«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اسفند ۸, پنجشنبه

دلم برای خودم تنگ شده ...


دلم تنگ است
برای خانه پدری
برای گلدان‌های شمعدانی کنار حوض 
برای بوی زعفران شله زرد های نذری 
برای باغبان پیر که پشت درخت بید یواشکی سیگار می‌کشید 

برای قرمزی و شیرینی‌ یک قاچ هندوانه
برای خواب روی پشت بام، یک شب پر ستاره 
برای پریدن از روی جوب 
برای ایستادن در صف نانوایی 

برای خوردن یک استکان کمر باریک چایی
برای قند پهلویش 
برای پنیر و گردویش 
برای بوی نمناک خاک کوچه پس کوچه 
برایِ هیاهویِ بچه‌ها پشت دیوار هر خونه 

خانه پدری یک بهانه بود 
دلم برای کودکی‌هایم 
دلم برای نیمه ی گم شده ام 
دلم برای خودم تنگ شده ...

نیکی فیروزکوهی 

نوشته و تصویر از «گوگل پلاس»  

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!