تصویر دو جوان بزهکار که برای دار زدن، آماده شان می کنند را درج کرده است و نوشته است:
«من اگر قرار بود رییس جمهور شوم،
شعارم این بود:
”با هر بزهکار، سر ۵ مسوول هم به دار خواهد رفت“؛
چنین مدینه فاضله ی خون آلودی دارم من!»
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از اینجانب: ب. الف.
بزرگمهر
گویا این دو جوان ۲۰ و ۲۳ ساله،
برای داشتن سلاح سرد، آسیب به یک تهرانی و دزدیدن ۷۰ هزار تومان پول به دار آویخته
شده بودند.
می نویسم:
بزهکاران و دله دزدها را خوب
بلدند دار بزنند؛ ولی زمان دار زدن خودشان هم دور نیست!
کسی می نویسد:
«آسیب های اجتماعی روز به روز
بیشتر میشود و این پفیوزها جای یک راه حل اصولی، فقط دار می زنند»
پاسخ می دهم:
کدام راه حل اصولی؟! اینکه خودشان، خودشان را برکنار کنند
یا به میل خود بالای دار بروند؟!
از مشتی دزد و انگل اجتماعی راه حل اصولی انتظار داری؟ زهی
پندار خام!
راه حل اصولی تری جز سرنگونی این رژیم برجای نمانده و چه
بهتر که بدست خود مردم ایران انجام شود تا نیروهای امپریالیستی که برای تکه تکه
کردن ایران، دندان تیز کرده اند. شوربختانه، راه حل اصولی دیگری از درون رژیم
دزدها و فرومایگانی که می چاپند و می برند، انتظار نمی توان داشت. این ها را بر پایه
ی احساسات نمی گویم و تا همین چهار سال پیش هم مخالف سرنگونی رژیم بودم؛ ولی از کودتای
خزنده و زیرپا نهادن آشکار اصل چهل و چهارم قانون اساسی با دستبرد آن رهبر نادان و
نابکار به این سو و شتاب فروپاشی اقتصادی ـ اجتماعی که از آن میان رشد اقتصادی
کشور به منهای هشت و نیم رسیده، دیگر چاره ای جز سرنگونی رژیمی که از درون نیز
فرسوده و پوسیده است، برجای نمی ماند.
شوربختانه به دلیل بیماری سخت گریبانگیرم که از دو سال پیش
به این سو بدتر نیز شده و برخی ملاحظات دیگر چون این حقیقت که فلان حزب سیاسی باید
به این نتیجه برسد، از نوشتن یادداشتی جداگانه در این باره خودداری نموده ام و
تنها لابلای برخی نوشتارهای دیگرم، دلایلی چند برای آن برشمرده ام که بسنده نیست.
اگر یادداشتی جداگانه بنویسم، روشن تر به چرایی و چگونگی آن خواهم پرداخت ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر