«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه

حضور زنان در برابر دادستانی کل تهران برای پیگیری وضعیت نسرین ستوده


ده ها تن از کنشگران جنبش زنان ایران با نوشتن نامه ای از وضعیت ناگوار نسرین ستوده که بیش از ٤۵ روز است در اعتصاب غذا به سر می برد، ابراز نگرانی کردند و صبح امروز برای نشان دادن این نگرانی، برابر دادستانی تهران گرد آمدند تا نامه ی خود را به دادستان برسانند. آنها در این نامه که خطاب به دادستان کل تهران، جعفری دولت‌ آبادی، نوشته شده و به امضای شماری از مدافعان حقوق زنان رسیده بود، ضمن اعلام پشتیبانی از خواسته های نسرین ستوده، درخواست جابجایی بی درنگ وی به بیمارستانی مجهز را در میان نهادند.

کنشگران زنان در چهل و هفتمین روز اعتصاب نسرین ستوده، خواهان ملاقات با دادستان کل تهران بودند که با اعلام ممکن نبودن این دیدار،‌ نامه را به معاون دادستان، خدابخشی، تحویل دادند.
حاضران در این دیدار در واکنش به برخورد معاون دادستان که بر این باور بود تنها خانواده‌ی نسرین می‌توانند پیگیر کار او باشند، ابراز داشتند که شرایط نسرین نه تنها به دلیل انسانی بودن جُستار که از این لحاظ که وی یکی از وکلای متعهد جنبش زنان است، برایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آنان وظیفه ی خود می دانند که پیگیر وضعیت وی باشند.

نسرین ستوده از ٢٦ مهر ماه ١٣٩١ برای پنجمین بار دست به اعتصاب غذا زده و امروز چهل و هفت روز اعتصاب را پشت سر می‌گذارد؛ این در حالیست که خواسته‌ی او تنها برداشتن فشار از روی خانواده‌اش و بویژه از میان برداشتن ممنوع‌ بودن خروج دخترش مهراوه است که با حکم دادستانی ممنوع‌الخروج شده است.

پیگیریی اعتصاب غذای نسرین که به گفته‌ی خودش نامحدود است، موجی از نگرانی را میان کنشگران جامعه مدنی و زنان پدید آورده است. به گفته‌ی یکی از حاضران در برنامه‌ی امروز، آنها تصمیم دارند وضعیت نسرین را با مراجعه به مراجع قانونی دیگر پی گیرند.

برگرفته از «گوگل پلاس» آنام احمدی

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!