نوشته ی زیر از آدمی مذهبی است و تا آنجا که برخی نوشته
هایش را خوانده ام، بگمانم کسی از حلقه های پیرامون رژیم تبهکار؛ ولی نه چندان
سازگار با آن!
بیگمان با همه ی آنچه نوشته و آن را در زیر می آورم،،
همداستان نیستم؛ ولی، از دید من نوشته ای بسیار مشخص کننده ی شرایط کنونی
(کاراکتریستیک) است که باریک بینی هر نیروی چپ
و بویژه نیروهای راستین چپ (مارکسیستی ـ لنینیستی) و آمادگی هرچه بیش تر برای
آینده ای که چندان دور نیست، غافلگیر نشدن و بررسی تاکتیک های شایسته و درخور را خواستار
است!
می نویسد:
«مدت هاست دارم فکر میکنم که خود نظام ما، خودش ضد انقلاب
ترین عنصر موجود هستش و ناامیدانه فکر انقلاب علیه نظام بروکراتیک فعلی هم به مخیله
کسی خطور نمیکند. حتی آدم های سفت و سختی
مثل احمدی نژاد هم برای فعالیت در این نظام آنقدر که نظام از تغییر گریزانه، نمیتونه
بسیاری از فعالیت های مورد نظر خودش رو به سرانجام برسونه.
خیلی بده که نظام آنقدر خودش رو ضعیف بدونه که آنقدر هزینه
بابت حفظ نظم موجود در نظام خودش بکنه؛ درحالی که خود نظام و نظم، حاصل از یک بی
نظمی بوده و تا نظم به هم نریزه، ضعف ها و قوت ها مشخص نمیشه و هیچ وقت منظم تر از
این که هست نمیشه.»
برگرفته از «گوگل پلاس» که آن را تنها در نشانه گذاری ها اندکی ویرایش
نموده ام. ب. الف. بزرگمهر
... و همه ی این ها نشاندهنده ی نزدیکی شرایط بحرانی
دیگری است که چنانچه نیروی چپ و بویژه حزب توده ایران از شعارهای بجا و درست، یگانگی،
اتحاد و سازماندهی درخور ـ و منظورم از درخور، شرایطی آرمانی نیست که کمینه شرایط
را به دیده دارم! ـ برخوردار نباشد، بازهم و یکبار دیگر همه چیز از دست خواهد رفت
و این بار می توانم با شوربختی هرچه بیش تر بگویم:
میهن مان تکه تکه شده و به جنگ های برادرکشی که دورنمای
آن روشن نیست، کشیده خواهد شد!
بجای سخنرانی های سالنی یا یارگیری های بده بستانکارانه با
این و آن که اُفت بیش از پیش کیفیت نیروهای راستین چپ (اصل برتری کیفیت بر کمیّت) را
در پی خواهد داشت، برای چنین شرایطی خود را آماده کنیم و فراموش نکنیم که توده های
مردم ایران در صورت دیدن جایگزینی درخور و شایسته، پشت چنین نیروی رهبری کننده ای
گرد آمده از آن پشتیبانی خواهد نمود. به
توده های مردم ایران اعتماد کنیم. تاریخ، چنین می گوید!
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ مهر ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر