«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

... یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی!


تصویرنگاشته ای درج کرده که در آن از آن میان آمده است:
...
یک دنیا حرف ناگفتنی
و یک بغل تنهایی و دلتنگی
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود ...
...

از «گوگل پلاس»

... و من یاد یکی از داستان های زیبای آنتون چخوف درباره ی دختر سبکسری می افتم که چند روز پیش آن را دوباره پس از سال ها خواندم؛ می نویسم:
من که اشکم از این همه احساسات شاعرانه در آمد و چون جایی برای چکیدن نداشت همانجا خشک شد. یادم باشد؛ بار دیگر کاغذی بزرگ تر همراه خود به جلسه ی امتحان ببرم!

ب. الف. بزرگمهر  ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!