در خبرها آمده بود که محمد بنا بطور
رسمی از تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان کناره گیری نمود و من یکبار دیگر به یاد کشت و
کشتار «تیمور لنگ» فرمانروای خونریز تاتاری افتادم که داستان فشرده و نارسای کشت و
کشتار همراه با فریب و نیرنگ وی در نیشابور را به مناسبت هایی دیگر در یکی دو تا از
نوشتارهایم آورده بودم:
«... هنگامی رسید که مانند دوره یورش تیمور
لَنگ به نیشابور، آمدند و زدند و بردند و جلوی سینه دیوار گذاشتند ... چون به گفته
تیمور لنگ به هیچکدام از دانش ها و هنرهای آن ها در قرآن اشاره نشده بود، همگی شان
را به ولایت از سوی خداوند، ”مـَعدوم الدَهر“ تشخیص دادند ...» و در پانوشت همان
نوشتار:
«پادشاه خونریز تاتار پس از چنگیز خان،
بار دیگر بسیاری از شهرهای بزرگ ایران را به خاک و خون کشید. وی که اسلام آورده
بود، بسیاری از این خونریزی ها را به نام اسلام خواهی به انجام رساند.
پس از آنکه سپاهیان خونریز تیمور، شهر
تسلیم شده را که کوچکترین مقاومتی از خود نشان نداده بود، به آتش کشیدند و خون
مردم بیگناه را ریختند، تیمور دستور داد که کسانی را که از کشتار و ویرانی جان
سالم به در برده بودند، در میدان بزرگ شهر گرد آورند. انبوه جمعیت ماتم زده و خانه
و کاشانه برباد رفته در آنجا گرد آمدند. تیمور سوار بر اسب، دستور داد همه شاعران،
هنرمندان، پیشه وران و کارورزان رشته های گوناگون آن دوره، از انبوه جمعیت جدا شده،
به پیش گام نهند. تنی چند، با این پندار که تیمور آنها را به خدمت خواهد گرفت، از
انبوه جمعیت جداشده، به پیش گام نهادند. در این هنگام، تیمور با خواندن آیه ای از
قرآن و استناد به آن گفت: چون در آغاز آفرینش، نه شاعر، نه هنرمند یا صنعتگر و
مانند آن داشته ایم، همه آنها در عالم وجود اضافی هستند و چون پیشتر سوگند خورده
بود که خون هیچکدام از بازماندگان را پس از آن خونریزی بزرگ نریزد، دستور داد تا
همه آنها را در پای دیوار بلند دژی باستانی گرد آورند و سپس دیوار را به روی آنها
خراب نمایند. تیمور لنگ، اینچنین به سوگند خود وفادار ماند ...»١
اکنون، این مربی باوجدان، شایسته، میهن
پرست و «استثنایی در قاعده ی روز ایران که همه چیز و همه کس را به پول آلوده اند [و]
ورزش آن نیز دستاویز پولدار شدن و زد و بند مشتی دزد بی آبرو قرار گرفته ...»٢ جانش به لب رسیده است. وی که پیش تر بطور
غیررسمی از جهان ورزش و کشتی فرنگی کناره گیری نموده بود، به ناچار پا از میدان
بیرون نهاده است.
بیگمان نوادگان تیمور تاتاری و عُمر
تازی و دیگر الله کرم ها (کِرم هم می توان خواند!) در کشورمان از کناره گیری وی در
دل خرسندند و نفسی به آسودگی می کشند:
ـ چه خوب! این سرِ خر نیز رفت. اکنون،
بهتر می توان زد و بند نمود ...
ب. الف. بزرگمهر ١٨ دی ماه ١٣٩١
پانوشت:
١ ـ «نُخاله، ب. الف. بزرگمهر، ٧ خرداد ١٣٨٨
٢ ـ «یک گُل نیز نشانه ای از امید به بهار است!»، ب. الف. بزرگمهر، ١٣ مهر
ماه ١٣٩١
***
محمد بنا رسما از تیم ملی کشتی فرنگی
کنارهگیری کرد.
محمد بنا، مدیر تیمهای ملی کشتی فرنگی
که مدتی اردوهای تیم ملی را در اعتراض به بیتوجهی به این رشته ترک کرده بود،
سرانجام با کنارهگیری رسمی، جدایی خود را از تیم ملی کشتی فرنگی اعلام کرد. در
المپیک ٢٠١٢ لندن با درخشش تیم محمد بنا که سه مدال طلا گرفت، بهترین نتیجه تاریخ
ورزش ایران رقم خورد.
نامه کنارهگیری محمد بنا که به طور
اختصاصی در اختیار ایسنا قرار گرفته است، به شرح زیر است:
به نام خدا
سرپرست محترم فدراسیون کشتی
با سلام و ادب
با این که بیش از گذشته کشتی را دوست
دارم و به آن عشق میورزم، تصمیم گرفتهام مدتی از کشتی دور بوده و به استراحت
بپردازم.
در این سالها و پس از هشت سال حضور
مداوم در کشتی فرنگی، سعی کردم با وجود مشتقات فراوان، کمکی کرده باشم تا پرچم
مقدس کشورم به اهتزاز در آید.
اگر رفتم، به خاطر کشتی بود و اگر آمدم
هم به خاطر منافع کشتی بوده است.
محمد بنا، همواره خود را سرباز کشتی ایران
میداند، اما در شرایط فعلی صلاح را بر این میدانم که شاید نبودن من تلنگری به
دست اندرکاران ورزش باشد تا به فکر کشتی فرنگی بیفتند، به فکر همان ورزشی که سه
مدال طلا در المپیک گرفت و از اعتبار ورزش ایران دفاع کرد، اما با پایان المپیک
مورد بیمهری قرار گرفت.
در شرایط کنونی نه تنها امکانات ویژه
برای ورزش اول ایران در نظر گرفته نشده، بلکه بیتوجهیها به اوج رسیده و مشکلات
بسیاری سد راه موفقیت کشتی فرنگی است که گفتن آنها تکرار مکررات است. بنابراین تصمیم
گرفتم از سمت خود کنارهگیری کرده و مدتی به استراحت بپردازم.
از مربیان و کشتیگیران در خواست میکنم
با جدیت بیشتر از قبل به تلاش خود ادامه دهند تا موجبات موفقیت کشتی فرنگی در عرصه
های بینالمللی فراهم شود.
به امید روزی که ورزش ایران بتواند
سکوهای جهانی و المپیک را فتح کرده و شادی که کمترین حق مردم ایران است، به
هموطنانم هدیه شود. در خاتمه از ملت شریف ایران پوزش میطلبم و دست همه را میبوسم.
با تقدیم احترام
محمد بنا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر