برادر جان، خراسان است اینجا
سخن گفتن، نه آسان است اینجا ”
چغک، چلغوز، کلپاسه، پلخمون
سخن هایی از اینسان است اینجا!
به جای کرم اینجا کخ زیاد است!
به جای کوچه، میلان است اینجا!
چه کس خورده است نارنجک به جز ما؟
همان که باب دندان است اینجا!
بهای شاعران قبلا گران بود
جدیدا خوب ارزان است اینجا!
چو شک دارید از ایرج بپرسید
که او از ما گریزان است اینجا!
اگر چه هست استادی مسلم
ولی شاگرد شیطان است اینجا!
سه نقطه بین اشعارش زیاد است
سه نقطه از گناهان است اینجا!
نگاهی کن به روی نقشه ی شهر
ببین، پایین خیابان است اینجا!
و کاسب هاش می برّند سر را
همیشه عید قربان است اینجا!
و این هم زیست خاور هست و جای
فروش بند تنبان است اینجا!
کمی هم این طرفتر کوهسنگیست
بلندی های جولان است اینجا!
دو چشمم کور! این هم هست سجّاد
که مانتوهاش، چسبان است اینجا!
پر از گلزار یا مهناز افشار
پر از بهرام ِ رادان است اینجا!
خراسان ابتدا تنها یکی بود
ولی حالا سه استان است اینجا!
هوایش صبح ها باشد بهاری
ولی شب چون زمستان است اینجا!
صلاه ظهر صاف و آفتابی
ولی شب ابر و باران است اینجا!
دو قطره تا که باران هم بیاید
دگر دریای عمان است اینجا!
ولیکن شهرداری فخیمه
به فکر نقش ایوان است اینجا!
به هر میدان، سر هر چارراهی
هزاران دست گلدان است اینجا!
گل میمون، گل خرزهره، میخک!
خلاصه چون گلستان است اینجا!
مجید رحمانی صانع
پی نوشت؛ شعر ایرج میرزا درباره ی
خراسان و مردم خراسان
برگرفته از «گوگل پلاس»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر