نوشته است:
«یک شاه حدیث از خودم میگم، این قدر با
خودتون تکرارش کنید که ملکه ذهنتون بشه:
«عزیزان من! عشق کُ. شر [شعر] است ... »
از «گوگل پلاس» احمد شریفی
نقطه چین ها و افزوده ی
درون [ ] از ب. الف. بزرگمهر
برایش می نویسم:
آقای شریفی!
با شما همداستان نیستم. آفرینش عشق یا
هر پیوند و هماوندی بستگی به اندازه ی درستکاری، پاک بازی و استوار بودن آن دارد.
من عشق و دوستی ژرف را حتا با کسانی که به شدت مخالف فکری هم بوده ایم، بارها
تجربه کرده ام و البته، جریانی دوسویه است؛ یکباره پا نمی گیرد و همانگونه که
بدرستی گفته شده، مانند بوته یا گلی است که باید همواره آبیاری شود؛ تنها در یک
نکته شاید با شما همداستان باشم؛ آنهم از زاویه ی اجتماعی آن است.
در جهان و سامانه ای که سرمایه تار و
پود آن را به هم بافته و می بافد و هماوندی (رابطه) های آن در هرگونه پیوند آدمیان
با یکدیگر نیز بازتاب می یابد، عشق و پیوند ژرف دوستی نیز از این تاثیر ویرانگر
برکنار نیست؛ تاثیر ویرانگری که هر پیوند و هماوندی را از خود بیگانه می کند و به
ضد آن فرامی رویاند (از خودبیگانگی = alienation)؛ ولی به هر رو آدمی به نسبت
آگاهی و خودآگاهی خود می تواند تا آن اندازه که می تواند از تاثیرها و پیامدهای آن
در زندگی خود و پیرامون خود بکاهد. بنابراین دشوار است؛ ولی شدنی است!
ب. الف. بزرگمهر ششم دی ماه ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر