«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

«آقا» کشش بدهیم یا ندهیم؟!


به گزارش زیر باریک شوید. در کشور ترکیه که «مافیا» در آن فرمانرواست، گند و گه کاری یکی از نوکران بابک زنجانی، تاکنون برکناری یا کناره گیری تنی چند از بلندپایگان آن حاکمیت پلید و از آن میان وزیر کشور را در پی داشته است. «ولایت آقا» نیز سرانجام تکانی به خود داد و بابک زنجانی، یکی از تبهکاران اقتصادی ولایت بازداشت شد! با این همه، چنانکه پیشینه ی سایر اینگونه پرونده ها گواه است، به هیچ رو روشن نیست که آماج این بازداشت، رسیدگی جدی به پرونده است یا دست اندرکاران آن، اندیشه ای دیگر در سر می پرورانند! باز هم در این زمینه، پیشینه ی کار بویژه اگر روی آن پافشاری کنند و سوگند یاد کنند که چنین و چنان خواهیم کرد، در بیش تر موردها، نتیجه ای پیش بینی ناپذیر به بار خواهد آورد؛ به این آرش که همزمان با کلفت شدن پرونده، کار در دستگاه قضایی نیز کش پیدا می کند و سرانجام روشن نمی شود که فلان دزد کله گنده، چه به سرش آمده است. دزدهای کوچک، آفتابه دزدها یا همان بزهکاران اجتماعی، حساب شان جداست؛ چون پرونده هایشان نازک و شاید یک برگ بیش تر نباشد، کار چندان به درازا نمی کشد یا بهتر بگویم کش پیدا نمی کند:
ـ از دیوار مردم برای دزدی بالا رفته ای؟

ـ بله آقا! ناچار شدم ... از بدبختی ...

ـ هوووووم! طبق فقه مقدس اسلامی، چون بار نخست بوده که این کار را کرده ای، یک دستت را قطع می کنیم تا مُتنبّه شوی!

ـ آقا به خدا به قرآن ...

ـ حکم صادر شد. ببریدش!

درباره ی دزدان کله گنده که گاه در خود دادگاه با توپ پر به سرِ دادستان داد می کشند و تهدید به افشاگری و آبروریزی بیش تر مسلمین می کنند، وضع بگونه ای دیگر است. در اینجا واژه ها نیز رنگ می بازند و آرش و مانش دیگری می یابند. 

پس از خواندن خبر بازداشت «بز» ـ از روی بدجنسی، آن را بُز نخوانید! برای رعایت حال متهم، ناچارم تنها حروف نخست نام و نام خانوادگی اش را بنویسم! ـ داشتم با خود می اندیشیدم، گروهی از دست اندرکاران قضایی به حضور «آقا» شرفیاب شده و از وی صلاح مشورت می خواهند و البته کارشان از روی زرنگی نیز هست؛ چون برای فردای روزگار می توانند چه در «جهان فانی» و چه در «جهان باقی» همه ی کاسه کوزه ها را به سر «آقا» بشکنند و خود را ستمدیده ای که تنها حکم شرعی «آقا» را اجرا کرده اند، جا بزنند و حتا سر خدای متعال، ذات اقدس باریتعالی در عرش نیز کلاه گشادی بگذارند:
ـ آقا کشش بدهیم یا ندهیم؟!

... و «آقا» می فرمایند:
ـ مگر تفاوتی هم می کند؟! چه کشش بدهید یا کشش ندهید، نتیجه یکیست! بگذارید، انشاء الله آن «کارگروه مشترک» که به تازگی برای رسیدگی به این کار درست شده، کارش را انجام بدهد و گزارش خود را بدهد تا ببینیم چه کاری به صلاح است ...

هنگامی که به اعضای «کارگروه مشترک» می نگری، سر درد می گیری؛ زیرا دربرگیرنده ی دستِکم ۶ گروه است که بیگمان هر کدام از آن گروه ها در کم ترین شمار آن از سه نفر کم تر نیست (دو نفر را که نمی توان گروه بشمار آورد!)؛ بنابراین رویهمرفته می شود ۱۸ تا ۲۰ نفر که می خواهند به این پرونده رسیدگی کنند؛ پیشاپیش نتیجه روشن است؛ ساعت ها زمان صرف می کنند و توی سر و مغز هم می کوبند تا هر کدام گزارشی بنویسند؛ گزارش هایی که هر یک با آن دیگری از چند درجه ی ناچیز تا گاه ۱۸۰ درجه زاویه خواهد داشت؛ و همه ی این گزارش های زاویه دار، پس از آن به دست دادگاه و قاضی ها می رسد تا آن ها را زیر و رو کنند و زاویه های خود را به پرونده ها بیافزایند و ... سرانجام هم کسی از پرونده «بز» سر در نمی آورد!

باور کنید من سرسام گرفتم. می خواهم سرم را در بالش فرو کنم و به هیچ رو به «بز» و پرونده اش نیندیشم! ولی مگر می شود؟! بز لعنتی با آن شاخ هایش مرتب از این سو به آن سو می پرد و نمی گذارد که بخوابی!

ب. الف. بزرگمهر   نهم دی ماه ۱۳۹۲

***
 
بابک زنجانی بازداشت شد!

دادستان کل کشور از بازداشت بابک زنجانی خبر داد.

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره خبر بازداشت بابک زنجانی، گفت:
عصر روز دوشنبه بابک زنجانی بازداشت شده است.

وی هم‌چنین در هماوندی با انگیزه ی بازداشت بابک زنجانی، گفت:
«با توجه به این‌که پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است بیان علت بازداشت بابک زنجانی ممنوع است.»

به تازگی نیز یک عضو «کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی» خبر داده بود که کارگروه مشترکی دربرگیرنده ی «کمیته پیگیری‌کننده»، «کمیسیون اصل ۹۰»،‌ «وزارت اطلاعات»،‌ «دیوان محاسبات»،‌ «سازمان بازرسی» و کارشناسان دستگاه‌های نظارتی بگونه ای هماهنگ، این پرونده را رسیدگی خواهند کرد.

پیش از بازداشت بابک زنجانی، روز گذشته جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، از گشوده بودن پرونده «زنجانی» در دادسرا خبر داده بود.

چندی پیش نیز ۱۲ تن از نمایندگان مجلس در نامه‌ای سرگشاده رو به روسای قوای سه‌گانه خواستار برخورد با بابک زنجانی شده بودند. در بخشی از نامه نمایندگان مجلس که خواستار برخورد جدی با تبهکاری هایاقتصادی شده بودند، آمده بود:
«یک مصداق که این روزها رنج مردم شریف را دوچندان کرده، بابک زنجانی است؛ بابک زنجانی ۴۳ ساله که راست و دروغ، آغاز کار خود را به یکی از مقامات جمهوری اسلامی که به رحمت خدا پیوسته است، منتسب می کند، امروز به عنوان ثروتمندی همه فن حریف در صحنه های مختلف در جولان است و با تکبر و تبختر همه چیز را «خریدنی» نشان می دهد… بر اساس اطلاعات موثق موجود، دلایل کافی برای تعقیب این فرد به اتهام فساد و افساد در دست است، چرا شما مسوولان محترم سه قوه که به امر رهبری خبیر در این مبارزه مسوولیت دارید، تحرکِ درخور به خرج نمی دهید؟ تعلل در برخورد با جرثومه های فساد به شیوع ببشتر آن منجر می شود.»

دو روز پیش نیز رییس جمهوری در نامه‌ای به اسحاق جهانگیری،  معاون نخست خود برای پیکار با تبهکاری های اقتصادی ماموریت ویژه داد. در بخشی از دستور روحانی به جهانگیری نیز آمده بود:
«... به‌ویژه ضروری است، موارد سوء‌ استفاده از شرایط تحریم مورد رسیدگی قرار گیرد و برای حراست از حقوق مردم و بیت‌المال اقدام فوری صورت پذیرد و گزارش مربوطه ظرف یک ماه به این‌جانب ارائه گردد.»

بابک زنجانی که نام او نخستین بار در مجلس از سوی رییس دولت پیشین با عنوان ب. ز. در میان آمد، در هماوندی با فروش نفت از سوی زنگنه، «وزیر نفت» به پرداخت نکردن ۲/۸  میلیارد دلار متهم شد. پس از آن نیز در هماوندی با پرونده ی تبهکاری مالی «تامین اجتماعی» به همراه سعید مرتضوی، متهم پرونده کهریزک و سرپرست آن هنگام «سازمان» مورد اتهام قرار گرفت. نام او همچنین در پرونده تبهکاری مالی ترکیه به میان آمد. رضا ضراب، متهم اصلی در تبهکاری مالی ترکیه در پی بازجویی‌ها از بابک زنجانی به عنوان رییس خود یاد کرده بود؛ جستاری که بی درنگ در صفحه «فیس بوک» وابسته به بابک زنجانی تکذیب شد.

برگرفته از «ایسنا»     نهم دی ماه ۱۳۹۲

این گزارش از سوی اینجانب، پارسی نویسی و ویرایش شده است.   ب. الف. بزرگمهر 
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!