تو وبلاگش نوشته:
«آهای مسلمان نما
علی به مسئولین قضایی خود فرمود:
اگر قرار شد به عنوان مالیات یا زکات،
شتری را تصاحب کنید و آن شتر بچه ای داشت، شتر را از بچه خود جدا نکنید.بحث انسان
نبود بحث حقوق حیوان بود.
اسلام علی کجا و اسلام ما کجا
مجلس عذای حسینی استاد امجد ـ شب عاشورا» (از «گوگل پلاس» م. پارسا)
کنارش هم عکس این خانمه لجبازه رو که
الان ٤٠ روزه لب به غذا نزده گذاشته که بیشتر فتنه درست کنه! من که دس به قلمم خوب نیس؛ ولی واسه ی اینکه شیرفهمش کنم مجبور شدم این چند خط و بنویسم:
آهای پارسا!
اولا که اونا همشون مسلمونن؛ مسلمونای
دوآتشه و ناب! رهبرشون یا اون یکی شریکش چن وقت پیشا گفته بود: ما اگه ۵٠٠٠٠٠ تا از این بچه مسلمونای
ناب داشتیم، برامون کافی بود! بعدشم یواشکی تو دلش گفته بود: اونوقت با خیال راحت با «شیطان بزرگ» تعامل می کردیم
و مسائلمونو فیصله می دادیم ...
به عبارت دیگه یعنی که بقیه رو می
ذاشتیم سینه ی دیفار و می بستیمشون به گلوله! درست مث اسراییلی ها که قرار بود همه
شونو بریزن تو دریا! پس الان فهمیدی که مسلمون نما خودتی!
دوما که تو یا اون اوستا امجد که از
حضرت علی نقل قول کردین، قبل از اینکه دهنتونو باز کنین نقل و نبات پخش کنین، فکر
کردین که این مسلمونای ناب ممکنه حرفتون رو درست بفهمن، دوتا بچه شتر و حتا اگه
شده نرّه شتر رو هم ببرن پیش شترِ مادر که تنها نباشه و دلتنگی نکنه؟
سوما که به اون اوستا امجدت بگو، حقوق بخور
و نمیر بازنشسته ها رو هم که بلانسبت شما جزء آدما حساب می شن، یادشون می ره بدَن،
حقوق حیوونا فعلن پیشکش!.
چهارما که عزا رو من بی سوات هم تو
اکابر یاد گرفتم که با زِ زنبوری نوشته می شه؛ اونجور که تو نوشتی، آدم فکر می کنه
مجلس غذای حسینی بوده و نقطه شو یادت رفته بذاری و نتیجه می گیره که امام حسین
قربونش برم بخاطر سر بریده شدنش، شب عاشورا به مومنین غذا می ده تا با شکم سیر گریه کنن، عقده هاشون خالی بشه!
پنجما که به این اوستا امجدت بگو ازین
شعارا که اسلام علی کجا و اسلام ما کجا سی و چن ساله دارین می دین. گیریم که قبل
از انقلاب زبونم لال اصلا مسلمون نبودین! حالا چی؟! بعد از سی و چند سال هنوزم یه
ریزه هم شده اسلام علی رو نفهمیدین؟! اگه اینطوره که به درد زیرِ گل می خورین!
ببخشیدا به اوستات بگو!
والسّلام! نامه تمام!
مخلص «نخود آش»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر