«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه

چه کسی سحر چوینی را کشته است؟ چرا دروغ می بافند؟! چرا ...


روز سه‌شنیه بیست و سوم مهرماه، علی‌رغم فشار نیروهای اطلاعات حکومت اسلامی ایران، شمار چشمگیری از کنشگران مدنی در مریوان و در چهارمین روز مرگ سحر چوینی از میدان دارایی این شهر تا گورستان دارسیران، راهپیمایی کردند.

یکی از شرکت‌کنندگان در این راهپیمایی گفت:
«نیروهای امنیتی علاوه بر ممانعت از این راهیپمایی، دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری را توقیف نموده که با مخالفت شدید مردم مانع از ادامه‌ی چنین اقداماتی شد.»

به نقل از نزدیکان خانواده‌ی چوینی، اعلام خودکشی سحر از سوی مسوولان دانشگاه، گونه ای سرپوش گذاشتن به پرونده است و دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه همدان مسوول مرگ سحر می‌باشند.

پزشکی قانونی گفته است:
«علت مرگ خفگی نيست و مقتول پيش از حلق‌آويز شدن به علت ضربه مغزی فوت شده است.»

روزهای شنبه و دوشنبه‌ی هفته‌ی کنونی، دانشجویان دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه همدان به نشانه‌ی اعتراض به بی‌توجهی مسوولیین دانشگاه و همچنین همدری و پشتیبانی از خانواده‌ی سحر چوینی، دوبار گزد هم آمدند.

سحر چوینی، ١٩ ساله و دانشجوی ترم دوم رشته‌ی پرستاری دانشکده‌ی دندانپزشکی همدان، اهل شهر مریوان، به طرز گمان برانگیزی جان خود را از دست داده است.

برگرفته از خبرگزاری «کُردپا» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ عنوان نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر


 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!