«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

تلنگری به موقع بر وجدان جوک گويان عليه ترک ها!


حالا وقت اش است

که حساب ات را تسويه کنی

با وجدان فريب خورده ات .

وقت اش است

که فکر کهنه ات را بياندازی دور

و بيايی به جمع انسان هايی

با فکر نو نوار

در هرکجا که هستی

با هر زبان که می نويسی

خرده ريز الفبای ات را

تا ببينی انسان ها

با دو زبان بيش تر سخن نمی گويند با همديگر

با زبان حکومتگران

يا زبان محکومان

مثل همين زبان ويرانگر زلزله

که ويرانی را ترجمه کرد اين بار

از زبان کاخ نشين حکومتگر

به زبان محرومان ترک زبان .

تو با کدام طرف و بر کدام طرفی

از زبان که با که سخن می گويی ؟

بيش از اين

خود را شرمسار تاريخ مکن

و سخن مگو

با زبان حاکمان با مردم

وقت اش است حالا

که بيايی به جمع انسان های نوانديش

به جمع يک زبان کارگران و زحمت کشان

چه ترک ها

يا غير ترک ها باشند.

پيامک های ات را مثل همين روزهای همدردی

به زبان مشترک محرومان بنويس و

شليک کن

به کاخ

بی خبر از زلزله و سيل

حکومت کنندگان.


خدامراد فولادی                     ٢۵ امرداد ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!