«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ تیر ۱۶, جمعه

دسته گل تازه ی «خانم برگزیده»!


این ویدئو را دوست "ناشناس"م فرستاده است. یک پیشواز گرم و دسته گلی برای «نیوت گینگریچ» از سوی «خانم برگزیده»! او هم برایشان سخنرانی می کند. لابلای سخنانش، چیزهای درستی هم می گوید که اگر شیوه ی اندیشگی اش، پیشینه ی دله دزدی های مالیاتی اش که دستِ کم یکبار محکومیت وی را در پی داشته و عملکرد ضد انسانی اش را ندانی، با خود می گویی:
چه آدم خوب و آگاهی!

از همان ابتدای سخنرانی اش هم قاپ به پیشواز آمدگان و شنوندگانش را که به گمانم آمیزه ای از گروه های راست ایرانی تبار امریکایی* هستند، می دزدد:
«همه دوستانم از امریکا که من صبح وقتی رسیدم آن ها را دیدم، به من گفتند که عجب گردهمایی شگفت انگیز و نیرومندی دیروز داشته اید!» و فراموش نمی کند که «خانم برگزیده» را نیز بسیار محترمانه با عنوان «خانم رییس جمهور رجوی» نام ببرد!

خوب! تا اینجای کار روشن است که «خانم برگزیده» و سازمانی که او به آن وابسته است، کامیابی درخشان تازه ای بدست آورده اند: هم پیمانی با امپریالیست های امریکایی و البته با هارترین و پلیدترین جناح های آن!

خوشبختانه، ویدئو زیرنویس پارسی دارد و سایر گفته های نامبرده را می توان به آسانی خواند و دریافت. تنها بر یک نکته دیگر از سخنان وی انگشت می گذارم که گرچه پیش تر نیز روشن بود؛ ولی اینجا از زبان یکی از نیرومندترین نمایندگان راست ترین جناح حاکمیت ایالات متحد بر زبان می آید. وی می گوید:
«... آنچه در کمپ لیبرتی روی می دهد، یک خیانت بزرگ به تعهد امریکا در برابر کسانی است که به صورت فعال در زمانی که ما به کمک آنها نیاز داشتیم به ما کمک کردند.» به این ترتیب، یکبار دیگر روشن می شود که این تنها رژیم اسلام پناه و ضدخلقی جمهوری اسلامی نبوده که به «شیطان بزرگ» در عراق (و البته افغانستان، بوسنی هرزگوین و ...) در پیشبرد آماج هایشان کمک رسانده که آن سازمان دوزخی نیز از چنین کار خداپسندانه ای خودداری نکرده است!

با خود می اندیشم:
«اگر بنیانگزاران آن سازمان، زنده بودند و این فیلم را می دیدند، دیوانه سر و از شرم سر به کوه و بیابان گذاشته، خود را از چشم مردم پنهان می کردند ...»

ب. الف. بزرگمهر     ١٦ تیر ماه ١٣٩١

* از دید من، برخلاف برخی از نیروها که سازمان دوزخی «مجاهدین» را همچنان سازمانی با گرایشات چپروانه می پندارند، این سازمان از مدت ها پیش در موضع راست و حتا راست تندرو قرار داشته و به همین دلیل بر گرایش آن به سوی هم پیمانی و همدستی با «سلطنت طلبان» و دیگر گروه های راست تندرو که زیر چتر وزارت امور خارجه ی ایالات متحد هماهنگ شده اند، افزوده شده و می شود. افزون بر این، عملکرد این سازمان در فرانسه، ایالات متحد و دیگر کشورها و همسویی هرچه بیش تر با سیاست های راست ترین جناح های امپریالیستی باختر زمین، اندازه و ژرفای آلودگی و بازیچه ی دست بودن این سازمان را نشان می دهد. نکته ی درنگ پذیر آن است که بخش عمده ی حاکمیت ایران نیز بویژه در چند سال کنونی، با همه ی سیاه بازی ها و نمایش های روحوضی آن، کم و بیش همین روند را پیموده است!




http://youtu.be/YB7yVp_tBxQ


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!