«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

بار خدایا! بلا و مُلّا و یهودا را از ما بگردان!


در مازندران علا نام حاكمي بود، سخت ظالم. خشكسالي روي نمود؛ مردم به استسقاء بيرون رفتند. چون از نماز فارغ شدند، امام بر منبر دست به دعا برداشته، گفت:
«الهم ادفع عنا البلاء و الوباء و العلاء » (بار خدايا، بلا و وبا و «علا» را از ما بگردان!)

عُبید زاکانی

* استسقاء = در جستجوی آب

عنوان از اینجانب است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!