«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

خدا اگر از جایش تکان بخورد، دیگر خدا نیست!


نوشته است:
دقت کردین هیچ فحشی به خدا کارگر نمیشه؟!

پدر که نداره پس پدر سگ نیس!

مادر و خواهر و عمه هم که نداره. پس فحش ناموسیم نمیشه داد بهش!

روح هم که نداره که بتونی به روحش درود بفرستی!

نهایتش زور بزنی میتونی بگی بی تربیت!

از «گوگل پلاس» معین محمدی

برایش می نویسم:
می دونستی بر پایه ی برآوردهای ریاضی، خدا اگر هستی داشته باشه، نمی تونه از جاش تکون بخوره؟ اگه چنین چیزی بود و تکون می خورد، دیگه خدا نبود!

باور نمی کنی؟

ب. الف. بزرگمهر    ١۵ آذر ماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!