چك‌ها را تنظیم كرده است.مهمتر از همه در این حلقه توزیع و تامین پول‌های فاسد است كه آقای رحیمی باید نسبت به منابع این پول‌ها به مردم و دستگاه قضایی باید پاسخگو باشد.»

حمایت رییس از معاون خود
آقای احمدی‌نژاد روز گذشته در جریان سفر به کرمانشاه برای افتتاح چند پروژه عمرانی با دفاع تلویحی از معاون اول خود گفت:
«فحش دادن به دولت که هنر نیست؛ فعلا بنده و همکارانم سیبل هستیم؛ اگر جرات دارند بروند سراغ ...»

رییس دولت دهم چند روز پیش هم با به روزرسانی تارنگاشت شخصی خود نوشته بود:
«افرادی هستند که اجرای عدالت را تا حدی دوام می آورند؛ تا زمانیکه برای دیگران اجرا شود، تشویق و حمایت می‌کنند و ندای عدالت خواهی سر می دهند؛ اما به محض اینکه نوبت خودشان می شود، فریاد مخالفت سر می دهند و در مقابل اجرای عدالت می ایستند.»

با میان آمدن دوباره ی نام آقای محمدرضا رحیمی به عنوان یکی از متهمان اختلاس بیمه ایران در روزهای گذشته، پس از برگزاری دادگاه اختلاس بیمه ایران، یکی از تارنگاشت ‌های وابسته به دولت اعلام کرد که رحیمی از یکی از متهمین پرونده اختلاس بیمه، پول گرفته است.

آقای توکلی که از منتقدان برخی از سیاست‌های دولت در مجلس است، بر لزوم برخورد با رحیمی تاکید می‌کند و می‌گوید:
«قوه قضائیه نباید بیش از این در تعقیب یک متهم به خاطر برخورداری از قدرت سیاسی وی تعلل کند و احمدی‌نژاد هم باید به خیلی چیزها تن دهد؛ اما فاصله بین حرف و عمل او زیاد است.»

طی روزهای گذشته علاوه برشماری از نمایندگان مجلس، برخی از فعالین سیاسی و دانشجویی بر لزوم احضار و رسیدگی به اتهامات وارده به آقای رحیمی از سوی دستگاه قضایی تاکید کرده‌اند.

«انتخاب»     ٢٣ خرداد ماه ١٣٩١


این گزارش از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است. عنوان و سروده ی بالای آن از حافظ  نیز از آنِ من است.      ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!