به مناسبت فرارسیدن فرخنده نوروز باستانی و
با امید برآورده شدن آرزوی این یگانه آدم و سراینده ی بزرگ توده ای!
عاقبت ایران
می شود دنیا به کام اهل ایران ای نسیم
می نماید شادمانی هر مسلمان ای نسیم
آفتاب معرفت گردد درخشان ای نسیم
نور باران می شود این شهر تهران ای نسیم
از فضای لامکان باد بهشتی می وزد
بلبل قدس الهی بر سر گل می خزد
دشمن اسلام از حسرت همی لب می گزد
پهن می گردد بساط عیش خوبان ای نسیم
از معارف دور می گردد ز سرها وسوسه
می شود ایجاد در هر کوچه ای یک مدرسه
کودکان مشغول تحصیل حساب و هندسه
نقشه ی جغرافیا در دست طفلان ای نسیم
مزرع بی آب دل ها آبیاری می شود
با شخینا دق می کند طالم فراری می شود
چشمه های علم در این خاک جاری می شود
مرد و زن لذت برند از علم و عرفان ای نسیم
مادران در تربیت مشهور دوران می شوند
دختران از معرفت شیرین تر از جان می
شوند
کودکان در مدرسه با علم و عرفان می شوند
می
شود هر کوچه ای پر حور و غلمان ای نسیم
بعد از این بیگانگان از امر حق گردند خویش
مومنین را هیچ مکروهی نمی آید به پیش
آب مینوشند در یک چشمه باهم گرگ و میش
می دهد
روح القدس بر مرده ها جان ای نسیم
مرده ها از قبر برخیزند با وجد و سرور
با کفن بیرون جهند از مقبره اهل قبور
یعنی امروز است بهر شیعیان یوم ظهور
روشنایی اوفتد در سطح امکان ای نسیم
عقل ها و روح ها و مغزها یکسان شوند
از ظهور علم مشکلها همه آسان شوند
وانگه این بیچاره حیوانها همه انسان
شوند
این
نفاق و اختلاف آید به پایان ای نسیم
می شود دیو جهالت کشته در گودالها
می دهد تغییر (علم و عقل) بر احوالها
خوار می گردند این بی کارها رمالها
ساحر و
جن گیر هم گردند پنهان ای نسیم
خاک محنت خیز ایران تاج دنیا می شود
اندرو هر علم و هر صنعت مهیا می شود
عارفان را جای تفریح و تماشا می شود
متصل میگردد
این قزوین به گیلان ای نسیم
راه آهن میکشند آخر قطار اندر قطار
آب شیرین می چشند این ساکنان شوره زار
پس دگر قحطی نمی بینند در این شهر و دیار
هر گدایی می خورد مرغ و فسنجان ای نسیم
در فرانسه جلوه گر گردد قد رعنای صلح
می شود دنیای کهنه بعد از این دنیای صلح
صیغه ی (صالحات) می خوانند در امضای صلح
آمریکا
و انگلیس و روس و آلمان ای نسیم
شاعران ظاهر ز شهر دامغان خواهد شدن
گنج ها پیدا ز خاک طالقان خواهد شدن
مغزهای کهنه مشتی استخوان خواهد شدن
می
شود دنیا به کام نوجوانان ای نسیم
برگرفته
از کلیّات نسیم شمال، کتاب باغ بهشت، کتابفروشی صحفی مدرسه فیضیه، چاپ دوم، سال ١٣٦٤
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر