«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۱, شنبه

ناز عالیجناب به پایان رسید؛ ولی بوی گندش ایران را فراگرفته است!


دور نخست سیاه بازی «آمد، نیامد» "عالیجناب" در سناریویی که با همکاری ولی فقیه نادان و نابکار جمهوری اسلام پناه سرهمبندی شده بود به پایان رسید.* ناز وی برای مشتی دورقاب چین که بجای «ملّت» جا زده شده اند، سر آمد؛ سرانجامِ "گوز"هایش نیز پیشاپیش روشن است:
شکست و سرافکندگی هرچه بیش تر مردم ایران!

به گذشته بنگرید؛ آینده را نیز در آن خواهید یافت.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۱ اردی بهشت ماه ۱۳۹۲



* «به شاخ سرو قُمری داستان زن ...»، ب. الف. بزرگمهر، نهم مهرماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!