رویدادهای ماه ها و هفته های گذشته
تاکنون بخوبی نشان داده است که نیروهای امپریالیستی، زمینه های افزایش تنش و
درگیری با رژیم تبهکار جمهوری اسلامی را که از اندک پشتوانه ی توده ای نیز
برخوردار نیست، از هرباره فراهم نموده و هربار چاله ی تازه ای جلوی پای آن می کند.
اینک، چندی است حاکمیت مافیایی ترکیه نیز همراستا با حاکمیت رژیم سهیونیستی
اسراییل، نقشی گام به گام مهم تر در
پیشبرد سیاست نیروهای امپریالیستی در منطقه ی خاورمیانه و بر ضد ایران بر دوش
گرفته است؛ نقشی ماجراجویانه و از برخی جنبه ها، بویژه از جنبه ی جغرافیای سیاسی،
بس خطرناک تر و هموارکننده تر از نقش اسراییل! پرداختن به این جُستارها و یادآوری
پیشینه های تاریخی آن در چارچوب این یادداشت کوتاه و فشرده نمی گنجد. در اینجا،
تنها بر یک نکته انگشت می گذارم که
نابخردانه ترین جنبه ی سیاست همدستی رژیم ترکیه با سیاست های امپریالیستی و در
تارک آنها امپریالیسم یانکی را به نمایش می گذارد؛ سیاستی که در آن رژیم ترکیه،
خود و مردم این کشور را در اندازه ی پادویی نادان و نابخرد فرومی کاهد.
یورش ترکیه به سوریه، چنانچه از درازا و
پهنای گسترده تری برخوردار شود، بی گمان از سویی پای، رژیم جمهوری اسلامی را نیز
که از گشودن دشواری های توده های مردمش درمانده و هر روز بیش تر در گل فرو می رود
به جنگی "پُر برکت" باز نموده، دشواری های بیشمار دیگری برای توده های
مردم ایران، افزون بر دشواری های کنونی شان، فراهم می آورد و از سوی دیگر، آغازگر
اجرای نقشه ی «خاورمیانه نوین» امپریالیست های یانکی که هنوز در مرحله ی جنینی است،
خواهد شد.
یکی از بخش های مهم و اثرگذار چنان نقشه
ی اهریمنی*، پدیداری کشور تازه ی «کردستان
بزرگ» از به هم پیوستن بخش هایی از مناطق کردنشین ایران، سوریه و ترکیه با آنچه
زیر عنوان «اقلیم کردستان عراق» پیش تر پا به جهان نهاده، خواهد بود که به دلیل
نارسایی های ژرف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که در ملی گرایی تندروانه ی برخی
نیروهای کُرد بخوبی بازتاب یافته، همه ی شرایط دگردیسگی به "کشوری" گوش
به فرمان، مانند "کشور"های پدیدار شده پس از فروپاشی جمهوری سوسیالیستی
فدرال یوگسلاوی را داراست.** بخش عمده ای
از کُردها، شاید رویهمرفته بیش از دوسوم آن ها، در بخش خاوری کشور ترکیه می زیند.
به این ترتیب، آن رژیم نابخرد نیز مانند رژیم جمهوری اسلامی، سرگرم بریدن شاخه ای است
که خود روی آن نشسته و شاید در نخستین گام ها، قربانی سیاست تبهکارانه ی خود شود. خوشبختانه،
پیشبرد سیاست های امپریالیستی در خاورمیانه با دشواری بزرگ تری نیز روبروست که از
دید من، چنانچه چنین چالشی در کار نبود، ماشین نظامی «یانکی» ها بسی زودتر بر ضد
میهن مان بکار می افتاد. امپریالیست ها از گسترش دامنه ی جنگ بگونه ای مهار نشده
به دیگر منطقه های پیرامون که بی گفتگو، قفقاز، آسیای میانه، بخش هایی از روسیه و
حتا اروپا را دربر خواهد گرفت، هراسناکند و از همین رو به سیاست «موزاییکی نمودن»
جنگ و درگیری نظامی بگونه ای که همواره آن را در چارچوب آماج های خود مهار و
مدیریت نمایند، گرایش دارند. این جنبه از چالش، همچنان به سود خلق های منطقه و
نیروهای صلح جو و پیشرفتخواه آن در صورتی که بخوبی از آن بهره برند، عمل می کند؛
گرچه باید خاطرنشان نمود که سرشتی ناپایدار داشته و پابرجایی آن بستگی بسیاری به
روند تراز نیروها در پهنه ای به گستره ی «اوراسیا» (آسیا و اروپا با هم و در
چارچوب جغرافیای سیاسی آن) دارد.
در چارچوب یاد شده، بی گمان نقش نیروهای
پیشرو کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران و از آن میان حزب های توده ای و کمونیست
آن ها اهمیتی بیش از پیش می یابد. اینکه این نیروها تا چه اندازه در راه اندازی
کارزاری مانند آنچه حزب کمونیست اسراییل در انجام آن کامیابی نسبی داشته و دارد را
آینده روشن خواهد نمود.
ب. الف. بزرگمهر ٢٣ مهر ماه ١٣٩١
* شاید مهم ترین بخش آن که در صورت ناکام ماندن،
اجرای سایر بخش های آن نقشه ی پلید را با دشواری و حتا خطر شکست روبرو نماید.
** ناگفته نماند که اینجانب طرفدار سرسخت «حق تعیین سرنوشت» که به آرش گسستن
پیوند خلقی از دیگرخلق های یک کشور نیز هست، حتا اگر آن خلق دچار اشتباه تاریخی
شود، هستم. چنین شرایطی، آنگونه نیست که به عنوان نمونه دو حزب این یا آن خلق
که نماینده ی همه ی مردم آنجا نیز نیستند، بتوانند چنین روندی را به دیگران
گرانبار نمایند. باید همانگونه که استقلال اندیشه ی مردم یک کشور را پاس داشت،
استقلال اندیشه و تصمیم هر خلقی درون هرگونه همجوش اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی را
نیز ارزش نهاد و در برابر آن سر فرود آورد. آن ها که از این کار سر باز می زنند،
دروغگویانی بیش نبوده و همانگونه که در کردار بسیاری از آن ها نیز پیداست، شعارهای
میهن پرستانه شان نسبتی واژگون با اندازه ی اندوخته های حساب بانکی شان دارد. نمودار
عمل درست در این باره از دیدگاه کمونیستی، چارچوب نبرد طبقاتی در این یا آن اقلیم
ملی هماوند با کشور دربرگیرنده و شرایط جهانی است. آخشیج های تعیین کننده ی بسیاری
در این باره نقش دارند که از دیدِ من، مهم ترین آن ها اندازه ی گسترش و ژرفش
مناسبات سرمایه داری درون یک کشور و اقلیم های درون آن ها و اندازه ی همپیوندی
اقتصادی ـ اجتماعی این اقلیم ها با یکدیگر در کلّی به هم پیوسته است. هماوند با
این جُستار، هیچگونه فرمان باید و نباید یا پند و اندرزی، آنگاه که شرایط جداسری
برای خلقی فراهم آید و آن خلق از چشم انداز راه مستقلانه ای بهتر از همپیوستگی با
دیگر خلق ها در چارچوب یک کشور برخوردار شود، کارساز نبوده، نیست و نخواهد بود.
شیوه ی برخورد اراده گرایانه ملی گرایان تندرو، چه پارس یا کرد یا ترک و
هرخلق دیگر که پرستش آب و خاک را ـ در بیش تر موردها تنها در سخن و زبان بازی! ـ
از آدم های آن آب و خاک بیش تر ارج می گذارند، نه تنها کوچک ترین تاثیر سازنده ای
در روندی که رویهمرفته بیرون از اراده ی این و آن است، ندارد که گرهِ کار
را کورتر نیز نموده، دشمنی میان خلق ها را افزایش خواهد داد.
||||||||||||||||||||||||||||||
هشدار مجدد ایران به ترکیه: به سوریه
حمله کنید، با پاسخ شدید ما مواجه می شوید
هنگامی که مقامات ترکیه به دنبال «اقدام
قاطع» «شورای امنیت سازمان ملل متحد» در چالش سوریه هستند و ساز وبرگ نظامی خود را
به سوی مرز این کشور روانه کرده اند، بنا بر برخی اخبار، جمهوری اسلامی ایران، به
ترکیه نسبت به هرگونه چنگ اندازی نظامی در کشمکش های سوریه هشدار داده است.
ایران بار دیگر به ترکیه به خاطر حمله
احتمالی اش به سوریه هشدار داد. در پیغامی که به تازگی برای مقامات ترکیه فرستاده
شده، هشدار داده است:
هرگونه حمله به سوریه با پاسخ تند و شدید
ایران روبرو خواهد شد و همچنین پیمان نامه دفاعی ایران و سوریه را هم به جریان
خواهد انداخت.
«فرانس پرس» با انتشار خبر یادشده، برگرفته
از یک تحلیلگر چالش های منطقه نوشته است:
اگر ترکیه به صورت جدی وارد این چالش
شود، ممکن است ایران هم به شکلی درگیر چالش شده و بحران، چارچوب منطقهای و فراتر
از سوریه یابد و این گمان وجود دارد که در صورت ورود ترکیه به عملیاتی نظامی بر ضد
سوریه، واکنش برخی از همسایگان و از آن میان، ایران را به همراه داشته باشد.
وی می افزاید:
این تنش ممکن است از فرستادن یگان های کمک به سوریه آغاز و به تنش سیاسی بیشتر
میان ایران و ترکیه فرجام یابد. در دیگر سو به نظر میرسد، اکنون این دمشق است که
در آرام کردن کشمکش خود با ترکیه می کوشد. در این راستا، امروز سوریه پیشنهاد داد تا
کمیته امنیتی مشترکی با حضور بلندپایگان آنکارا و دمشق برای مهار امنیتی مرزهای دو
کشور پدید آید. این پیشنهاد در گفتگوی میان بلندپایگان سوری و روسی از سوی دمشق در
میان نهاده شده است.
نکته ی چشمگیر این که لاوروف ـ وزیر
امور خارجه روسیه، نیز بگونه ای تلویحی پذیرای این پیشنهاد بوده و گفته است:
تجربه نشان داده هنگامی که دو کشور همسایه
دچار برخورد می شوند، بهترین راه برای از سر گذراندن این مرحله، آفرینش یک کانال سرراست
گفتگو است.
برگرفته از «انتخاب»:
این گزارش از سوی اینجانب ویرایش، پاکیزه و پارسی
نویسی شده است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر