حالا وقت اش است
که حساب ات را تسويه کنی
با وجدان فريب خورده ات .
وقت اش است
که فکر کهنه ات را بياندازی دور
و بيايی به جمع انسان هايی
با فکر نو نوار
در هرکجا که هستی
با هر زبان که می نويسی
خرده ريز الفبای ات را
تا ببينی انسان ها
با دو زبان بيش تر سخن نمی گويند با
همديگر
با زبان حکومتگران
يا زبان محکومان
مثل همين زبان ويرانگر زلزله
که ويرانی را ترجمه کرد اين بار
از زبان کاخ نشين حکومتگر
به زبان محرومان ترک زبان .
تو با کدام طرف و بر کدام طرفی
از زبان که با که سخن می گويی ؟
بيش از اين
خود را شرمسار تاريخ مکن
و سخن مگو
با زبان حاکمان با مردم
وقت اش است حالا
که بيايی به جمع انسان های نوانديش
به جمع يک زبان کارگران و زحمت کشان
چه ترک ها
يا غير ترک ها باشند.
پيامک های ات را مثل همين روزهای همدردی
به زبان مشترک محرومان بنويس و
شليک کن
به کاخ
بی خبر از زلزله و سيل
حکومت کنندگان.
خدامراد فولادی ٢۵ امرداد ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر