تصویری از دو اسکلت است؛ اسکلت
رزمندگانی که جان شان را برای باورها و پشتیبانی از میهن شان پیشکش نمودند؛ بیش تر
آن ها را توده ی کار و زحمت، کارگران و زحمتکشان شهر و روستا دربرمی گرفت و آینده ای
بهتر برای فرزندان و خواهران و برادران خود می خواستند. از مرگ نهراسیدند؛ به
پیشواز آن رفتند و ذره ذره ی هستی خود را به خاکی سپردند که ایران نام دارد و او
«خاکِ مرده» می خواندش:
«وجب وجب
تن این خاک مرده را کندیم چقدر خاطره نیمه جان در آوردیم. چقدر چفیه و پوتین و مهر
انگشتر چقدر آینه و شمعدان درآوردیم چقدرخیره بدنبال ارغوان گشتیم ز خاک تیره ولی
استخوان درآوردیم به حیرتم که ای خاک پیر بابرکت چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم.» (از «گوگل پلاس» سوده ر.)
نه! این خاک، مرده نیست! پر است از یاد
و خاطره ی همه شهیدانِ این سرزمین به درازای تاریخ!
ب. الف. بزرگمهر ٢۷ آذر ماه ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر