«با وجودی که اکثر مردم کارمندان و
کارگران چرخههای تولیدی و صنعتی هستند، اما امروز برای تهیه خوراک مغذی مشکل
دارند، کمکم از توان و کارآیی آنها کاسته میشود و این موضوع تبعات سوئی بر بهرهوری
اقتصاد کشور خواهد گذاشت.»
اختیاریه، کردستان، شهرری. سه منطقه که
هر کدام نمادی از طبقات مختلف اجتماعی تهران است و هر کدام از این سه منطقه شهری نیز
میدان میوه و ترهبار دارند که نشاندهنده شخصیت خرید مردم است. با چرخشی در این
سه میادین هم یک تصویر کلی از سبد خرید مردم به دست میآید و هم تلقی مردم از
تورم موجود و فاصله آن با تورمهای رسمی که دولت اعلام میکند روشن میشود. در حین
بررسی سبد خریدها، پلاستیک رنگارنگ خانمی توجهام را جلب میکند. پلاستیکی که با
وجودی که وزنی حدود دو، سه کیلو دارد اما تنوع زیادی در آن به چشم میخورد.
اسمش «فاطمه» و خانهدار است. به پلاستیکی
که داخل آن دو تا لیموترش، چهار تا لبو و تعداد اندکی شلغم ریخته شده است اشاره میکنم
و میپرسم چرا اینگونه خرید کردهاید؟ او میگوید:
«کم میخرم اما تمیز میخرم، جنس ترهبار
درهم است، خراب و سالم را با هم میریزند، بعد میروم خانه باید میوهها را دستچین
کنم، برای همین، از ابتدا تکتک میوهها را انتخاب میکنم.» وی ادامه داد:
«وقتی اینگونه خرید میکنم با توجه به
اینکه جنس کمی خریدهام همه هم درجه یک هستند و کاملا قابل استفاده. دوریزی
ندارم و دیگر پول آشغالها و دورریزها را نمیدهم.»
فاطمه در پاسخ به این سوال که در مجموع
امروز چقدر خرید کردهاید؟ گفت:
«در مجموع حدود ٢٢ هزار تومان برای خرید،
تخممرغ، هویج سیبزمینی، لیموترش و... هزینه کردهام.» از او میخواهم مقایسهای
بین هزینههای سبد خرید خود با یک ماه پیش انجام دهد، کمی فکر میکند و بعد میگوید:
«فکر میکنم همین مقدار جنس را یک ماه پیش
با ١٣ هزارتومان میخریدم.» فاطمه در مقایسه قیمتهای فعلی با ششماه پیش هم میگوید:
«اصلا این قیمتها با هم قابل مقایسه نیستند، میتوانم بگویم که در مقایسه با شش،
هفت ماه پیش قیمتها زیادشده اگر هفت ماه پیش ٢٢ هزارتومان خرید میکردم دوبرابر
جنس فعلی را میخریدم.»
یک ساعت گذشته و با نزدیک شدن به ظهر کمکم
ترهبار خلوتتر میشود. در این اثنا متوجه خانمی شدم که به همراه دخترش مقدار زیادی
میوه و سبزیجات خریده است. نامش فاطمه شایسته است، با نگاهی به خریدش میپرسم:
«باید خانواده پرجمعیتی باشید که اینقدر
خرید کردهاید؟» میگوید:
«نه ما فقط دو نفریم. میهمان دارم و برای
آنها خرید کردهام. حدود ۵٠ هزار تومان خرید کردهام اما هنوز گوشت، مرغ و مواد
پروتئینی نخریدهام.» پرسیدم که آیا میتواند مقایسه کند که با این مقدار پول یک
ماه پیش چه میزان جنس میتوانست بخرد، گفت:
«یادم هست که یک ماه پیش با ٣٠ هزار
تومان پول میتوانستم تمام این میوهها و سبزیجات را بخرم.» به گفته وی در مقایسه
با ششماه پیش هزینههای سبد خرید خانوارها دوبرابر شده است. همچنان از سبد خریدی
به سبد دیگری سرک میکشم که چه میخرند و چقدر هزینه میکنند. به محمد مرد میانسالی
که دوران بازنشستگی خود را میگذراند، برمیخورم. او عنوان میکند که حدود ۷٨ هزارتومان
خرید کرده و باید به خرید خود ادامه دهد. محمد هم میگوید که با هزینه این مبلغ
تنها توانسته میوه و سبزیجات بخرد و هنوز به غرفه گوشت نرفته است.
از ترهبار خرید میکنیم
یک زوج هم در غرفه عرضه قارچ با هم در
حال جروبحث هستند که چقدر خرید کنند. گفتوگو ما با «جلالی» مرد این خانواده اینگونه
شروع میشود که این خانواده دیگر توان خرید از بازار را ندارند و مجبورند از ترهبار
خرید کنند. جلالی در مورد میزان خریدش میگوید:
«چیزی حدود ٣٠ هزار تومان خرید کردهام
اما خرید کاملی انجام ندادهام و تنها سبزی و میوه خریدهام و بقیه خریدها را به
روز دیگر موکول کردهام.» از او میپرسم:
«یک ماه پیش اگر ٣٠ هزار تومان هزینه میکردید
چقدر جنس میخریدید؟» جواب میدهد:
«٢٠ درصد بیشتر از خرید امروزم.» از او
میخواهم مقایسهای کند با ششماه پیش که با ٣٠ هزار تومان پول چقدر میتوانست خرید
کند؟ او میگوید:
«اصلا قابل مقایسه نیست، قیمت کالاها در
مقایسه با ششماه پیش، حدود ۷٩ تا ٨٠ درصد بالا رفته است. البته قیمت برخی از مواد
غذایی مثل شیر خیلی افزایش داشته است.» خانمی با کولهباری از خرید روی نیمکت میدانگاهی
ترهبار مشغول آمارگیری و حساب و کتاب خرید خود است. میگوید ١٢۷ هزارتومان میوه
و سبزیجات خرید کرده است، از بالا رفتن قیمتها ناراحت است. خانم زند در حالی که
نایلونهای خرید خود را داخل سبد میگذارد در پاسخ به سوال من در مورد هزینههای
خرید ماه گذشته میگوید:
«حدود ٣۵ هزارتومان.» زند در مقایسه هزینههای
سبد خانوار خود با ششماه پیش میگوید:
«اگر اشتباه نکنم ششماه پیش با ٢٠ هزارتومان
هزینه میتوانستم خریدی برابر با خرید امروز انجام دهم.» وی در پایان در مورد قیمت
گوشت و مواد پروتئینی هم گفت:
«هنوز خرید گوشت و مرغ را انجام ندادهام
اما برای خرید آن هم ٢۵٠ هزارتومان کنار گذاشتهام.»
فروشمان نصف شده است
کمکم دیگر ساعت دو بعد از ظهر شده و
بازار کمی خلوتتر شده است. با این حال غرفه مواد لبنی خلوتتر از سایر غرفهها به
نظر میرسد. وارد غرفه میشوم و فروشنده که تمایلی به معرفی خود ندارد، میپرسم که
اوضاع کاروبار چطور است؟ پاسخ میدهد:
«فروشمان خیلی کم شده، تقریبا میتوانم
بگویم که نصف شده است.»
میوه و تره بار کردستان
با وجودی که هوا سردتر شده غرفه ترهبار
خیلی خلوت است و تعداد انگشتشماری از مردم در حال رفت و آمد هستند. در سالن میوه
و تره سه تا چهارنفر در حال خرید بودند. زنی که خود را «سوسن» معرفی میکند از عدم
توان خود برای خرید کالاهای مرغوب گله کرد. در حالی که حوصله زیادی ندارد و اعتماد
ندارد که مصاحبهاش چاپ میشود، میگوید که خانهدار است و سرش در حساب و کتاب.
سوسن غرولندکنان میگوید:
«هیچ وقت از ترهبار خرید نمیکردم اما
الان مجبورم که برای برقراری توازن بین خریدهایمان و جیبمان از ترهبار خرید
کنم.» در غرفه میوههای ارگانیک خانمی به نام «هما شاد» در حال بررسی میوههای
بستهبندی شده است. او عنوان میکند که به هیچ عنوان توان خرید و تهیه اجناس خود
را از خارج از ترهبار ندارد. شاد در حالی که بسته سیبزمینی را که در دست داشت
بالا میآورد، میگوید:
«توان خرید من به قدری کاهش پیدا کرده
که به جای خرید میوهها و اجناس داخل باکس، سیبزمینی شکستهها را خریدهام.»
به سمت مردی میروم که تنها با در دست
داشتن یک نایلون در حال خروج از غرفه گوشت است. میگوید که شغل آزاد دارد و امروز
با ١٣٩ هزارتومان حدود شش کیلو گوشت خریده و پولی که برای خرید کنار گذاشته بود،
تمام شده و در حال بازگشت به خانه است. او در مقایسه قیمت گوشت قرمز با ماه گذشته
میگوید:
«نمیدانم چند درصد بالا رفته اما میدانم
که قبلا با ١٣٩ هزار تومان میتوانستم هشتکیلو گوشت بخرم.» «سید حبیب ا... شیررنگی»
در حالی که سبد کوچک خرید خود را به دنبال میکشد، میگوید در دوران بازنشستگی است
و امروز ٦٦ هزار تومان خرید کرده است. از او میپرسم که در مقایسه با خریدهای یک
ماه گذشته به نظرش چقدر قیمتها افزایش پیدا کرده است. او در پاسخ مقایسهای بین میزان
افزایش حقوق و میزان افزایش قیمتها میکند و میگوید:
«با وجودی که حقوقها حدود ٢٠ درصد افزایش
پیدا کردهاند، اما قیمت اجناس و کالاها بیش از آن افزایش داشته است.» در این ترهبار
هم پای گفتوگوی یکی از فروشندگان غرفهها نشستم. این فروشنده میگوید:
«بعد از افزایش قیمت شیر، مشتریان آن خیلی
کم شدهاند به صورتی که فروش ما نصف شده است.» از او میپرسم که قبلا چقدر شیر میفروختید؟در
جواب میگوید:
«قبل از افزایش قیمت شیر روزانه ١٠ باکس
شیر میفروختم اما امروز حدود ششباکس شیر به فروش میرود. در همین حال فرهنگ خرید
مردم هم تغییر کرده، قبلا کیفیت کالا برای مردم خیلی مهم بود اما امروز آنها بیش
از اینکه در بند کیفیت کالاها باشند، بیشتر به کمیت و حجم آن توجه دارند.» وی در
پایان از ادامه روند افزایشی قیمت لبنیات خبر داد و گفت:
«در حال حاضر روند صعودی قیمت کشک نیز
شروع شده، به صورتی که قیمت هر شیشه کشک ٦٠٠ گرمی از ٣٩٠٠ تومان به ٤٨٠٠ تومان رسیده
است.»
میدان ترهبار دولتآباد بین فلکه
اول و دوم
خانم «رحمانی» یکی از خریداران این ترهبار
که منتظر تاکسی ایستاده بود، خود را خانهدار معرفی کرد و گفت:
«امروز حدود ٣٢ هزارتومان خرید میوه و
ترهبار داشتهام.» زهرا نظام خانهدار دیگری که خرید کرده بود، عنوان کرد که حدود
٢٦ هزارتومان میوه و سبزی خریده است. او در مقایسه هزینه میوهوتربار خانواده خود
با ماه قبل عنوان کرد:
«به نظرم قیمتها دو برابر شده و به همین
دلیل هزینههای خرید من هم دو برابر شده است.» به گفته نظام، وی برای پوشش هزینههای
سبد خانوار خود سیاست صرفهجویی و حذف کالاهای غیرضروری را پیش گرفته است. نکته
مهم این است که کیفیت میوههای این ترهبار نسبت به سایر میادین نیز کاهش چشمگیری
دارد. «غلامرضا» میگوید:
«کارگر ساختمانیام و توان خرید از میوهفروشی
را ندارم، اما باز هم درآمدم کفاف نمیدهد و نمیتوانم از ترهبار خرید معمولی
کنم.» غلامرضا ادامه داد:
«بنابراین همیشه از فروشندگان میخواهم
که جنس تهجعبهای و ضایعاتی برایم بیاورند.» اما چند نفر از خانمهای دیگری که از
این میدان خرید میکنند، میگویند که با وجود میدان ترهبار هزینههای زندگیشان
سرشکن میشود. متوسط خرید هر یک از خریداران بین ٢٠ تا ١٠ هزار تومان است. اکثرا
سبزیجات که به درد پخت و پز میخورد میخرند. مانند بادنجان و سیبزمینی. از خرید
مواد پروتئینی کمتر خبری است. اما فروشنده میگوید:
«فروشمان کم شده است اما نوسان دارد
.بعضی روزها تا ٣٠ درصد کاهش فروش داریم و برخی روزها حتی تا ۵٠ درصد. فروشگاه مرغ
اما حکایت دیگری دارد. «از سویی فروش مرغمان زیاد شده است که فکر میکنم مشتریهایی
که قبلا گوشت میخریدند، با افزایش قیمت مرغ میخرند و از سویی فروش ضایعات و تکههای
ریزتر مرغ مثل بال و گردن افزایش پیدا کرده است.» خودش معتقد است رونق بازار مرغ
به دلیل ناتوانی مردم در خرید گوشت است. «مهدی تقوی» یکی از اساتید دانشگاه
«علامه» سعی میکند تحلیلی در مورد تغییر فرهنگ خرید مردم داشته باشد. تقوی عنوان
میکند که مردم شمال تهران رفتار خود را از خرید فلهای به خرید عقلایی تغییر دادهاند.
او همچنین در خصوص نحوه خرید مردم جنوب شهر اظهار نگرانی میکند و میگوید: «با
وجودی که اکثر مردم کارمندان و کارگران چرخههای تولیدی و صنعتی هستند، اما امروز
برای تهیه خوراک مغذی مشکل دارند، کمکم از توان و کارآیی آنها کاسته میشود و این
موضوع تبعات سوئی بر بهرهوری اقتصاد کشور خواهد گذاشت.»
«شرق»
برجسته نمایی از ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر