سنگ گورهایی که قرآن میخوانند!
چینیها پس از مرگ نیز دست از سر ما برنداشتهاند؛ آنها اینبار باورهای ما را دستمایه ی درآمد خود کرده، دستگاهی ساختهاند که به سنگ گور پیوست میشود. باتری این دستگاهِ کوچک با نور خورشید شارژ میشود و شبها قرآن میخواند.
این نوآوری و نبوغ آنهاست یا ساده انگاری و بی توجهی ما
به فرهنگمان که سبب شده هر کس در هر کجای جهان بپندارد، میتواند آداب و رسوم دیگر
کشورها را به ابزاری برای درآمد تبدیل کند؟! به نظر میرسید ساختن چراغ خوابهایی
با طرح ضریح معصومین(ع) آخرین دستدرازی چینیها به فرهنگ مذهبی ما باشد؛ اما کملطفی
وزارت ارشاد و دیگر سازمانهای دست اندرکار، سبب شده چینیها پا را فراتر بگذارند
و سر از گورستانهای ما درآورند و ما را در آن جهان نیز به حال خودمان رها نکنند.
چینیها با سنگ گورهای ما مانند عروسکهایی رفتار کرده اند که صداهای گوناگونی روی
آن ضبط میشود.
کار، بیگمان بیهوده است!
شما اگر شنونده ای نداشته باشید، سخن می گویید؟ پخش قرآن، شب هنگام در گورستان مانند این است که سخن خداوند را که راهگشای زندگی بشر است، بدون شنونده پخش کنیم؛ این کار، بیگمان کاری بیهوده است و خداوند پیش از این ما را درباره کارهای بیهوده در آیه سوم سوره مؤمنون، مشخص کرده است:
«الذین هم عن اللغو معرضون ...» مردم با کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عملکرد بیهوده و بیثمر و بیاهمیت روی میگردانند؛ چرا که به باور آنان چنین گفتار و کردار بیهودهای، زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.
آیا پخش قرآن، تنها برای آنکه پخش شود، برای کسی که از جهان
رفته ثواب دارد؟ لازم نیست آگاهی های مذهبی دقیق و همه جانبه ای داشته باشید تا
بدانید که قرآن برای زندهها آمده است و اگر ما آن را برای خیرات رفتگان میخوانیم،
در درجه اول برای آرامش خودمان و بعد به نیابت از آدم مرده است.
به گفته حجتالاسلام بهرانی، یکی از کارشناسان مذهبی، در
صورتی که این کار سودمند باشد، آیا شما میتوانید در ماه مبارک رمضان برای آدمی که
از جهان رفته با ضبط صوت، قرآن ختم کنید؟ چنین چیزی وجود ندارد؛ مگر اینکه شما خود
نیز به همراه آن نوای ضبط شده به خواندن آیات بپردازید؛ در غیر اینصورت، ثوابی
شامل حال آدم مورد نظر نمیشود.
از دیدِ علی راد، یکی از کارشناسان مذهبی، این کار بیگمان
بهره برداری از عنصر «حس گرایی» توده ی مردم است. قرآن برای خواندن از سوی آدمی
است تا در آن بیندیشد؛ پخش آن شب هنگام در گورستانها چه سودی برای چه کسی خواهد
داشت؟ ضمن اینکه برخی آدم ها برای همین قرآن خواندن بر سر مزار درگذشتگان خود میروند
و اگر این وظیفه را نیز به دست چینیها بسپارند، دیگر هیچ بهانهای برای حاضر شدن
در گورستانها نمییابند.
پیشواز مردم از این سنگ گورها
یکی از سنگفروشها درباره ی میزان خرید و پیشواز مردم از این فرآورده گفت:
بهای پایین این دستگاه یکی از عواملی است که باعث پیشواز زیاد مردم از آن شده است؛ البته فراموش نکنید که همه دوست دارند سر گور عزیزشان قرآن پخش شود. وقتی از او میپرسم که به نظر خود شما این دستگاه بیاحترامی به مقدسات ما نیست، میگوید: این یک دستگاه است؛ پس نمیتوان گفت نشستن یا پا گذاشتن بر روی آن توهین به آیات قرآن است. ضمن اینکه درون خاک در کنار سنگ گور نصب میشود و امکان بیاحترامی به آن وجود ندارد؛ البته اشکال شرعی هم ندارد.
این سنگفروش، ساخت این دستگاه را در ایران سپارش کرد. بینگارید
که این روی دهد و شمار این دستگاهها درون گورستانها فراوان شود؛ به پندار آورید
که نیمه شب، صحنه ی گورستان به چه شکلی در خواهد آمد؟!
بله، درست است. پخش قرآن اشکال شرعی ندارد؛ ولی ما لازم
است پیش از آنکه کاری را انجام دهیم، کمی بیندیشیم و بهانه به دست کسانی ندهیم که
از هر چیزی بهره برداری می کنند تا مسلمانان و باورهایشان را به چالش بکشند. همین
را برهان نادانی ما کنند و علیه دین ما شعار دهند.
ساده انگاری و بی توجهی ما به فرهنگمان
علی شریعتی، واژه ی «قرآن» را به آرش «خواندنی» آورده و میگوید:
«این سیاست دشمنان سعادت بشری است که قرآن را از ما بگیرند
بگذارند لب طاقچه؛ پارچه گرانبهایی روی آن بیندازند و به ما یاد بدهند عید به عید
آهسته پایین بیاورید، غبارروبی کنید و باز سر جایش بگذارید. ببرید بر سر مزار مرده
خود تا ثواب کنید. حال آنکه خداوند چنین دسیسههایی را از آغاز پیشبینی کرده و
نام کتاب آسمانیاش را خواندنی گذاشته تا ما بدانیم آن را برای خواندن و درس گرفتن
نزد ما فرستاده است.»
امام خمینی (ره) درباره مسئولیت پاسداری قوانین الهی و
عمل به قرآن کریم میفرمایند:
«این مهم تنها راه بازیابی عظمت و عزت و شکوه پیشین اسلام
و مسلمین، مسئولیت پاسداری وحدت و برادری دینی؛ تنها ضامن استقلال سرزمینهای
اسلامی و زداینده هرگونه نفوذ استعمار است.»
رهبر کبیر انقلاب هم دوری از قرآن را فریب استکبار میداند
و میفرماید:
«یکی از کارهایی که شیاطین بزرگ کردند، این بود که
نگذاشتند مسلمانان، قرآن را آن طوری که هست بفهمند، زیرا استنباط درست و صحیح از
حقایق قرآنی برای خودشان با خطراتی توأم بود و دیگر برای ابرقدرتها مقامی باقی
نمی ماند.»
آیا ما متولی مشخصی برای بررسی فرهنگی کالاهای وارداتی
خود داریم؟ اینکه چه چیز به خود فرهنگ ما میدهند، دغدغه کدام سازمان است؟
این نوشتار از سوی اینجانب، پارسی نویسی و ویرایش شده است.
عنوان نیز از آنِ من است. ب. الف.
بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر