خبری از «رادیو فردا»، رادیو و تارنگاشت
وابسته به دولت یانکی ها با عنوان «وزیر دفاع فرانسه خواستار اعمال ”تحریمهایی
قاطعانه“ علیه ایران شد»
درج کرده است. («گوگل پلاس»).
کسی می پرسد:
«یعنی تا به حال قاطعانه نبوده؟» و
دیگری چنین پی می گیرد:
«یکی به این غرب بگه کون ملت ایران بیش
از این پاره نمیشه دیگه به آخرش رسیده» («گوگل پلاس»).
روشن است که تبلیغات پرحجم رژیم پلید که
یکبار دیگر، گناه نابسامانی ها، ندانمکاری ها، نادانی ها، سوء مدیریت گسترده و از
همه مهم تر زیر پا نهادن مهم ترین اصل های قانون اساسی انقلاب بهمن ۵۷ در شکل
نخستین خود و بستن گاری اقتصاد ایران به ارابه ی امپریالیستی را به گردن به گفته ی
خودشان «استکبار جهانی» می اندازد، بر آن پرسشگر و دیگری که سخن وی را پی گرفته،
تاثیر بسزایی داشته است.
پاسخ می دهم:
چرا بوده آقای ...! ولی نه آنگونه که به
مردم دروغ میگویند. تحریم نفتی به عنوان نمونه از دید و کارکرد دولت های پلید و
اهریمنی اروپای باختری و ایالات متحد (دولت های امپریالیستی) به آرش آن نیست که
نفت ایران بایکوت شده و خریداری نمی شود؛ به این آرش است که حجم عمده ای از این
نفت به شکلی غیرقانونی (چون هنوز هم برپایه ی قانونی که از آن تنها نامی برجای
مانده، نفت ایران ملی است و بخش خصوصی حق دست درازی به آن را ندارد!) از راه
کارچاق کن ها و پادوهایی مانند بابک زنجانی گاه تا چند دست حراج می شود تا به پایانه
های نفتی کشورهای نفتخوار برسد. در این میان، بیگمان سود پلشت و ناپاک بسیاری نیز
به دست دیوانسالاران دستگاه حاکمیت ایران، بویژه «دانه درشت» ها می رسد که بخش
عمده ای از آن نیز در بانک های کشورهای امپریالیستی یا کشورهای حاشیه ی امن آن چون
کانادا برای روز مبادایشان تلمبار می شود تا بهتر و بانشاط تر نماز به درگاه
خداوند بگذارند؛ ویدئوی بابک زنجانی را اگر ندیده اید، حتمن ببینید؛ در آن ویدئو،
ناخواسته، گوشه ای از پرده ی حماسه ی اقتصادی آفریده شده زیر عبای رهبر نادان و
نابکار جمهوری اسلامی از پرده بیرون افتاده است. گرچه به شما سپارش می کنم، حتمن بینی
خود را با دو دست بگیرید که بوی آن آزارتان ندهد. شاید می پندارید گزافه گویی است؛
ولی چنین نیست؛ درست است که درآمد بودجه ی عمومی ایران از نفت کاهش یافته است؛ ولی
این به آرش کاهش استخراج و صادرات نفت نیست؛ حجم آن بنا بر آمار غیر رسمی حتا تا
دو برابر اندازه ی اعلام شده ی پیش از تحریم هاست. نام آن را آقایان دزد اسلام
پناه حاکمیت (همه شان را می گویم) گذاشته اند: «بازی بُرد ـ بُرد»! «بازی بُرد ـ بُرد»
بیگمان برای امپریالیست ها و هم اکنون، تنها تا اندازه ای برای دزدان ریز و درشت
حاکمیت که در این چپاولگری دست دارند و می پندارند که پول های تلمبار شده شان برای
همیشه امن خواهد بود تا اندازه ای درست است.
حجم بسیار سترگی از درآمدهای ملی ایران (و نه تنها درآمد نفتی) که دزدی آن خاوری پلید با همه ی بزرگی آن، اینگونه که هم
اکنون بیش تر از پیش پیداست، تنها بخش کوچکی از این چپاولگری از سوی حاکمیتی ضدملی
و ضدخلقی است، از کشور بیرون برده شده و همچنان بیرون برده می شود. خود وی نیز فرار نکرد؛ او را فراراندند. دست های بسیاری در کار "گریختن"
وی در کار بود که نمی بایست رو می شد و برای
همین، نمی بایست بیش تر کش داده می شد. برای همین سر و ته آن دادگاه علنی را هم
آوردند و همه چیز را به پشت پرده بردند؛ زیرا از مدت ها پیش به این سو، جز مشتی
کاسه لیس و بادنجان دورقاب چین حاکمیت ضدملی، کم و بیش همه ی ملت ایران «ناخودی» است.
به همین دلیل و به دلیل های بسیار دیگری که هنوز بخت نوشتن یادداشتی جداگانه در آن
باره را نیافته ام، باید زمینه های سرنگونی چنین حاکمیتی از سوی همه ی نیروهای ملی
و میهن پرست ایرانی با نادیده گرفتن جُستار ساختگی «خودی و ناخودی» که همان دزدان بیشرف
به مردم ایران گرانبار نموده اند، با نادیده گرفتن اینکه به اسلام یا هر دین دیگری
باور داری یا از بنیاد به هیچ دین و مذهبی باور نداری، از هرباره فراهم شود. پیش
تر نوشته ام و بازهم بر آن پافشاری می کنم:
هر روز ماندنِ چنین رژیمی بر سرِ پا، بیش
تر کشورمان را به سوی نیستی و تکه تکه شدن می کشاند. این رژیم دیر یا زود از سوی
نیروهای امپریالیستی سرنگون خواهد شد؛ همان ها که هم اکنون این رژیم از درون
پوسیده و خائن را همچنان سرِ پا نگاه داشته اند. سخن بر سر آن است که کدامیک بر
دیگری پیش خواهد گرفت:
مردم ایران یا نیروهای امپریالیستی؟
سرنگون باد رژیم تبهکار جمهوری اسلامی!
ب. الف. بزرگمهر ۲۸ اردی بهشت ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر