«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

می بینید؟! هرچیزی بجای خودش!

کراوات، ریش، دستار، نماز و گاهی هم پیاله ای با مَحرمان آن پشت مشت ها؟!






گروهی از نامدارترین "دانشمندان" سلفی (وهابی) پشت سر مُحمّد مُحمّد مُرسی نماز جماعت می خوانند؛ این هم نام هایشان:
«الدكتور محمود حسين الدكتور، عبدالرحمن البر، الدكتور ياسر برهامى، الشيخ محمد مختار المهدى، الشيخ نشأت أحمد، الشيخ محمد حسان، الدكتور عبد الله شاكر، الدكتور محمد يسرى، الدكتور صفوت حجازى، الدكتور محمد عبد المقصود، الدكتور صفوت عبدالغنى، الدكتور عصام دربالة، الدكتور سعيد عبد العظيم، المهندس أيمن عبدالغنى، الشيخ فوزى السعيد، الشیخ أبوإسحاق الحوینی، الدكتور راغب السرجانى، الدكتور نصر فريد واصل»

کاخ ریاست جمهوری مصر  ١۷ آبان ماه ١٣٩١

از «گوگل پلاس» حسین انصاری

از سوی اینجانب کمی ویرایش و پارسی نویسی شده است. عنوان و زیرعنوان نیز از آنِ من است.  ببخشید! خودتان همه ی «اَل» ها را بردارید!    ب. الف. بزرگمهر 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!