آیا چنین آخوندی، نیازمند پرسش های سنجش هوش است؟!
حسن روحانی، یکی از "باهوش"ترین آخوندهای کنونی ایران، چندی پیش در یک سخنرانی چنین گفته بود:
«انگلیسیها در سال ۸۴ به ما میگفتند، شهردار تهران رییسجمهور بعدی شما خواهد بود ...»*
با راست انگاشتن سخنِ «آخوندِ آی کیو»، چند نتیجه ی سودمند و یکی دو پرسش برای آن گروه از ایرانیانی که از روی نادانی و ناچاری یا به انگیزه هایی نان و آبدار در نمایش گزینش «کارپردازی خرگاه و پرده سرای ولایت فقیه» (برگماری ریاست جمهوری) شرکت خواهند نمود، بدست می آید:
ـ وی، خواسته یا ناخواسته، هماوندی تنگاتنگ خود با «انگلیسی ها» را دستِکم در سال ۱۳۸۴ لو داده است؛ زیرا آنچه آن ها به وی گفته اند، بیگمان راز و رمزی بوده که هرکسی شایسته ی دانستن آن نبوده و نیست؛
ـ وی در واگویی این راز و رمز و آگاه نمودنِ توده های مردم ایران، ۸ سال درنگ کرده و رازداری و وفاداری خود به «انگلیسی ها» را دستِکم تا ۸ سال از دیدهگان مردم پنهان داشته است. آیا هم اکنون، همان «انگلیسی ها» به وی اجازه ی واگویی چنین رازی را داده اند یا مانند برخی موردهای دیگر از دهانش در رفته است؟!
ـ اکنون که خود وی از سوی «شورای نگهبان خرگاه و پرده سرای ولایت فقیه»، کبریتی بی خطر برای آینده ی نظام شناخته شده و پا در میدان همچشمی با هفت برگزیده ی دیگر نهاده، پیش از آنکه چنان راز گهرباری را از پرده برون فکند، با خود نیندیشیده که چنانچه به عنوان بازیگرِ نخست خیمه شب بازی از صندوق برون آورده شود، فردای روزگار کسانی و شاید جلوتر از همه، همچشمان کنونی و آینده (اگر همچنان آینده ای برای رژیم پوسیده برجای مانده باشد!) می توانند همین ادعا را درباره ی وی بر زبان آورند؟! آیا «آخوندِ آی کیو» به پیامدهای سخن خود اندیشیده بود؟
در اینجا این نکته نیز نادیده گرفته شده که انگلیسی ها و دیگر بهره کشان جهان تا چه اندازه در سرنوشت ایران و ایرانی نقش داشته و دارند! گرچه، درازا و پهنای آن هنوز و بگونه ای همه جانبه روشن نیست، ولی ردِ پاهایی از گذشته و پیش از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ تاکنون، اینجا و آنجا به دیده می آید و نمودها و نشانه های بسیاری گواه چنین نقشی است.
ب. الف. بزرگمهر ۱۴ خرداد ماه ۱۳۹۲ ماه ۱۳۹۲
* تارنگاشت «معادله»، سخنرانی آخوند روحانی در دانشکده ی حقوق دانشگاه شهید بهشتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر