وعده ی سرِ خرمنِ میوه چینان و دزدان، سی و پنج سال پس از انقلابی شکوهمند! زهی گستاخی و بی شرمی!
تصویری از آلبر کامو به همراه نوشته ای سفسطه آمیز که
گویا از آنِ وی است، درج کرده که پس از صغرا و کبرای آن، چنین نتیجه می گیرد:
«... کشور اول زنده بماند و بعد امکان عادلانه تر شدنش
باشد.»
برگرفته از «گوگل پلاس»
می نویسم:
رفتی، حسابی گشتی؛ یک چنین چیزی پیدا کردی! آفرین بر شما!
ولی یک لحظه هم شد با خودت فکر کنی تا چه اندازه چنین حرفی بی پایه است؟! برای چه
باید چنین تقدمی قائل شد؟
درست برعکس چنین حرفی، جایی که عدالت باشد و مردمانش بر
سرنوشت خود فرمانروا، هیچ نیرویی آن را نمی تواند بشکند. درست به دلیل ناعادلانه
بودن شرایط کشورمان که مشتی دزد بیشرف بر آن فرمان می رانند و تنها مساله شان، تاکید
می کنم: تنها مساله شان، گرفتن تضمین بقا برای «بیضه اسلام» یا همانا بیضه ی آقایان
است، چنین اوضاعی پیش آمده که می توانند به ملت ایران زور بگویند.
شما می گویید به این جماعت دزد که روزانه حجم بزرگی سرمایه
نیز برای روز مبادای خودشان از کشور بیرون می برند، باید فرصت داد که بیش تر
بچاپند و سرزمینی سوخته در پشت سر خود بر جای بگذارند؟! این، چیزی است که از زبان
کامو آن را تبلیغ می کنید! از دید من، مساله را کاملا واژگون در میان می گذارید.
ب. الف. بزرگمهر ۱۲ مهر ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر