در زیر بخش هایی از گزارش درج شده در یکی از رسانه های رسمی ایران درباره ی چند و چون پس گرفته شدن دعوت رسمی «سازمان ملل» و دبیر کل آن: «بان کی مون»، نوکر خانه زاد «شیطان بزرگ» از رژیم جمهوری اسلامی برای شرکت در همایشی پیرامون کشور سوریه و آینده ی آن برگرفته و برخی گفته ها را برجسته نمایش داده ام:
«به گزارش مشرق به
نقل از ایسنا، فرهان حق، معاون سخنگوی سازمان
ملل روز سهشنبه در جمع خبرنگاران مدعی شد که ایران بیانیه مکتوبی را که قولش را در
زمینه بحران سوریه داده بود، ارائه نکرد و به همین دلیل «بان کیمون»، دبیرکل سازمان
ملل مجبور شد دست به کار شود.
...
مقامات سازمان ملل گفتند که بان چند روز با محمدجواد
ظریف، وزیر امور خارجه ایران درباره آنچه آنها حمایت علنی از بیانیه ژنو سال ۲۰۱۲ خواندند،
گفتوگو کرد. این بیانیه خواستار برقراری یک دولت انتقالی در سوریه برای پایان دادن
به درگیریهای داخلی میشود.
معاون سخنگوی سازمان ملل در توضیح پس گرفتن دعوت
از ایران در جمع خبرنگاران مدعی شد: دبیرکل سازمان ملل به یک درک شفاهی (با ایران)
دست یافته بود و بر این باور بود که یک درک مکتوب نیز به دنبال آن مطرح خواهد شد،
ولی در واقع خلاف آن اتفاق افتاد و ایران همان مواضعی را که پیش از این داشت، ابراز
کرد. این باعث شد که او («بان») ناامیدی خود را از تصمیم ایران ابراز کند و تصمیمش
برای پس گرفتن دعوت از ایران را بگیرد.
حق افزود که بان در طول گفتوگوها، با آمریکا و
سایر طرفهای کلیدی در تماس بود.
این در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه
کشورمان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا تاکید کرد که ما از اول اعلام کردیم که هیچ
پیش شرطی را برای حضور ایران در اجلاس ژنو ۲ نمیپذیریم زیرا ایران نقش مهمی در این
منطقه داشته و نمیتوانند این نقش را نادیده بگیرند.
وی افزود: دیدگاه ما همواره این بوده است که تنها
راهحل بحران سوریه، راه حل سیاسی بوده است ولی متاسفانه بسیاری از گروهها و کشورهای
منطقه و خارج از منطقه به دنبال راه حل نظامی بودهاند و آنها تازه به این نتیجه رسیدهاند
که راهحل نظامی در رابطه با بحران سوریه کارآمد نبوده و هم اکنون میدانند که باید
به دنبال راهحل سیاسی باشند.
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به تماسهای بان
کی مون در خصوص حضور ایران در ژنو ۲ گفت: بان کی مون چندین بار با من تماس گرفت و من
در تمامی این تماسها که اسنادش هم موجود است گفتم که هیچ گونه پیش شرطی را نپذیرفته
و هرگونه اظهار نظر از سوی ایشان هم که متضمن این باشد که ایران شرطی را برای حضورش
در ژنو پذیرفته است خلاف واقع می دانیم و بان کی مون کاملا از این موضوع مطلع بوده
است و دیدگاه ما را به صورت صریح میدانست.
ظریف ادامه داد: در تماسهایی که بان کی مون در
طول چهار روز گذشته با من داشت و حتی سفیر ما را هم دعوت کرد، همچنین اخضر ابراهیمی
هم تماس گرفت در همه این تماسها صراحتا گفتیم که ما نقش سازنده و مثبتی همواره در
رابطه با مسئله سوریه ایفا کرده و خواهیم کرد. همچنین اجازه نخواهیم داد که برای
جمهوری اسلامی ایران پیش شرطی قرار بدهند.
وزیر امور خارجه کشورمان با اظهار تاسف از تغییر
مواضع بانکی مون به دلیل تحت فشار قرار گرفتن خاطر نشان کرد: متاسفانه بان
کی مون بعد از اعلام دعوت از ایران تحت فشار قرار گرفت و دو مسئله ما را متاسف کرد
یکی اینکه بان کی مون در اثر فشاری که روی او وارد شد پیشنهاد خودش را پس گرفت؛
زیرا ما چندان شائق نبودیم به این جُستار، ولی تنها به خاطر دعوتی که از ما شده بود
قصد شرکت داشتیم.
ظریف افزود: ما قصد نداشتیم در اجلاس ژنو ۲ در سطح
وزیر شرکت کنیم؛ زیرا معتقد هستیم زمان دعوت برای حضور وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران
خیلی دیر شده بود و قرار بود معاون وزیر امور خارجه در صورتی که دعوت جدی باشد شرکت
کند. بنابراین متاسف هستیم که بان کی مون تحت فشار پذیرفت، دعوت را خود را پس بگیرد.
وزیر امورخارجه کشورمان با بیان اینکه نداشتن شهامت
برای اعلام دلیل پس گرفتن دعوت از ایران برای حضور در اجلاس ژنو ۲ بسیار متاثرکنندهتر
از پس گرفتن این دعوت بود تاکید کرد: آنها پس گرفتن دعوت از ایران را به اظهار نظرهایی
که در ایران شده است نسبت می دهند و این کاملا نشان میدهد که نمیخواهد بپذیرند که
به دلیل فشاری که مشخصا از سوی آمریکا و برخی از گروههایی که دستشان به خون مردم سوریه
هم آلوده است این دعوت را پس گرفته است و پس از این اقدام به دنبال توجیه است ولی من
این رفتار را در شان دبیرکل سازمان ملل متحد نمیدانم و باعث تاسف است که بانکیمون
این رفتار را از خود نشان داده است.»۱
«سیّد از خر جسته»۲ با همه ی کوششی که در پنهان نگهداشتنِ درونمایه
ی گفتگوهایش با «نوکر رسمی» امپریالیست ها در «سازمان ملل»: «بان کی مون» بکار
برده، در این کار کامیاب نشده است؛ کندذهنی و شیوه ی پنهانکاری وی نشان می دهد که
او نیز کم و بیش از همان اندازه، بهره ی هوشی (IQ)
برخوردار است که «آخوند ریش حنایی» (یا همانا: «آخوند آی کیو»!) برخوردار است.
از گفته های معاون سخنگوی «سازمان ملل» چنین
برمی آید که «سیّد از خر جسته»، به گمان بسیار و پیش از آنکه با بزرگ ترهای خود و
از همه بالاتر «ولی فقیه» نادان و نابکار هماهنگی کند، چیزهایی در گفتگو با «نوکر
رسمی» امپریالیست ها درباره ی چالش پیرامون سوریه به گردن گرفته و قول هایی به وی
داده که باز هم به گمان بسیار، پس از رو شدن "دسته گُل"ش پیش بزرگ ترهای
«نظام»، ناچار به عقب نشینی شده است. معاون سخنگوی «سازمان ملل» می گوید:
«دبیرکل سازمان ملل به یک درک شفاهی (با ایران)
دست یافته بود و بر این باور بود که یک درک مکتوب نیز به دنبال آن مطرح خواهد شد؛
ولی در واقع خلاف آن اتفاق افتاد و ایران همان مواضعی را که پیش از این داشت، ابراز
کرد. این باعث شد که او («بان») ناامیدی خود
را از تصمیم ایران ابراز کند و تصمیمش برای پس گرفتن دعوت از ایران را بگیرد.»
باریک بینی چندانی لازم نیست که به چگونگی
ماجرا پی برد؛ بویژه اگر به گفته ها یا بهتر است بگویم: لاپوشانی «سیّد از خر
جسته» اندکی باریک شویم! وی در این باره می گوید:
«ما از اول اعلام کردیم که هیچ پیش شرطی را برای
حضور ایران در اجلاس ژنو ۲ نمیپذیریم؛ زیرا ایران نقش مهمی در این منطقه داشته و نمیتوانند
این نقش را نادیده بگیرند.»
می بینید؟ درست همان جای خالی و ناگفته در
سخنان معاون سخنگوی «سازمان ملل» درباره ی «درک مکتوب» را در سخنان این آدم کودن
در جایگاه وزیر امور خارجی کشورمان (مایه ی ننگ همه ما ایرانیان!) به گونه ای
ریشخندآمیز می توان یافت؛ اگر آن یکی تا اندازه ای هم شده، رُک و پوست کنده سخن گفته،
این یکی بروشنی آماجی جز پنهانکاری ندارد. به چه انگیزه و برای دستیابی به کدام
آماج ها به چنین کاری دست می یازد، روشن نیست؛ ولی آنچه روشن است، اینکه توده های
مردم ایران هر روز بیش از پیش به ماهیت فریبکار دست اندرکاران این رژیم و پادوهای
بی سر و پایش از سر تا دُم آن پی می برند و اگر هیچ نیز نگویند، در دل به یاوه های
آنان که در برابر دشمن امپریالیستی خلق های ایران، زبون و درمانده و گردن کج اند،
می خندند.
وی با بر زبان راندن «... میدانند که باید
به دنبال راه حل سیاسی باشند.»، خیالبافی های خود را بجای آماج های امپریالیست ها در سوریه جا می
زند و می گوید:
«بان کی مون چندین
بار با من تماس گرفت و من در تمامی این تماسها که اسنادش هم موجود است، گفتم که هیچ
گونه پیش شرطی را نپذیرفته و هرگونه اظهار نظر از سوی ایشان هم که متضمن این باشد که
ایران شرطی را برای حضورش در ژنو پذیرفته است، خلاف واقع می دانیم و بان کی مون کاملا
از این موضوع مطلع بوده است و دیدگاه ما را به صورت صریح میدانست ... در تماسهایی
که بان کی مون در طول چهار روز گذشته با من داشت و حتی سفیر ما را هم دعوت کرد، همچنین
اخضر ابراهیمی هم تماس گرفت در همه این تماسها صراحتا گفتیم که ما نقش سازنده و مثبتی
همواره در رابطه با مسئله سوریه ایفا کرده و خواهیم کرد. همچنین اجازه نخواهیم داد
که برای جمهوری اسلامی ایران پیش شرطی قرار بدهند.»
عقب نشینی و شیوه ی برخورد از موضع دفاعیِ دروغگویِ
کودن را که به گمان بسیار در برابر بخشی دیگر از رژیم تبهکار جمهوری اسلامی و
بویژه نیروهای به پیرامون رانده شده ی آن انجام یافته، در این سخنان بروشنی می
توان دید. وی با پیچاندن جُستار می کوشد تا ماجرا را واژگون وانمود کند و با خرمرد
رندی از بر زبان راندن درونمایه ی «پیش شرط» ها یک بار دیگر، شانه خالی کرده و
بگونه ای ریشخندآمیز نعل وارونه زده است!
همه ی نشانه ها و نمودها حتا اگر به گزارش
یادشده، بسنده کنیم، گواه آن است که این «سیّد از خر جسته» یا همانا «نوکر غیر
رسمی» امپریالیست های «یانکی» بوده است که در گفتگو با «نوکر رسمی» چیزهایی
ناخوشایند برای رژیمی در حال جان کندن را بر دوش گرفته و سپس زیر فشار "خودی ها" ناچار به پس
گرفتن آن ها شده است!
اگر حتا بسیاری چیزهای دیگر که بر یک یک شان می
توان انگشت نهاد را نادیده بگیریم، چنین رفتاری از سوی مقام رسمی یک کشور، تنها و
تنها بی اعتباری بیش از پیش آن کشور در چشم دیگر کشورها را درپی خواهد داشت؛ همان
بی اعتباری که از دریافت نابخردانه شان به سیاست و دیپلماسی بطور کلی سرچشمه گرفته
و به آبروریزی برای ایران و ایرانی می انجامد؛ در اینجا نیز بر پایه ی گفته های
همین آدم کودن می توانم رُک و پوست کنده
بگویم که وی دروغ می گوید که:
«... بان کی مون در اثر فشاری که روی او وارد شد،
پیشنهاد خودش را پس گرفت؛ زیرا ما چندان شائق نبودیم به این موضوع، ولی تنها به خاطر
دعوتی که از ما شده بود قصد شرکت داشتیم.»
در برابر ناز و گوز کودکانه ی در پی آمده در
همین گفته ی بالا از زبان مقامی رسمی نیز می مانی که بخندی یا گریه کنی! همین ناز
و گوز را یکی از نوکرهای رسانه ای شان در جامه ی «چپ»، بی آنکه به ناهمتایی خنده
دار یاوه نویسی اش پی ببرد، زیر برنام (عنوان) «حالا که دعوت را پس گرفتید، ما هم نمی
خواستیم بیاییم!»۳ پی
گرفته است.
ب. الف. بزرگمهر سوم بهمن ماه ۱۳۹۲
پانوشت:
۱ ـ «مشرق»، دوم بهمن ماه
۱۳۹۲
۲ ـ محمد جواد ظریف، سال ها پیش که "نان" نرخی دیگر داشت،
فرنام «سیّد» در جلوی نام خود بکار می برد؛ اینکه اکنون آن را بکار نمی برد، از
دید من، پیش و بیش از هر انگیزه ی دیگری، نشاندهنده ی ساختگی بودن چنین فرنامی
بوده است؛ فرنامی که با پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ و سرپوشی اسلامی که بر سرش نهاده
شد، نه تنها وی که بسیاری از «ابن الوقت» های دیگر را برانگیخت تا با چهره ای تازه
و هر یک به فراخور حال و روز خود، مسلمانِ خشکه مذهب، مسلمانِ لیبرال، مسلمانِ
شترمرغی (ملی ـ مذهبی) و ... از آب درآمده، پا به میدان نمایش نهند؛ بسیاری از
چنین «ابن الوقت» هایی، حتا به سادگی از دم و دستگاه پادشاهی به دم و دستگاه
اسلامی جابجا شدند و به زبانی کمی توده آشناتر، پالان خود را از پشت خر پیشین
برداشته و بر خر تازه نفس نهادند. آنکه «کیف بر علیاحضرت محدّره» بود، اکنون در
خیمه و خرگاه رهبری، جایی فراتر یافت؛ «زهره» به «زهرا» دگردیسه شد و فرنام های دیگری
چون «میر» و «شیخ» بازارش گرم شد
۳ ـ برگرفته از «رفسنجانی نت»:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر