«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

از نمونه های استثنایی آن که بگذریم، آخوند است و شکم و زیرِ شکم!

 
آخوندی جوان است به نام اسدالله ابراهیم اوف، فرزند یکی از سرشناس ترین آخوندهای شهر دوشنبه در کشور تاجیکستان که به خانه های مردم برای «شفا دادن» دعوت می شده و به این بهانه به زنان جوان دست درازی می کرده است. در فیلم زیر که به صورت پنهانی برداشته شده، وی همزمان با قرآن خوانی و دعاخوانی، زنی ۲۵ ساله را بکار گرفته است ...

متن نخستین، برگرفته از «گوگل پلاس» و «یوتیوب» است که آرایشی درخور از سوی اینجانب یافته است.    ب. الف. بزرگمهر

آخوند، اگر از نمونه های کم و بیش استثنایی آن بگذریم، همین است که می بینید! اگر به فرهنگ و زبانزدهای توده ای (عامیانه) خودمان نگاهی بیفکنیم، شخصیت راستین آخوند بیش از هر چیز با دو واژه و عبارت گره خورده است: شکم و زیرِ شکم!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۲


 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!