«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

معجزه سوسمار!


کسی به احمد کسروی گفته بود که آقا جان شما دیگر دارید همه چیز را منکر می شوید.

کسروی گفت:
مثلاً چه چیزی را؟

گفت:
مثلاً معجزات را.

گفت:
مثلاً معجزات چه کسی را؟

گفت:
معجزات پیامبر اسلام را.

گفت:
مثلاً کدام معجزه را؟

گفت:
همان که با سوسمار حرف زد!

گفت:
خوب با چه زبانی با سوسمار حرف زد؟

گفت:
با زبان عربی.

گفت:
مرد حسابی این که می شود معجزه سوسمار؛ پیامبر که خودش عرب بود!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!