نویسنده و پژوهشگری فرهیخته نوشته اند:
«سوم دی ماه زاد روز فردوسی بود. اما در
ایران ما به سکوت برگزار شد و تنها روزنامه خراسان بود که با نشر مقاله ای به قلم
علی رضا حیدری ، از فردوسی یادی کرد. بدون تایید و همداستانی با نگاه و عبارات و اصطلاحات این
نوشته و فقط برای تکریم تنها یادبود فردوسی از شما دعوت می کنم که لطفا متن مقاله
خراسان را در این نشانی بخوانید» م. ب.
به پاس فردوسی بزرگ و با پذیرش خواست آن
نویسنده ی فرهیخته، نوشته ی زیر را با ویرایش و پیرایشی اندک در زیر می آورم.
ب. الف. بزرگمهر پنجم دی ماه ١٣٩١
***
زادروز فردوسی روزی که هیچ شمعی فوت
نمی شود!
امروز را زادروز حکیم توس، فردوسی بزرگ
دانسته اند. سوم دی ماه روزی بود که فرزندی از ایران اسلامی در دیار خراسان و در
روستای پاژ قدم به عرصه گیتی نهاد تا کاری کند کارستان؛ داستان او از روزی آغاز شد
که پاژ لبخند زد و ایران شکفت. او افق نگاهش را به دوردست کشاند و شکوفایی فرهنگ و
زبان فارسی را نشانه رفت. آن روز که سوم دی سیصد و بیست و نه و درست در آغازین
روزهای زمستان بود، بهار را نوید داد و روزها و سال هایی که ایران بدان افتخار
خواهد کرد. آن روز درخت تنومند زبان فارسی به شکوفه نشست، برگ و بار داد و در
روزگاری که «شاهنامه» پدید آمد، زبان فارسی و فرهنگ ایران اسلامی به قامت ایستاد.
او در روزگاری که سخن گفتن از «علی» دشوار بود و به قیمت جان، از پهن کشتی نجاتی
گفت که محمد(ص) و علی(ع) و خاندانش در آن جای گرفته اند و این که راه رستگاری
نشستن در این کشتی است. در روزگاری که می رفت تاریخ ایران موزه نشین شود دفتر تاریخ
ایران و ایرانی را گشود تا نشانی از «بودن» و «ماندن» ما را گواه باشد. در روزگاری
که «من»ها حکمرانی می کرد او از «یزدان» گفت و «خداوند» و سراسر شاهنامه اش نشانی
از حس توحید جویی و یکتا طلبی او دارد. او از اخلاق گفت که گوهر و بن مایه فرهنگ
اسلامی است و اساس بعثت پیامبر اکرم(ص) بر آن است، درس های اخلاقی شاهنامه چنان
است که خود می تواند یک کتاب اخلاقی خوانده شود و در واقع فردوسی از این منظر نخستین
آموزگار اخلاق در شعر فارسی است که کامل و منسجم نکات ظریف اخلاقی را در قالب
داستان های شاهنامه بیان کرده است.
روز تولد فردوسی، سوت و کور می گذرد
هر ساله در کشورهای مختلف همزمان با
سالروز تولد شخصیت های ادبی، برنامه های ویژه ای برگزار می شود. مثلاً در یکصد و
پنجاهمین سال تولد آنتوان چخوف، داستان نویس و نمایشنامه نویس روسی، مدودف رئیس
جمهور این کشور با سفر به زادگاه چخوف بر مزار این نویسنده حضور یافت. نمایشی از
«باغ آلبالو» و چند نمایش نامه دیگر او روی صحنه رفت. علاوه بر جشن های متعدد در
روسیه در برخی کشورهای اروپایی نیز جشن های سالروز تولد چخوف برگزار شد. در دویستمین
سالگرد تولد چارلز دیکنز ده ها فیلم سینمایی که از روی آثار او ساخته شده است در
اروپا به نمایش درآمد. در سالگرد تولد فوئنتس در مکزیک که با حضور رئیس جمهور این
کشور در کاخی تاریخی برگزار شد، همایش، چاپ کتاب و برگزاری نمایشگاه از جمله
برنامه های این روز بود. این اتفاقات به طور معمول در اکثر کشورها خصوصاً کشورهای
غربی در سالروز تولد مشاهیرشان برگزار می شود که معمولاً همراه با برنامه هایی برای
عموم هم هست. به طور مثال تسهیلات رایگان یا نیم بها برای خدمات عمومی مثل سینما -
تئاتر، حمل و نقل عمومی و امثال آن و نیز برگزاری مراسم جشن در سطح شهرها از جمله
برنامه هایی است که برای چنین روزهایی تدارک می بینند تا نام و آوازه نویسنده و
شاعر خود را بلندتر از آن چه هست به گوش فرزندان خود و دیگر جوامع برسانند. این
چند نمونه را فقط نوشتم تا مقایسه کنم با زادروز فردوسی در ایران و به ویژه شهر
فردوسی یعنی مشهد!
از زادگاه تا آرامگاه فردوسی
روزنامه خراسان علاوه بر ویژه نامه
فردوسی که در یادروز فردوسی چاپ کرد، یک ویژه نامه دیگر هم در ۱۹ تیر امسال چاپ و
منتشر کرد با عنوان «قصه توس» ... بد نیست همزمان با زادروز فردوسی نگاهی داشته
باشیم به برخی مطالب که در این ویژه نامه درج شد و نشان می دهد ما نه تنها برای یاد
روز و زادروز فردوسی برنامه هایی در خور نداریم که به زادگاه و آرامگاه او هم
چندان که بایسته و شایسته است توجهی نمی کنیم. در آن ویژه نامه از طرح احیای توس
سخن گفته شد که پس از دیدار رهبری مطرح بود. دکتر یاحقی که پیگیر این طرح شده بود
نکته عجیبی گفت که تیتر گفت وگوی او با ما شد. یاحقی در یک کلام گفت:
«پیگیری نشد. مأیوس شدیم» یاحقی البته سیر
ماجرا را توضیح داد که چه طرح هایی برای احیای توس و آرامگاه داشتیم و چه سازمان
ها و وزارتخانه هایی پای کار آمدند، اما در نیمه رها کردند. سرمایه گذاران از هفت
خان سرمایه گذاری در توس گفتند و این که نمی شود برای سرمایه گذاری در این منطقه
اطمینان داشت. ماجرای سرنوشت بی نتیجه پرونده ارسالی توس به یونسکو مرور شد و این
که چه موانعی بر سر راه این ثبت جهانی است و کسی آستین همت بالا نمی زند. مردم و
گردشگران از وضعیت نابسامان توس گفتند و این که «دل هر گردشگری از غربت فردوسی به
درد می آید». رجبعلی لباف خانیگی که عمری را صرف میراث فرهنگی کشور و خصوصاً
خراسان کرده است، دلایل اهمیت شهر توس را در تاریخ بیان کرد و این که بررسی های تاریخی
نشان از شکل گیری و تداوم تمدن در منطقه توس دارد. در مطلبی وضعیت حکیم توس را با
آرامگاه های برخی مشاهیر ادبی جهان مقایسه کردیم و این که نسبت به آرامگاه امثال
گوته، چخوف، مولانا و تولستوی حال و روز آرامگاه فردوسی فاجعه بار است.
به «پاژ» زادگاه فردوسی هم سری زدیم و
از چند دیوار کاهگلی، اتاقک های بدون سقف و زباله و خاکروبه ای نوشتیم که می گویند
«خانه فردوسی است» جایی که می تواند مرکزی برای گردشگری باشد و جایی برای گرامیداشت
زادروز فردوسی. جایی که اگر آباد باشد احتمالاً مسئولان در زادروز فردوسی به آن جا
می روند تا ادای احترام کنند. به هر حال آرزو بر جوانان عیب نیست!
از دعواهای بی نتیجه و جلسات و مصوبه های
بی سرانجام طرح الحاق توس به مشهد نوشتیم و این که حال و روز فردوسی، توس و پاژ هم
چنان غم انگیز است.
فردوسی یک نظریه پرداز بود
امروز قرار است در همایش فرهنگسرای
فردوسی در مشهد ـ اگرچه نه در خور بزرگی فردوسی ـ دکتر نعمت ا... فاضلی، استاد
دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «فردوسی، گذشته، حال و آینده» سخنرانی کند و دکتر
محمدحسین پاپلی یزدی از «فردوسی حکیم نظریه پرداز» سخن بگوید که اتفاقاً این موضوع
یعنی نظریه پردازی در شاهنامه محور گفت و گوی ما با دکتر پاپلی یزدی در ویژه نامه
فردوسی بود که ۲۵ اردیبهشت سال جاری منتشر شد. در آن گفت وگو دکتر پاپلی معتقد
بود:
«در مطالعه شاهنامه به این نکته رسیدم
که فردوسی یک نظریه پرداز است. او یک راوی ساده نیست بلکه اخباری که به او رسیده
را با نظریه پردازی همراه کرده است که متأسفانه به این وجه فردوسی توجه نشده است.
ما امروز کرسی های نظریه پردازی راه انداخته ایم که به خصوص در حوزه علوم انسانی
تقریباً ارجاعات به نظریه های غربی است؛ در حالی که با مطالعه شاهنامه متوجه شدم
نظریه های شهری و روستایی و جغرافیایی در آن وجود دارد که یا قبل از فردوسی بوده
که از قدمت و سابقه این مسائل حکایت می کند و یا خود فردوسی گفته که ذهن نظریه
پرداز او را نشان می دهد.» و دکتر پاپلی به نمونه هایی اشاره کرد و گفت:
«بحث بیمه بازنشستگی و یا پرداخت مخارج
و هزینه رزمندگان، مجروحان و حتی خانواده درگذشتگان از جمله مباحثی است که در
شاهنامه آمده است و جالب این که این اتفاقات تا ۱۰۰ سال پیش حتی در اروپا مطرح
نبود و اگر کسی در جنگ ها غنائمی به دست می آورد، موفق می شد و گر نه هیچ سودی نمی
برد. نکته دیگر بحث خشکسالی و بیمه خشکسالی است که در شاهنامه وجود دارد و شاهان
تأکید کرده اند که به خسارت دیدگان خشکسالی از خزانه مبالغی پرداخت شود و حتی مالیات
آن ها حذف شود و یا برای چند سال از دادن مالیات معاف شوند. در حدود ۱۲ ـ ۱۰ بیت
از شاهنامه وظایف ۵ وزارتخانه و سازمان اجتماعی را که امروز ما داریم، مشخص کرده
است؛ مثل سازمان بازنشستگی، تأمین اجتماعی و بهزیستی.» دکتر پاپلی معتقد است:
«تاکنون ۱۲۰ نظریه از شاهنامه استخراج
کرده ام که فکر می کنم به ۳۰۰ نظریه برسد. نظریه هایی که حدود ۷۰ مورد آن را الان
به غربی ها نسبت می دهند.»
علیرضا حیدری، «خراسان»، سوم دی ماه ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر