«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ دی ۱۴, پنجشنبه

نه از «کرگدن» زندانی سیاسی ساخته شدنی است؛ نه از «آکله»!


به گزارش به اصطلاح تحلیلی زیر از تارنگاشتی چپ نما و وابسته به هاشمی رفسنجانی، بویژه آن بند که برجسته نمایش داده ام، کمی باریک شوید. با آنکه بسیار کوشیده تا آماج خود را در لفافه ای خبری پوشانده و رنگ و بویی سیاسی به آن دهد، دم خروس نشاندن «آکله»١ در جایگاه زندانی سیاسی و سازمانده اعتراض گروهی از زنان زندانی سیاسی، خوب بیرون زده است. هم این و هم کوشش ناکامی که برای زندانی سیاسی وانمودن برادر خرگردنش٢ (کرگدن هم می توان گفت و نوشت!) با چراغ سبز رهبر نادان و نیرنگباز جمهوری اسلامی آغاز شد، در چارچوب بازگشایی بیش تر و آشکارتر گفتگو (به زبان آن ها: تعامل!) با «شیطان بزرگ» به کارگردانی «عالیجناب بوقلمون»٣ می گنجد. با چنین آماجی می بایستی آبروی برباد رفته ی «عالیجناب» که به تازگی عنوان «سرو رفسنجان» نیز بر عنوان های دیگر وی افزوده شده٤؛ تا اندازه ای هم که شده به وی بازگردانده می شد تا «بوقلمون» از توان نمایش هرچه بیش تر پرهای رنگارنگ خود برخوردار شود و چه بهتر از داشتن فرزندانی که گویا به خاطر آزادی۵ در زندان های جمهوری اسلامی زندانی شده و رنج های بسیار کشیده اند! ولی، آن ها که به چنین سناریوهایی تن درمیدهند ـ و باید افزود تا اندازه ای به ناچار؛ زیرا هر روز بیش از پیش پشتوانه ی توده ای خود را که به دست همان ها به تنگدستی و تیره روزی دچار شده، از دست می دهند ـ از هیچ آینده ی روشنی برخوردار نبوده و نخواهند بود. خواست های برآورده نشده ی انقلابِ شکست خورده ی بهمن ۵۷ از یکسو و فشار نیروهای اهریمنی سرمایه امپریالیستی برای گرفتن امتیازهای بازهم بیش تر از سوی دیگر، آن ها را سرانجام قیچی نموده، نیست و نابودشان خواهد نمود.

پیگیری بازهم بیش تر راه رشد سرمایه داری به سود بازرگانان و دلالان و دیگر لایه های انگل سرشت جامعه ی ایران و خیانت بازهم آشکارتر به توده ها و خلق های میهن مان در سر فرود آوردن به خواست های اهریمنانه امپریالیست ها، آن ها و به همراه شان، همبستگی خلق ها و یکپارچگی ایران زمین را بسی زودتر از آنچه می پندارند، خواهد گسست. آنچه بر سر مُعمّر قذافی گذشت را دیده اند؛ کسی که از بسیاری جنبه ها با گروه ها و باندهای پلید فرمانروا بر کشورمان از بنیاد سنجیدنی نبوده و نیست؛ کسی که گونه ای سوسیالیسم و جامعه ای کم و بیش آسوده را در لیبی بنیانگزاری نمود. ولی، چه باید گفت؟! این ها نیز در همان راهی گام برمی دارند که وی در فرجامِ کار خویش با سرشکستگی پیمود و تاوان پشت کردن به مردم و خلق و همدستی با بهره کشان جهان را با مرگ جانگداز خود بازپرداخت.

«هرکه نامُخت از گردش روزگار     نیز ناموزد ز هیچ آموزگار»٦

ب. الف. بزرگمهر    ١٣ دی ماه ١٣٩١

پانوشت:

١ ـ «از کرگدن زندانی سیاسی ساخته نشد؛ اکنون، نوبت آکله است!»:

٢ ـ «از کرگدن زندانی سیاسی ساخته نمی شود!»، ب. الف. بزرگمهر، ٢٦ مهرماه ١٣٩١

٣ ـ هاشمی رفسنجانی

٤ ـ به شاخ سرو قُمری داستان زن ...، ب. الف. بزرگمهر، نهم مهرماه ١٣٩١

۵ ـ بیگمان در این نمایش ریشخندآمیز برای «تعامل» هرچه بیش تر بر الگوی امریکایی آزادیخواهی پافشاری خواهد شد!

٦ ـ رودکی

***

فائزه هاشمی به همین جرم به زندان انفرادی منتقل شد
شورش در بند زنان اوین با شعار مرگ بر ستمگر. چه شاه باشه، چه رهبر!
         
سایت خبری "کلمه" بدنبال اعتراض دسته جمعی زندانیان زن بند ٣۵٠ اوین نسبت به نابسامانی های این بند، فائزه هاشمی که از جمله زندانیان همین بند است بدلیل توهین به رهبر و اخلال در نظم زندان برای سه هفته به انفرادی منتقل شد. این تصمیم را دادسرای اوین اتخاذ کرده است. این اعتراض همزمان و همسو با اعتراض زندانیان بند مردان بند ٣۵٠ صورت گرفته و به نوعی در حمایت از خواسته های آنان نیز بوده است. فائزه هاشمی به انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده و ملاقات با وی نیز ممنوع اعلام شده است.

سایت کلمه همچنین نوشت که، "احمدی"، معاون امنیتی دادستان تهران در جمع زندانیان زن حضور یافته و گفته است: ''من مرد نیستم اگر بگذارم فائزه هاشمی از در زندان اوین بیرون برود." گفته می شود شعار زندانیان معترض چنین بوده است:
''مرگ بر ستمگر. چه شاه باشه چه رهبر''

دادسرای اوین این شعار و همچنین شعار "مرگ بردیکتاتور" را مصداق توهین به رهبری تشخیص داده است.

خانواده هاشمی روز یکشنبه گذشته پس از مراجعه به زندان اوین برای ملاقات کابینی هفتگی متوجه شدند که کل خانواده هاشمی - حتی مادر فائزه- حق ملاقات با وی را ندارند و ماموران زندان گفته اند، برای فائزه قرار مجرمیت جدید صادر شده است.

فائزه هاشمی هفته گذشته نیز در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان از ملاقات با خانواده ی خود، خودداری کرده بود.

فائزه هاشمی به اتهام اهانت به مقامات جمهوری اسلامی محاکمه غیابی شده و به شش ماه زندان و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروه ها و فعالیت های رسانه ای محکوم شده و با همین حکم که در فروردین ماه به پایان می رسد در زندان اوین است.

گفته می شود دادسرای اوین برای شمار دیگری از زنان همبند با فائزه هاشمی نیز پرونده تشکیل داده اما از نتیجه این اقدام هنوز اطلاعی در دست نیست.

«پیک نت»  ١٣ دی ماه ١٣٩١

برجسته نمایی های متن از ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!