«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

دو اندیشه، دو سرنوشت، چماقِ آزادی بیان


سلام دوستان و دشمنان. من نویسنده نیستم. بیشتر اینجا طراحی می کنم؛ اما بعضی وقت ها طرح به تنهایی کافی نیست و توضیحاتی میخواهد ...

دو تفکر، دو سرنوشت، چماقِ آزادی بیان

الهی به قربونت بره مادرت ای آزادی بیان!! هیچ ترکیبی رو به اندازه ی تو دستمالی نکردن ! عزیزی می گفت : *قربون برم خدا رو... ی بوم و دو هوا رو...

شگفتا! چطور همه جور آزادی بیان برای ... وجود داره و از سر اتفاق آزادی بیان از مجری گری ی به رابطه راه یافته ی سیما (باز هم با کمک آزادی بیان)، به مدیریت در سطوح بالا (باز هم آزادی بیان) و استفاده ی راحت از تمام مواهب زندگی ...

و باز شگفتا که از ستار به واسطه ی آزادی بیان، تنها مشتی استخوان ـ و البته یادش تا ابد در سینه ی یاران ـ به جا مانده؟

پس در کنار شعار زیبا و دستمالی شده ی آزادی بیان چیزهای دیگری هم مورد نیازه!

مواد لازم برای داشتن آزادی بیان ( برای یک نفر )
ـ دو کیلو گوشت وصل بودن به پایه های قدرت؛
ـ نیم کیلو گردن کج شده در مقابل حرف زور؛
- دویست گرم روغن؛
- بیست گرم پودر مخصوص قوی ترین مردان؛ و
- نمک به اندازه ی هنر شما!

لازم به ذکر است که برای تکیه زدن به ملت و ایضا مادرتان نیازی به دستور فوق نیست!

مخلص همه ی بچه های گل پلاس /  اونایی که بی غرض خوندن.

حمیدرضا بیدقی

این نوشتار از سوی اینجانب ویرایش و پیرایش شده است.     ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!