«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه

دره ی پهناور و ژرف میان طبقات و لایه های اجتماعی در شهرهای بزرگ ایران!

شوربختانه با ازهم پاشی ترکش وار اجتماعی و فروپاشی ایران زمین نیم گامی بیش فاصله نداریم!

میانگین درآمد ماهانه یک خانواده در تهران: جنوب شهر۷۰۰‌ هزار تومان/ شمال شهر ۱۲ ‌میلیون تومان

پیشی گرفتن خرج از درآمد، این رویدادی است که این روز‌ها به واسطه نوسانات نرخ ارز و افزایش بیش از صددرصدی قیمت‌ها در جامعه رخ داده و مردم را در تنگنای گذران زندگی قرار داده است. در این آشفته بازار اما هستند کسانی که این نوسانات و افزایش قیمت‌ها نه تنها وضعیت اقتصادی آن‌ها را به چالش نکشیده که اندازه ی ثروت آن‌ها با این نوسانات رشد نیز کرده است.

درآمد و خرج؛ درآمدی که برای کارگران وابستگی بالایی به دستمزد‌ها دارد و خرج هم که این روز‌ها سنگینی آن قامت بیش تر کارگران را خمیده‌تر از گذشته کرده است. افزایش چندباره قیمت‌ها پس از هدفمندی و تاثیرپذیری بهای کالاهای اساسی و مصرفی از نوسانات نرخ ارز این سنگینی را دوچندان کرده است و به نظر می‌رسد قیمت‌ها دیگر خیال رام شدن ندارند. خط فقر یک‌میلیون و ٣۵٠‌ هزار تومانی اعلام شده (غیررسمی) برای کارگران و به شماره افتادن نفس این لایه نیز مانشی جز اینکه کارگران بازندگان اصلی خواهند بود، ندارد.

نگاهی به شرایط اقتصادی و سبد هزینه خانوار‌ها در شمال و جنوب شهر شاید بتواند تصویر روشن ‌تری از وضعیت این روزهای لایه کارگر و میانگین رو به پایین جامعه ارایه دهد. بر پایه ی این گزارش، میانگین بهای خرید مسکن در شمال شهر تهران برای هر مترمربع هفت‌میلیون تومان است. اگر از شنیدن این بها شگفت زده شدید، باید بدانید این روز‌ها در منطقه های خوش‌نشین شهر قیمت‌ها سر به فلک کشیده‌اند و در بسیاری از موردها قیمت‌ها توافقی بوده و از عرف و منطق ویژه ای پیروی نمی‌کند.

مصالح بهره برداری شده و امکانات جانبی، مهم‌ترین مولفه‌های تعیین بهای مسکن در این منطقه ها هستند؛ منطقه هایی که در آنجا آپارتمان با عمر بیش از ۳۰ سال مترمربعی ۳۵‌ میلیون ریال قیمت می‌خورد.

اگر گذرتان به بنگاه‌های داد و ستدهای ملکی در کامرانیه، فرمانیه، نیاوران، فرشته، محمودیه، مقصودبیک، باغ فردوس یا زعفرانیه افتاد، آمادگی شنیدن ۳۰ ‌میلیون تومان برای هر مترمربع از یک آپارتمان لوکس را داشته باشید. در سوی دیگر و منطقه های جنوب شهر اما بهای هر مترمربع آپارتمان نزدیک به یک‌ میلیون و ۸۰۰ ‌هزار تومان برآورد می‌شود.

اجاره خانه نیز از جمله هزینه‌هایی است که به تنهایی بخش بزرگ تر یا تمام درآمدهای ماهانه خانواده را می‌بلعد. میانگین ۱۵ ‌میلیون تومان رهن یک واحد ۶۰ متری در جنوب شهر در حالی است که واحدی به همین متراژ در شمال شهر ۷۰‌ میلیون تومان رهن داده می‌شود. داستان رهن در منطقه های خوش‌نشین، همچون خرید است و اندازه ی رهن برپایه ی امکانات، متریال، طبقه و چشم‌انداز تعیین می‌شود. با در نظر گرفتن موردهای یادآوری شده، می‌توان گفت که میانگین ۷۰ ‌میلیون تومانی برای رهن یک واحد ۶۰ متری در شمال شهر تنها برای واحدهای معمولی و نوساز است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیش تر خانواده‌های ساکن در بالای شهر درآمدی بیش از هشت‌میلیون تومان در ماه دارند. میانگین درآمد ماهانه ۱۲‌میلیون تومانی در شمال شهر برای خانواده چهارنفری و با بشمار آوردن شاغل بودن یک نفر در خانواده است. البته، نباید فراموش کرد که درآمد تمام خانواده‌های ساکن در این منطقه های چند‌میلیونی نیست و خانواده‌های ساکن روستاهای دیروز را که پس از گسترش شهر در زمره شمال ‌شهرنشینان قرار گرفته‌اند، باید از این سیاهه جدا کرد. به هر رو، درآمد سالانه ی یک خانواده چهارنفری با بشمار آوردن شاغل بودن یک فرد سالانه به بیش از ۱۴۴‌میلیون تومان می‌رسد. درآمد ماهانه یک خانواده چهارنفری در پایین شهر اما به شرط شاغل بودن دو نفر در خوشبینانه‌ترین حالت به ۷۰۰‌ هزار تومان می‌رسد.

بر همین پایه، درآمد سالانه یک لایه ی اجتماعی تنها ٨ ‌میلیون و ۴۰۰‌هزار تومان خواهد بود. بر همین پایه، هزینه‌های بهداشت و درمان از جمله هزینه‌هایی است که می‌تواند خانواده با درآمد و هزینه میانگین را به یکباره به زیر خط فقر سوق دهد.

میانگین هزینه ی بهداشت و درمان سالانه ی یک خانواده چهارنفره در جنوب شهر (هزینه‌های پزشکی جاری و بدون درنظر گرفتن دندانپزشکی، بیماری‌های ویژه و جراحی) نزدیک به یک‌میلیون تومان است؛ چرا که در بسیاری از شرایط کسان به واسطه هزینه‌های سنگین از مراجعه به پزشک خودداری کرده و به خوددرمانی روی می‌آورند. میانگین هزینه‌های درمان خانواده‌های شمال‌ شهر اما با نادیده گرفتن هزینه‌های دندانپزشکی، بیماری‌های ویژه و جراحی به بیش از ۱۵‌ میلیون تومان می‌رسد.

آموزش در تهران اما قیمت‌هایی به مراتب شنیدنی‌تر دارد. هزینه ۱۸‌میلیون تومانی برای آموزش یک دانش‌آموز دبیرستانی، شاید در نگاه نخست چندان هم زیاد نباشد؛ ولی هنگامی که این اندازه هزینه برای آموزش یک دانش‌آموز (دربرگیرنده ی هزینه‌های رفت و آمد، آموزگار خصوصی، نوشت‌افزار و ثبت‌نام) را در کنار هزینه یک‌ میلیون تومانی برای یک دانش‌آموز دبیرستانی در جنوب شهر قرار می‌دهید و شمار ورود به دانشگاه‌های تراز نخست و دولتی در این منطقه ها را با هم می سنجید، چنین رقمی بسیار آزار‌دهنده خواهد بود.

به هر رو، چگونه آموزش دیدن در شمال شهر یکی از مولفه‌های مهم بشمار می‌آید؛ مولفه‌هایی که موجب افزایش مدرسه های غیرانتفاعی و آموزگار خصوصی شده است. بررسی هزینه‌های خوراک در منطقه های یاد شده، نتایج چشمگیری دارد. شیوه ی تغذیه در شمال شهر بسیار متفاوت‌تر از سایر نقاط است.

میانگین هزینه خوراک یک خانواده چهارنفری در منطقه های خوش‌نشین به واسطه شیوه زندگی و برخی نکوحالی ها (تجملات) به سه‌ میلیون تومان در ماه می‌رسد. هفته‌ای چند وعده صرف غذا در رستوران و پر کردن سبد غذایی با مواد لوکس از جمله «لابستر» و خاویار کافی است تا سالانه بگونه ای میانگین ۳۶ ‌میلیون تومان هزینه ی خوراک یک خانواده ی چهارنفره شود. این هزینه در شمال شهر برای خوراک یک خانواده چهارنفری در حالی است که این نسبت در جنوب شهر ماهیانه بگونه ای میانگین ۶۰۰ ‌هزار تومان است. خلوت بودن سبد غذایی و کنار نهادن گام بگام گوشت و مرغ از آن نیز نتوانسته تاثیری در پایین آمدن هزینه ی سالیانه ی خوراک یک خانوار چهارنفره بگذارد و هم اکنون، این رقم به ۷ ‌میلیون و ۲۰۰‌هزار تومان رسیده است.

خاستگاه: روزنامه ی بهار    ٨ دسامبر ٢٠١٢

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش، پاکیزه و پارسی نویسی شده است. عنوان و زیرعنوان نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!