«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

کدام اسب امروز بر خر مراد سوار است؟


این آقا که در تصویر با کراوات آبی آسمانی می بینید، شیخ محمد، نخست وزیر امارات و حاکم دبی است که برای دیدن مسابقات اسب سواری در «نیومارکت» به «الیزابت نشین» بریتانیا آمده اند؛ در آنجا دیگر نیازی به دستار و عبا ندارند؛ گرچه تسبیح شاید! چون برای سرگرمی هم شده تا کمی به هیجان آیند، شاید بر روی اسبی نیز شرط بندی کرده باشند. می انگارم که می دانید در دین اسلام، شرط بندی برای و بر روی هر چیزی بد است، جز اسب و چند مورد دیگر که به دلیل نم کشیدن و آب رفتن آگاهی های دینی ام، آنها را از یاد برده ام.

ـ یا الله! کدام اسب امروز بر خر مراد سوار است؟

و خداوند که تازه چشمش به او با آن دَک و پوز در آنجا افتاده، بی آنکه پاسخ پرسش وی را بدهد، می فرماید:
راستی! تو مگر از نوادگان شیخ زائد آل نهیان نیستی؟! آنجا چکار می کنی؟ زودتر بیا که جای تو آنجا در روی زمین نیست؛ همه ی نوادگان وی نیز چون خود او زائد هستند!

خداوند انشاء الله تخم و ترکه ی همه شان را از زمین برکند! الهی آمین!

ب. الف. بزرگمهر     ٢٨ تیر ماه ١٣٩١ 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!